Andalusia: Big Ride

فهرست مطالب:

Andalusia: Big Ride
Andalusia: Big Ride

تصویری: Andalusia: Big Ride

تصویری: Andalusia: Big Ride
تصویری: Something for the bucket list: The 👑 Andalusian School of Equestrian Art |RIDE presented by Longines 2024, ممکن است
Anonim

در جنوب اسپانیا، دوچرخه سوار سرزمینی با خطوط ساحلی ناهموار، بیابان ها و کوه ها را کشف می کند. مکانی عالی برای یک سواری حماسی

در اندلس به شدت در حال وزش است. شهر ماهیگیری سفید پوش Agua Amarga در معرض بادهای ساحلی قرار گرفته است. دریای آبی نیلگون به شدت خروشان می کند و درختان نخل تهدید می کنند که ریشه هایشان را پاک کنند. در هر کجای دنیا ممکن است وسوسه شوم که روز را زیر یک سقف محکم بگذرانم، اما این جاده ها بسیار جذاب هستند و این منظره بسیار خیره کننده است که نمی توان از آن گذشت.

این منطقه اولین منطقه ای نیست که وقتی دوچرخه سواری و اسپانیا را کنار هم می گذارید به ذهنتان خطور می کند. Vuelta a Espana به ندرت به اینجا آمده است. فاقد قله‌های مرتفع سیرا نوادا یا جنگل‌های سرسبز استان‌های شمالی‌تر کشور است.تاریخچه زمین‌شناسی فعالیت‌های آتشفشانی، زمین‌های صخره‌ای ناهموار و مواج را به منطقه داده است، هم زیبا و هم تهدیدآمیز. این منطقه که در منتهی الیه جنوبی اسپانیا قرار دارد، دارای آب و هوایی است که 320 روز آفتاب و دمای بالای 30 درجه حتی در اوایل بهار دارد. علاوه بر این، جاده ها از هر نوع ترافیکی پاک می شوند. آنها باید آهنربایی برای دوچرخه سواران باشند، اما هیچ کدام دیده نمی شوند.

صعود اسپانیا
صعود اسپانیا

سواری ما درست خارج از شهر ساحلی Agua Amarga، که نام آن به معنای "آب تلخ" است، آغاز می شود. ما به سمت شهر می رویم و دریا را هدف می گیریم و با بادهای تاول زا که ما را می وزد، مطمئن هستم که با وجود کمی سربالایی بودن جاده، سرعت 60 کیلومتر بر ساعت را روی کامپیوتر دوچرخه خود می بینم. در حالی که داشتن این همه سرعت آزاد خوب است، اما با آگاهی از این که بعداً به شکل بادهای مخالف وحشیانه در مرحله برگشت ما بازپرداخت خواهد شد، احساس ترس در ذهن من رخنه می کند.

در سفر امروز خوزه، صاحب یک فروشگاه دوچرخه محلی و راهنمای ما برای آن روز، و همکار انگلیسی ترز، با من هستند. خوزه به ما قول یک مسیر ساحلی خیره کننده تا موجاکار و سپس صعود به داخل سرزمین های شنی آلمریا را داده است. او تمام مراحل پایانی یک حرفه‌ای حیله‌گر سابق را دارد: پوست ماهون، ماهیچه‌های فوق‌العاده قوی برای مردی که چند دهه از دوران اوج مسابقه‌اش گذشته است، و یک موقعیت سواری که اگر ابتدا شش ماه این کار را انجام می‌دادم، احتمالاً می‌توانستم آن را برای حدود پنج دقیقه حفظ کنم. یوگا روزانه دوچرخه او برای خودش یک نخل چشمگیر دارد، زیرا قبلاً متعلق به دیوید مونکوتیه، برنده مرحله تور دو فرانس فرانسه بود.

چون این یک منطقه ساحلی است، ما انتظار داشتیم یک نمای نسبتاً صاف داشته باشیم، اما البته همه جاده‌های ساحل تنها در یک جهت حرکت می‌کنند: بالا. دو قله در وسط مسیر امروزی قرار دارند، یکی به نام تپه بیدار در ارتفاع 600 متری و دیگری قله بدون نام در جاده A1011 در ارتفاع 700 متری. این ارقام ممکن است در مقایسه با ارتفاعات آلپ یا دولومیت ناچیز به نظر برسند، اما درباره کوهستانی بودن منطقه عدالت را رعایت نمی کنند.حتی جاده‌هایی که در کنار ساحل قرار می‌گیرند، کاملاً هموار نیستند.

جاده ساحلی اسپانیا
جاده ساحلی اسپانیا

هنگامی که از کنار آگوا آمارگا عبور می کنیم، باد از میان شکاف های بین خانه های سفید می پیچد و سعی می کنیم در پناه تخته سنگ های بزرگی که در کنار ساحل قرار دارند بمانیم. حتی قبل از اینکه شهر را ترک کنیم، پیچ های خیره کننده جاده پیش رو نمایان می شود و اولین صعود مناسب خود را آغاز می کنیم. فقط 90 متر بالا می رود، اما برای باز کردن ریه ها کافی است.

جاده در امتداد خط ساحلی ناهموار، مارهایی دارد که از دریا به این طرف و آن طرف می‌پیچد. ما به داخل و خارج از دالان های سنگی شیب دار، با شیب معلق در 5٪ معلق می رویم. سپس، هنگامی که در بالا ظاهر می‌شویم، منظره‌ای که به سمت آگوآآمارگا، در مقابل دریای آبی پاستلی نشسته است، به من احساس می‌کند که می‌توانیم 1000 متر ارتفاع داشته باشیم.

روبروی ما، فارو د مسا رولدان، دهانه نیمه فرسایش یافته یک آتشفشان خاموش قرار دارد که زمانی از زیر دریا برخاسته است.در بالای آن یک فانوس دریایی و برج مراقبت قرار دارد. هرچه نزدیک‌تر می‌شویم، بیشتر بر چشم‌انداز تسلط پیدا می‌کند، و در برابر آپارتمان‌های وسیعی که در سمت چپ ما قرار گرفته‌اند، به‌طور عجیبی نامتناسب به نظر می‌رسد. در پشت، که از دید محافظت می شود، نام کنجکاوی Playa de los Muertos (ساحل مردگان) قرار دارد که ظاهراً به دلیل تاریخ آشفته کشتی های غرق شده دزدان دریایی نامگذاری شده است. این احتمالاً برای بهترین حالت است که از دید پنهان می شود، زیرا یکی از بهترین سواحل طبیعت شناسی اسپانیا در نظر گرفته می شود.

تاریخ مور

گوشه اسپانیا
گوشه اسپانیا

حدود 10 کیلومتر پس از سوار شدن به شهر Carboneras می رسیم، و من شروع به نگرانی می کنم که گرما روی ذهن من تأثیر می گذارد. در اطراف خود مورها و مسیحیان را با لباس کامل قرون وسطایی می بینم که در اطراف شهر راهپیمایی می کنند. تاریخ با جزئیات کامل در حال پخش است، زیرا ما به میانه جشنواره موروس و کریستیانوس رسیدیم.

جشنواره یادبود نبردهای بین مسیحیان و مورهایی است که زمانی بر این منطقه تسلط داشتند.با توجه به خونریزی وحشیانه ای که در آن نبردها ریخته شد، این یک ماجرای شوخی عجیبی است. در سال 1435، پس از محاصره موفق مسیحیان، کل جمعیت مورهای موجاکار کشته شدند. هنوز بقایای زیادی از زمان مورها در آلمریا وجود دارد و فیلم‌های متعددی از معماری مسلمان منطقه برای تجسم فضای خاورمیانه استفاده کرده‌اند - ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی یکی از آنها را نام برد.

ما به سرعت شهر را ترک می کنیم، نگران انتقام برای نسب مسیحی خود هستیم و مشتاقیم که هوا را بر سر خود جاری کنیم، زیرا نشانی از دمای بیرون از مغازه به تازگی 37 درجه سانتیگراد افزایش یافته است.

هنگامی که گوشه بعدی را دور می زنیم، با دیدن یک بنای وسیع و زشت روبرو می شویم که به دامنه تپه چسبیده و به سمت دریا می ریزد. این یک هتل کاربردی عظیم و خارق العاده است که مانند نوعی یادگار پسا آخرالزمانی ایستاده است. خوزه به من می گوید این هتل آلگاروبیکو یا بهتر است بگوییم هتلی است که هرگز نبوده است. نه سال در اینجا ایستاده است، توسط جرثقیل احاطه شده است اما هرگز تکمیل یا تخریب نشده است.من فرض می‌کنم این تجسم فیزیکی از رکود اقتصادی در اسپانیا است، اما خوزه به من اطلاع می‌دهد که اعتراض‌های زیست‌محیطی و زیست‌محیطی بود که ساخت‌وساز را به دلیل قرار گرفتن در حفاظت‌گاه طبیعی کابو دی گاتا، یک سایت حفاظت‌شده یونسکو، متوقف کرد. این یک عیب تاسف بار در یکی از خیره کننده ترین خطوط ساحلی اروپا است. سال گذشته، صلح سبز به فیل سفید اعتراض کرد و با زحمت تمام جلوی هتل را با عبارت «Hotel Ilegal [sic]» روی نمای آن نقاشی کرد.

کوه های اسپانیا
کوه های اسپانیا

مدتی نمی گذرد که معماری کمی گیج کننده از ذهن ما دور می شود، زیرا یکی از زیباترین جاده های اروپا به چشم می خورد و همراه با آن اولین صعود آزمایشی ما در روز است.

ترکیب فعالیت‌های آتشفشانی باستانی و قرن‌ها فرسایش بادی، سازندهای عجیب و باشکوهی را ایجاد کرده است و جاده مانند نواری بین تپه‌های سنگی به این سو و آن سو مار می‌شود.در دوردست، دامنه‌های بالای جاده بر روی خط الراس کوهی پوشیده شده است و نمای روشنی از آنچه هنوز در راه است به ما می‌دهد. با وجود ارائه تنها 200 متر صعود عمودی، بسیار ترسناک به نظر می رسد. با این حال، همانطور که بالا می‌رویم، این فشار شیب نیست که بر مکالمه غالب است، بلکه نادر بودن جاده‌ای مانند این، با سنجاق‌های کاملاً چیده شده مشرف به دریای آبی درخشان است. وقتی به شیب‌های بالایی می‌رسیم، منظره‌ای به سمت پایین ساحل، با کربونراهایی که در زیر آفتاب قوی ظهر به سفید می‌درخشند، پاداش می‌گیریم.

بار دیگر با باد به پشت سرازیر شدیم. علیرغم ارتفاع نسبتاً کم، فرود در بهترین قسمت 4 کیلومتری طول می کشد، همه اینها در جاده های عریض است که به ما امکان می دهد سرعت را به خوبی بیش از 70 کیلومتر در ساعت نگه داریم. من تمام تلاشم را می کنم تا ژوزه را در نظر بگیرم. او دارای مهارت های فرود است که تنها از سه دهه مسابقه رقابتی می توان آن را تقویت کرد. او مانند گلوله از دامنه کوه به پایین پرواز می کند و من با ضربان قلب دنبال می کنم.

وارد شهر موجاکار پلایا می شویم که پاسگاه ساحلی بزرگترین شهر منطقه است. این سفر دریایی دلپذیری را در کنار دریا ایجاد می‌کند و آخرین مسابقه ما در سطح سواری را برای آن روز رقم می‌زند.

به تپه ها

اسپانیا دشت
اسپانیا دشت

هنگامی که از ساحل دور می شویم به نظر می رسد که به کشور دیگری برخورد کرده ایم. ما در امتداد شیب ملایم سربالایی سوار می شویم. در حالی که من و خوزه در کنار هم نشسته‌ایم، درختان پرتقال در کنار هم نشسته‌اند و هرکدام سعی می‌کنند به نظر برسند که ما از سرعت بالا ناراحت نیستیم. ترزی عاقلانه در جریان لغزش می نشیند و کمی هوشیارتر از 80 کیلومتری پیش رو است.

قبل از شروع صعود به شهر بیدار 15 کیلومتر کاذب وجود دارد. این یکی از مواردی نیست که در فهرست دردناک ترین صعودهای من ثبت شود، اما چند سطح شیب دار 10٪ یا 15٪ را نشان می دهد. از اینکه باد همچنان به نفع ماست، سپاسگزارم، زیرا گمان می‌کنم این شیب‌ها کار سختی با باد مخالف قوی باشد.

مناظر یادآور غرب وحشی شده است، با خرابه های سنگی گاه و بیگاه که منظره شنی و پر از کاکتوس را قطع می کند. تعداد کمی از ساختمان‌ها دارای معماری مسلمانی هستند که از اشغال مورها باقی مانده است و محیط را بیشتر از دنیای ماورایی می‌سازند. این یک جاده اصلی است، اما در طول 30 دقیقه صعود، کمتر از ده ماشین از ما عبور می‌کنند.

سوارکاران اسپانیایی
سوارکاران اسپانیایی

بعد از یک مسیر طولانی و مستقیم از موجاکار، جاده در نزدیکی بیدار به گیره‌های موی تنگ تبدیل می‌شود. اکنون به اندازه‌ای بلند شده‌ایم که می‌توانیم دوباره دریا را از دور ببینیم، و من باید در برابر وسوسه توقف در هر گوشه برای عکاسی مقاومت کنم. چنین صعودهایی است که من با خوشحالی هر روز انجام می دهم - آنقدر سخت است که بهترین وات ها را از شما فشار دهم، اما هرگز واقعاً دردناک نیست.

با رسیدن به شهر بیدار، بهترین قسمت 60 کیلومتری سواری را طی می کنیم، بنابراین تصمیم بگیرید برای صرف ناهار به آنجا بروید. Bedar کوچک است اما به طرز دلپذیری شلوغ است و ما در بار رستوران El Cortijo مستقر می شویم تا غذاهای ماهی به سبک تاپاس و یک دور قهوه بخوریم. نمی دانم که آیا یک وعده غذایی هشت پا، ماهی مرکب و ماهی قزل آلا همراه با سیب زمینی سرخ شده خطری را به همراه دارد، اما این غذا آنقدر تازه است که نمی توان در برابر آن مقاومت کرد.

در یک میز روبرو، یک زوج غربی از دوچرخه‌های ما یادداشت می‌کنند و سرگردان می‌شوند. یک انگلیسی مو خاکستری خود را فرانک کلمنتز معرفی می کند. او زمانی قهرمان ملی زیر 18 سال بود، چند مرحله را در تور بریتانیا برد و با برنده افسانه ای گرند تور، فائوستو کوپی مسابقه داد. او حتی زندگی‌نامه‌اش را به ما نشان می‌دهد که با نام دوست‌داشتنی A Bike Ride Through My Life نامگذاری شده است. خوشحالم که او امروز سوار دوچرخه اش نمی شود، زیرا من شک دارم که او می تواند همه ما را نشان دهد.

پل گذر اسپانیا
پل گذر اسپانیا

پس از پر شدن تا حدی که احساس خستگی خفیف کردیم، دوباره به راه افتادیم.شهر بیدار در قله صعود قرار ندارد، بنابراین شکم خود را با شیب 5 درصد بالا می بریم. پس از رسیدن به قله، به منظره ای جدید سر می زنیم و با مناظر خود از دریا خداحافظی می کنیم. اکنون ما به منظره کوهستانی بیابانی خیره شده‌ایم که فقط با سایه‌های تاریک ابری که در بالای سرمان قرار دارد مشخص شده است. یک فرود طولانی در مقابل ما گذاشته شده است، و من نمی توانم کمی نگران ریزش های تند هر دو طرف باشم، اما این مانع از فرو رفتن سریع و ماهرانه خوزه از شیب نمی شود. این یک فرود سریع است، با بخش‌های شیب‌دار 20 درصد در مکان‌ها، و من را خوشحال می‌کند که ژوزه را پیش رو دارم که خط کامل را نشان می‌دهد. با این سرعت فقط چند دقیقه طول می کشد که به پایین برسیم و دوباره شروع به صعود کنیم.

قله بعدی بالاترین سطح روز است و درست قبل از قله یک رمپ 20 درصدی به سمت ما پرتاب می کند، که در حالی که دوچرخه های خود را از این طرف به سمت دیگر می چرخانیم، همه را از زین بیرون می راند. بر فراز بالا، قبل از شروع یک فرود پر پیچ و خم، از راهروی سنگ های بلند عبور می کنیم.با قضاوت بر اساس شیب‌ها، باید پرواز کنیم، اما در عوض توسط باد مخالفی تقریباً متوقف می‌شویم.

کویر

همانطور که زمین مسطح می شود، در برابر باد بی امان به شکلی محکم می چسبیم. در اطراف ما فقط چند درخت پرتقال چشم انداز پراکنده را در هم می شکند. زیباست، اما کار طاقت‌فرسایی است. احساس می‌کنم لورنس عربستان، خسته در میان شن‌های سنگین صحرای نفود قدم می‌زند. وقتی آن را به خوزه می‌گویم، او می‌خندد و به این نکته اشاره می‌کند که از اینجا دور نیست، جایی که پیتر اوتول هنگام فیلمبرداری حماسه 1962 در دشت‌های شنی سوار شد.

جاده پر پیچ و خم اسپانیا
جاده پر پیچ و خم اسپانیا

در لورنس عربستان و ده ها تفنگ انداز غربی، نیمه بیابان های آلمریا شبیه غرب وحشی یا خاورمیانه است. در واقع، هتل بحث‌برانگیز Algarrobico آنچه را که در غیر این صورت تصویری کامل از قلعه ساحلی مورد مناقشه عقبه در فیلم نمادین باقی می‌ماند، منهای شهر محل فیلم‌برداری را پنهان می‌کند.درک صحنه‌هایی که زمانی فکر می‌کردم عجیب‌ترین مکان‌های روی زمین هستند، احساسی کمی سورئال است که از خانه تنها دو ساعت پرواز دارند و از سواحل اردن فاصله دارند.

من تعجب می کنم که چقدر با نقطه بعدی تمدن فاصله داریم، و مقدار مایعی که در بطری آب من پاشیده می شود را دوباره بررسی کنید. اغلب گفته می‌شود که تنها افرادی که در مکان‌های سرسبز و سرسبز زندگی می‌کنند می‌توانند زیبایی را در صحرا بیابند، در حالی که برای مردم محلی، همانطور که عمر شریف زمانی اعلام کرد: «هیچ چیز در بیابان نیست و هیچ انسانی به چیزی نیاز ندارد.» اما پس از آن عمر شریف بود. هرگز زیاد دوچرخه سوار نیستید.

ما از پشته‌های صخره‌های بلند عبور می‌کنیم، و زمین هموار به طور فزاینده‌ای توسط سازندهای ماسه‌سنگ که رویای یک زمین‌شناس است، قطع می‌شود. درست همانطور که من از مناظری لذت می برم که خوزه جلوتر می دود و از سایه کوتاه باد که مناظر صخره ای ایجاد می کند، بهره می برد. واضح است که او هنوز هم در قلب یک مسابقه‌دهنده است. من در تعقیب داغ به راه افتادم و ما سه نفر در جاده‌های خالی با هم مسابقه می‌دهیم تا زمانی که دوباره با باد مبارزه می‌کنیم، و من و ترز پشت چهارخانه‌های وسیع خوزه پناه می‌بریم.

پینارلو F8
پینارلو F8

گارمین من به من می‌گوید که ۱۰۰ کیلومتر در راه هستیم و بنابراین من فقط می‌توانم حدس بزنم که پایان باید به زودی در معرض دید قرار گیرد. سپس خوزه به ما علامت می‌دهد که به سمت چپ در یک جاده سنگ‌ریزه‌ای بدون علامت بپیچیم. این یک مسیر زیبا و متروک است، و با توجه به باد مخالف که سرعت ما را به زیر 20 کیلومتر بر ساعت می‌رساند، زمان زیادی برای لذت بردن از آن داریم.

تصمیم می‌گیرم اکنون فرصت خوبی است تا خودم را به خوزه برگردانم، و مخزنم را کاملاً در باد خالی می‌کنم، در حالی که خوزه پشت سرم تعقیب می‌کند (در حالی که می‌خندد). دویدن به سمت باد مخالف یک بازی خطرناک است، و من تقریباً از تلاش به پایان می‌رسم. خوشبختانه، درست قبل از اینکه خوزه و ترز روی شکاف پل بزنند، به جاده اصلی پیچیدم و ناگهان باد دوباره پشتم را گرفت. حس خوبی است که بدانیم ما تا آخر راه به Agua Amarga برمی گردیم.

با تلاش ظاهراً کمی با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت می چرخیم.در اطراف ما درختان تند تند به چنگال ناامیدانه خود بر روی زمین ادامه می دهند، در حالی که ما سعی می کنیم از جاده پاک نشویم. کمی ترسناک است، اما هیجان انگیز است. حتی در یک روز بدون باد، این یک نزدیک شدن سریع به دریا و مقصد نهایی ما خواهد بود. ما بیش از 2500 متر را در 120 کیلومتر صعود کرده‌ایم، علیرغم ردیابی ساحل برای بخش بزرگی از سواری، و در حالی که باد باعث می‌شود در ابتدا و انتهای سواری به راحتی دریانوردی کنم، پاهایم از تلفات کیلومتر ویران شده‌اند. پس از کیلومتر در مقابل آن. اما ما از صحرا عبور کرده‌ایم و تماشای دریای آبی درخشان در طرف دیگر پاداش زیادی است.

این کار را خودتان انجام دهید

سفر

نزدیک ترین فرودگاه به Agua Amarga، آلمریا است که از فرودگاه های لندن، بیرمنگام و منچستر قابل دسترسی است. ما به آلیکانته پرواز کردیم، زیرا پروازها ارزان‌تر و مکررتر بودند (با 90 پوند رفت و برگشت در دسترس هستند). بهترین راه برای رسیدن به Agua Amarga از آنجا رانندگی است، بنابراین ما یک ماشین به اندازه کافی برای دو جعبه دوچرخه با قیمت حدود 200 یورو برای پنج روز اجاره کردیم.

اسکان

ما در Real Agua Amarga La Joya باورنکردنی ماندیم. درست خارج از Agua Amarga، لا جویا میزبان خانواده سلطنتی اسپانیا بوده است، یک برنده مسترشف اسپانیایی را در آشپزخانه دارد و مناظر خیره کننده و جکوزی را در هر اتاق ارائه می دهد. دوچرخه‌سواران به خوبی مورد توجه قرار می‌گیرند - یک پاسیو خصوصی در هر اتاق فضای زیادی برای تمیز کردن دوچرخه ارائه می‌دهد، هتل دارای نقشه‌های مسیر توپوگرافی است و استخر شنا و اسپا فرصت استثنایی برای R&R ارائه می‌دهد. مدیران ایزابل و لنارت عموما آماده هستند و مشتاق کمک هستند. قیمت‌ها از 180 یورو در هر شب برای اتاق دو نفره شروع می‌شود، اما مالکان برای خوانندگان دوچرخه سوار 10 درصد تخفیف (برای رزرو مستقیم بیش از سه روز)، و همچنین 20 درصد تخفیف برای ماساژ ارائه می‌دهند.

هتل همچنین دارای مجموعه ای از ویلاها در شهر Agua Amarga برای گروه های بزرگتر با نرخ کمی پایین تر است. اما هتل لا جویا واقعاً خیلی خوب است که نباید آن را از دست داد.

متشکرم

یک تشکر فراوان از خوزه کانو آگوئرو، صاحب دوچرخه‌فروشی Doltcini در موجاکار، برای سازماندهی مسیر و راهنمایی ما در روز. Doltcini دوچرخه کرایه ارائه می دهد و خوزه نیز تورهای راهنما و کمپ های چند روزه را ارائه می دهد. او جاده ها و مزیت های آشپزی این منطقه را به خوبی می شناسد و می تواند حتی شجاع ترین ها را به یک سرعت سخت به چالش بکشد. برای جزئیات بیشتر به doltcini.es یا ایمیل doltcini. Mojá[email protected] مراجعه کنید. همچنین از مارک لیفورد از Bici Almeria (bici-almeria.com) برای توصیه های عالی در مورد سواری در منطقه، و جین هانسوم برای تماس ما با The Real Agua Amarga سپاسگزاریم.

توصیه شده: