Northumberland: Big Ride

فهرست مطالب:

Northumberland: Big Ride
Northumberland: Big Ride

تصویری: Northumberland: Big Ride

تصویری: Northumberland: Big Ride
تصویری: Beautiful ride! Calling The Wind wins the Northumberland Plate at Newcastle under Neil Callan! 2024, آوریل
Anonim

دوچرخه سوار به سمت نورثامبرلند می رود، جایی که آرامش سعادتمندانه قلعه ها و حومه شهر تنها با محدوده تیراندازی گاه به گاه از بین می رود

پس از یک فرود سرگیجه‌آور از رودخانه آلن عبور می‌کنیم و از زیر نگاه بی‌حرم شیر سنگی می‌گذریم که روی پل نگهبانی می‌دهد. بر اساس فولکلور محلی، شیر هنگامی که آخرین اسکاتلندی انگلستان را ترک می کند، دم خود را تکان می دهد. و شاید روزی اینطور شود، اما امروز کوچکترین انقباضی وجود ندارد.

افسانه لئونین تنها یکی از سرنخ‌های متعدد برای نبردها و رقابت‌های تلخی است که عمیقاً در تاریخ طولانی نورثامبرلند، شمالی‌ترین شهرستان انگلستان، تنیده شده است. در بالای نزدیک‌ترین تپه، قلعه آلنویک، پس‌زمینه بسیاری از آن نبردها قرار دارد - و اخیراً فتوحات کوییدیچ سلولوئید در فیلم‌های هری پاتر.همچنین محل بنای یادبود ملکوم سوم پادشاه اسکاتلند است که در سال 1093 پس از حمله به شمال انگلستان در اینجا کشته شد.

نمی‌توانم به‌خاطر قدرت تاکتیکی یا قدرت نظامی مالکوم صحبت کنم، اما تنها پس از یک روز حضور در زین، به راحتی می‌توان فهمید که چرا این منطقه ارزش جنگیدن را دارد. مناظر وسیع، حومه‌های وحشی، تپه‌های ناهموار و خط ساحلی تماشایی، نورثامبرلند را به شهرستانی افسون‌کننده تبدیل کرده است.

تصویر
تصویر

آنچه از همه قابل توجه است این است که چگونه چنین زیبایی استثنایی می تواند تا این حد ساکت باشد. دوچرخه‌سواری با دوستان در منطقه دریاچه، منطقه پیک و یورکشایر دیلز، عادت کرده‌ام که مایل به مایل را در یک فایل فشرده در برابر لبه‌های مرزی بگذرانم، مانند جریانی به ظاهر بی‌پایان از سوسک‌های ترافیکی. با این حال، امروز، ما بیشتر زمان سه سواری را پشت سر هم بدون تماس «ماشین بالا» یا «بازگشت ماشین» می گذرانیم.

همراهان من در صحنه دوچرخه‌سواری محلی پایبند هستند: فیل هال رئیس باشگاه دوچرخه‌سواری Alnwick است، در حالی که مارک بریز در همسایگی Amble دوچرخه‌های بریز را اجرا می‌کند.مارک ناامیدی خود را از اینکه چگونه دوچرخه‌فروشی‌ها به دلیل تأثیر خرده‌فروشی‌های اینترنتی برای بقا تلاش می‌کنند، به اشتراک می‌گذارد، اما خوشبختانه امروز به چرخ‌دنده‌ها مربوط می‌شود، نه صفحات گسترده، و این خطوط کانتور هستند تا خطوط پایین که پاهای ما را گرم می‌کنند که ما به سمت غرب بر فراز قلاب‌ها حرکت می‌کنیم. از Alnwick.

در عرض چند مایل در حال فرود رعد و برق سریع هستیم، سرمای سپیده دم باعث می شود آرزوی ژله ای برای عایق بندی داشته باشم - یا یک کپی از روزنامه نورثامبرلند برای پوشاندن پیراهنم. این یک شروع برق‌آمیز است که الگویی را تعیین می‌کند که ما در طول روز از آن پیروی می‌کنیم: صعود، فرود، صاف، تکرار…

تصویر
تصویر

گاهی به نظر می رسد سرزمینی است که زمان آن را فراموش کرده است، و دیش های ماهواره ای در کنار خانه های کشاورزی تنها نشانه این است که ما در دهه 2010 هستیم، نه دهه 1950. بره‌های سفید مایل به پرسیل در کنار میش‌هایی به رنگ لباس‌های زیر کهنه می‌چرند، در حالی که اسکادران‌های مارتین‌های خانگی به‌صورت تشکیل‌دهنده در میان مزرعه‌ها پرواز می‌کنند.

هر چه ابتدا از آببرویک، سپس گلنتون و یتلینگتون عبور می کنیم، شکاف بین سکونتگاه ها افزایش می یابد، و در حالی که گوسفند رنگ زرد روشنی را به مرتع چراگاهی ناهموار می بخشد، شاخه های خرخر و خارهای تیز آن از نزدیک گویای آنچه در آن است. برای زنده ماندن در این محیط سازش ناپذیر لازم است. جلوتر پارک ملی نورثامبرلند و املاک آموزشی نیرومند ارتش Otterburn قرار دارد.

از بی ارزش به بی ارزش

این یکی از طعنه‌های بزرگ حومه‌های بریتانیا است که بخش‌های وسیعی از زمین که زمانی غیرقابل مهمان‌نواز، رام‌ناپذیر و در نهایت بی‌ارزش به نظر می‌رسیدند، اکنون به عنوان یکی از معدود مناطق بیابان واقعی باقی‌مانده در هر کجای انگلستان به حساب می‌آیند. در سال 1911، دولت مبلغی ناچیز برای به دست آوردن 20000 هکتار زمین مرتعی در Otterburn به عنوان یک زمین آموزشی برای ارتش سرزمینی پرداخت کرد و به تدریج به این ملک اضافه شد تا جایی که اکنون بیش از 58000 هکتار، یعنی بیشتر از آن گسترش یافته است. که توسط محدوده های شلیک گرفته می شود.

توصیف هر جایی که در معرض بمباران شدید به عنوان صلح آمیز باشد متناقض به نظر می رسد - زمانی که هلیکوپترهای جنگنده در حال آموزش بودند، در تپه ها بوده ام، و انفجار سلاح های آنها از طریق دنده های شما طنین انداز می شود و تأثیر وحشتناکی دارد. اما وقتی توپخانه ساکت می‌شود، غیبت ناگهانی سر و صدا فقط باعث می‌شود که محیط اطراف شما چقدر دور از ذهن است.

تصویر
تصویر

و به هر حال، امروز ما به اندازه کافی از همه چیز دور شده ایم که صدای پیچش بلندتر از توپ ها است، و ضربات تفنگ دنده های Sram من تنها صدای دیگری است که در سکوت نفوذ می کند. همراهان سواری من در حالت مخفی کاری هستند، صدای زمزمه تعویض دنده برقی آنها به سختی قابل شنیدن است.

همانطور که از کناره های پارک ملی نورثامبرلند دور می شویم، پیشرفت ما ناگهان متوقف می شود: پرچم های قرمز میدان تیر به اهتزاز در می آیند. تابلویی در نزدیکی هیچ مشتی نمی‌کشد: «خطر. به هیچ زباله نظامی دست نزنید.ممکن است منفجر شود و شما را بکشد.» اینجا جایی برای جستجوی میانبر بداهه نیست.

پیش از این، دوباره از طریق آلوینتون که هر ماه اکتبر میزبان یک نمایش افسانه‌ای شپردز است - می‌گذریم - میراث دورانی که گله‌ها برای زمستان پس از گذراندن تابستان در مراتع دامنه تپه رانده می‌شوند. جاده برای صعودی دیگر به سمت بالا می رود، و ما از زین خارج شده ایم، زیرا خودمان برای منطقه چرای آنها در بالای زمین می رویم. اگر کیلوهای ناخواسته حمل می‌کنید، این یک سواری بی‌رحمانه است، اما من نمی‌توانم در کافه Impromptu (با نام مستعار کافه دوچرخه‌سواران) در Elsdon، یک قهوه‌خانه بسیار دوست‌داشتنی که نوشیدنی‌ها همراه با غرفه عرضه می‌شوند، مقاومت کنم. روال بالا رفتن.

"یادت می آید آن مرد کی لاته سفارش داد؟" مارک قبل از تکرار مکالمه استاکاتو می پرسد. صاحب کافه پاسخ داد: قهوه سفید. "لاته؟" دوچرخه سوار گفت صاحب کافه تکرار کرد: قهوه سفید. سوار درخواست کرد: «لاته». صاحب کافه قبل از اینکه پولش کم شود تکرار کرد: «قهوه سفید»."آه، بله، قهوه سفید، لطفا."

«و اگر روی نان تست قهوه ای لوبیا بخواهید، او می گوید: "البته نان تست قهوه ای است، در توستر بوده است."

تصویر
تصویر

ما چای و «کیک گیبت» را سفارش می دهیم، یک نان میوه که به نام تپه ای در نزدیکی با یک گیبت در بالای آن گرفته شده است. صاحب کافه می گوید: «سال ها پیش می گفتیم، «آن کیک شما را به تپه گیبت می برد» و به تازگی به کیک گیبت معروف شده است. همیشه می‌گفتند اگر صف داشته باشیم، می‌بندیم.'

در داخل، کافه بخشی از خانه خانوادگی است، بخشی از زیارتگاه تاریخ دوچرخه سواری جاده در این منطقه است. کلاژهای عکس از چندین دهه دوی باشگاهی، مسابقات و تپه نوردی، گاهشماری طراحی و کیت دوچرخه را پوشش می دهد. چرخ دنده‌ها از لوله‌های پایین به سمت اهرم‌های STI حرکت می‌کنند، گیره‌های پنجه به پدال‌های بدون گیره تبدیل می‌شوند، فریم‌ها از فولاد به کربن تبدیل می‌شوند، و مهم‌تر از همه، کلاه‌های دوچرخه‌سواری به کلاه ایمنی با نوار سوسیس تبدیل می‌شوند، سپس پلی استایرن تهویه‌شده امروزی.من با خوشحالی می‌توانم ساعت‌ها روی یادگاری‌ها فکر کنم، اما گیبت هیل با شکیبایی نابخشوده یک جلاد منتظر است.

این صعود میزبان مسابقات قهرمانی ملی تپه‌نوردی در سال 2004 بود، و در حالی که طول 3.7 کیلومتر آن هرگز از 10٪ تجاوز نمی کند و میانگین آن فقط 4٪ است، آنقدر آشکار است که همه داستانی برای گفتن دارند.

فیل می‌گوید من یک آزمایش زمانی اینجا را به یاد می‌آورم که باران آنقدر شدید می‌بارید که داخل کلاه هوای من کر کننده بود. مارک می‌افزاید: «بادی آنقدر قوی گرفتار شدم که فکر می‌کردم از دم کلاه اشکی ام ضربه شلاقی بخورم.»

تصویر
تصویر

خوشبختانه امروز عناصر در حال و هوای مهربانی هستند، اما گرانش هرگز زمان را از بین نمی برد و شیب با احساس عذاب همراه است. Winter’s Gibbet یک بنای یادبود وحشتناک متعلق به سال 1791 است که در بالای بیلسمور، مکانی بادگیر و متروک، آویزان شده است. در اوایل تابستان رنگ استتار است - همه قهوه‌ای و سبزهای خاموش، چمن پنبه‌ای و باتلاقی، در انتظار اواسط آگوست، زمانی که مور با جنبه زنانه‌اش ارتباط برقرار می‌کند، به عنوان شنل بنفش که سراسر هدر را می‌چرخاند.

با قله، یک سراشیبی طولانی و مستقیم در انتظار است، و با قرار گرفتن در پشت فیل و مارک که هر دو در حالت TT هستند، به سرعت 45 کیلومتر در ساعت می‌کشم. با 70 کیلومتر زیر کمربند، به نیمه راه رسیدیم، و به زودی چرخ های جلوی خود را به سمت شمال در امتداد جاده های آرام و شادی می گیریم، جایی که احتمال سیگنال تلفن همراه به اندازه یک هاوربرد یا جت پک به سبک دنیای فردا دور به نظر می رسد.

ما درباره رفتن به Rothbury برای ناهار صحبت می کنیم، اما همانطور که از رودخانه Coquet عبور می کنیم B6344 به شهر به دلیل لغزش ممنوع است. برای مردم محلی که مجبور به رانندگی در مسیر طولانی هستند، باید بسیار ناخوشایند باشد، اما وقتی از لانگفراملینگتون به سمت شرق عبور می کنیم تا برای ناهار از A1 در نزدیکی فلتون عبور کنیم، از آرامش لذت می برم. هیاهوی ترافیک به سیستم شوک وارد می کند.

تصویر
تصویر

با پیروی از فلسفه "بساز و آنها خواهند آمد" کوین کاستنر در فیلد از رویاها، کافه رانینگ فاکس در فلتون شهرت خارق‌العاده‌ای پیدا کرد.در قلب این روستای بی ادعا در بخشی از شهرستان، این کافه حتی در روزهای هفته نیز محل فعالیت است، بنابراین ما تصمیم می گیریم از توده مردم فرار کنیم و در حالی که در زیر نور آفتاب غوطه ور می شویم، از غذای خود لذت ببریم.

فتح ساحلی

این سواری می‌توانست از روثبری به Alnwick برگردد، از میان جلگه‌زارها و بالای دره‌ای که مناظر آن به سادگی خیره کننده است. اما ما در عوض به سمت خط ساحلی حرکت می‌کنیم، جایی که مجموعه‌ای از قلعه‌های باشکوه به‌عنوان پله‌هایی عمل می‌کنند که شما را تا مرز اسکاتلند می‌برد. تور بریتانیا در سال 2015 مسیر خود را در قسمت اعظم این ساحل در مرحله 4 بین النویک و وارکورت دنبال کرد، و این دومی مقصد بعدی ما امروز است.

سایه‌هایی را که از دیوارهای قلعه وارک‌ورث ایجاد می‌شود دور می‌زنیم، قبل از اینکه از خیابان بزرگ عبور کنیم و بر روی پل سنگ‌فرش‌شده قدیمی برای چهارمین گذر از رودخانه کوکت به صدا درآییم. دریای شمال ساحل را تنها چند صد یارد به سمت شرق سوق می دهد، و طولی نمی کشد که به اندازه کافی بلند شویم تا افقی را ببینیم که در آن امواج به آسمان می رسند.

در آلنموث بالاخره به فاصله نزدیکی از ساحل رسیدیم. جایگاه دهکده به عنوان یک بندر یک شبه توسط طوفانی در سال 1806 از بین رفت که بندر را به بن بست تبدیل کرد، اما نیم قرن بعد به نحوی توانست در خط اصلی راه آهن از لندن به ادینبورگ - کمی شبیه دوچرخه سواران باشگاهی - مذاکره کند. در حال صحبت کردن به قطار خروجی Cav است.

تصویر
تصویر

این خط ساحلی، شن و ماسه سفیدی است که توسط امواج آبی پوشانده شده است، اگرچه دمای آب بیشتر از بیکینی ها برای کلاوها مناسب است. ما توقف می کنیم تا منظره دهکده ماهیگیری کوچک بولمر را تحسین کنیم و تراکتورهای زنگ زده نمکی را که در قایق ها از روی آب یدک می کشند تماشا می کنیم.

با 120 کیلومتر مسافت در حال حاضر، وسوسه انگیز است که دوچرخه ها را فراموش کنیم و فقط آفتاب بعدازظهر را غرق کنیم، و ما به دنبال یک ون بستنی می گردیم، نیمی از امید به بهانه ای برای انتخاب گزینه تنبل تر.با این حال، اینطور نیست، بنابراین ما دوباره به پدال‌هایمان می‌چسبیم و به زیارت خود در امتداد جاده ساحلی ادامه می‌دهیم، و از سالن هاویک می‌گذریم، جایی که ارل گری دوم علاقه داشت ترنج را به چای خود اضافه کند تا طعم آهک را بپوشاند. آب، در نتیجه چایی را که نام او را یدک می کشد ایجاد می کند. با وجود خطوط جزر و مد نمک در پشت ما، بازدید از چایخانه های تالار مناسب به نظر نمی رسد، و علاوه بر این، خورشید اکنون از بازوی حیاط عبور کرده است.

Craster آخرین ایستگاه ما است، یک دهکده ماهیگیری باشکوه که در آن دیوارهای بندر از تعداد انگشت شماری قایق محافظت می کنند، مانند مادری که فرزندانش را در گهواره نگه می دارد. رگه‌ای از دود از آلونک‌های کیپر در هوا، بوی ماهی از انبوه گلدان‌های خرچنگ، و در افق شمالی ویرانه‌های وحشتناک قلعه دانستانبرگ وجود دارد.

تصویر
تصویر

من امیدوار هستم که با آرامش به آلنویک برگردم، اما مارک و فیل ایده های دیگری دارند. آنها به قطره ها برخورد می کنند و با افزایش سرعت، دنده های برقی خود را روی چرخ دنده ها می چرخانند.من منتظر آنها هستم تا زمانی که فرود نهایی به سمت Alnwick به همه ما فرصتی بدهد تا رقم "حداکثر سرعت" را در Garmins خود افزایش دهیم. با جاده ای صاف در پیش رو، از رودخانه آلن عبور می کنیم، از کنار شیر سنگی دم سفت ایستاده روی پل می گذریم، و پدال ها را تا شیب 16 درصدی بالا می بریم که قلعه آلنویک را در مقابل بیش از دوچرخه سواران محافظت می کند.

به جرات می توان گفت که هیچ یک از قبیله هایی که بر سر این سرزمین ها با هم درگیر شدند، هنگام کشیدن سلاح در ذهن خود دوچرخه سواری نداشتند، اما اگر آزادی سواری همیشه دلیلی برای درگیری باشد، به سختی می توانید چیزی بیشتر پیدا کنید. میدان جنگ مناسب نسبت به نورثامبرلند.

این کار را خودتان انجام دهید

رسیدن به آنجا

Alnwick در نورثامبرلند در A1، حدود ۳۵ مایلی شمال نیوکاسل آپون تاین است. نزدیکترین ایستگاه قطار در Alnmouth است که در خط اصلی لندن به ادینبورگ است.

اسکان

برای یک B&B شیک، West Acre House را امتحان کنید، جایی که اتاق های دو نفره از 110 پوند برای هر شب هزینه دارند (westacrehouse.co.uk). در قلب شهر، هتل White Swan دارای اتاق غذاخوری از کشتی خواهر تایتانیک، المپیک (classiclodges.co.uk) است. برای خواب ارزان به خوابگاه جوانان Alnwick بروید، جایی که یک اتاق دو تخته دو تخته از 39 پوند در هر شب هزینه دارد (alnwickyouthhostel.co.uk).

با تشکر

با تشکر فراوان از همراهانمان فیل هال (bc-clubs.co.uk/alnwickcc)، مارک بریز (breezebikes.co.uk) و فیل منینگ، که عکاس ما را برای آن روز رانندگی کردند.

توصیه شده: