آنها کسانی هستند که برای ورزشی که ما دوست داریم تماشا کنیم پول می دهند. پس بیایید آن را برای کفپوش لمینت، کرم صورت و تلویزیون ماهواره ای بشنویم
سوار ایتالیایی، فیورنزو مگنی، مردی به شدت سختگیر بود، که اتهامات طرفدار نازیها را رد کرد و سه بار هم در ژیرو و هم در تور فلاندر پیروز شد.
او همچنین به خاطر مالیدن یک مارک معروف کرم صورت زنانه به پد شلوارک خود معروف بود و در سال 1954 این امر منجر به رویدادی شد که چهره دوچرخه سواری حرفه ای را برای همیشه تغییر داد.
تا آن زمان، حمایت مالی از تیمهای حرفهای فقط به برندهای دوچرخهسواری محدود میشد (به استثنای یک تیم بریتانیایی که در سال 1947 به جای UCI و UCI، تحت قوانین لیگ دوچرخهسواران جداییشده بریتانیا کار میکرد. توسط شرکت استخر ITP حمایت شد).
اما فروش دوچرخه در طول دوره رونق پس از جنگ که باعث شد مردم بیشتری ماشین و موتور سیکلت بخرند، آسیب دیده بود. برندهایی مانند Ganna که دوچرخههای تیم Magni را تامین میکرد، پول کمتری برای حمایت مالی داشتند.
بنابراین مگنی با تولیدکنندگان آلمانی کرم صورت که با جدیت روی آناتومی خود استفاده کرده بود تماس گرفت و آنها را متقاعد کرد که 20 میلیون لیره ایتالیایی (200000 پوند امروز) به او بدهند. سال بعد، مگنی سومین ژیرو خود را با نام Nivea بر روی پیراهن خود برد.
«Nivea همیشه از من برای ایدهام تشکر میکرد، حتی سالها بعد. مگنی به بیل مک گان، نویسنده دو جلدی The Story Of The Giro d'Italia در سال 2006، گفت: این آغاز رستگاری دوچرخه سواری بود.
شراکت های بعید
سابقه ای ایجاد شده بود که منجر به برخی شراکت های بعید در طول سال های بعد می شد. این روزها، پلوتون حرفه ای رنگارنگی از بیلبوردهای تبلیغاتی برای صنایع مختلف از صندوق های بازنشستگی (AG2R-La Mondiale) گرفته تا امنیت سایبری (Data Dimension) است.
یکی از مهمترین چیزهایی که هر سوارکار حرفهای باید به خاطر بسپارد این است که هنگام عبور از خط پایان در مقام اول، زیپ لباس خود را ببندد.
مارک کاوندیش در آستانه تبلیغات یک شرکت تلویزیونی ماهوارهای معروف در طول این هفته گفت: «اصولاً، کار من این است که لوگوی اسپانسر را تا حد امکان غالباً نشان دهم، ترجیحاً با دستهایم در هوا از خط عبور کنم. تور 2012.
در حالی که تعداد کمی از ما ممکن است احساس کرده باشیم که مجبور شده ایم پس از تماشای مرحله ای از تور در تلویزیون، عجله کنیم و کفپوش آشپزخانه لمینیت بخریم (Quick-Step) یا سفری به جمهوری شوروی سابق قزاقستان (آستانا) رزرو کنیم. ، تبلیغکنندگان همچنان در معرض آن نوع قرار میگیرند - طبق گفته سازماندهنده ASO، حدود 3.9 میلیارد بیننده تلویزیونی جهانی - که دان دریپر و همکارهای دیوانهاش فقط میتوانستند رویای آن را داشته باشند.
طبق ماهیت خود، دوچرخه سواری جاده حرفه ای بدون حامیان مالی وجود نخواهد داشت.برخلاف بسیاری از ورزشهای حرفهای دیگر، تیمهای WorldTour استادیومهای خانگی برای کسب درآمد از دروازه یا پول تلویزیونی برای پوشش هزینههای جاری خود ندارند (که از ۱۱ میلیون پوند در سال برای تیمهای میان جدولی تا حداقل دو برابر آن برای تیمهای متوسط متغیر است. امثال تیم اسکای و موویستار).
اگرچه چشم انداز به آرامی در حال تغییر است – برای مثال، 10 تیمی که «اتحادیه کارگری» غیررسمی Velon را تشکیل می دهند، می توانند حقوق فیلم های روی دوچرخه و سایر معیارهای زمان واقعی خود را بفروشند – در حال حاضر این امکان وجود دارد. سر دوش و وسایل آشپزخانه بورا-هانسگروه و مواد منفجره پرقدرت تامین کننده معدن Orica که ورزش ما را زنده نگه می دارند.
هشت سال پس از قرارداد Magni با Nivea، زمانی که رافائل ژمینیانی - سوارکار قدرتمند و کاریزماتیک فرانسوی که در آن زمان تیمی از جمله Jacques Anquetil را مدیریت میکرد - با نوشیدنیها به خوبی و واقعاً دروازههای اسپانسرینگ فوقاسپورتی باز شد. شرکت سنت رافائل.
برخی نسخههای داستان میگویند که او نام تیم را مخفف Rapha-Géminiani کرده است تا هوشمندانه از مقررات UCI دوری کند، و ادعا میکند که این فقط یک شکل کوتاه شده از نام خودش است نه پیوندی به شرکت نوشیدنی.در هر صورت، برند لباس امروزی رافا از آنجا الهام گرفت.
بیست سال بعد، جمینیانی رنگارنگ معامله جسورانه تری را انجام داد، زمانی که یک مدیر کلوپ شبانه پاریسی او را به بیوه ۷۰ ساله یک میلیونر یونانی معرفی کرد که می خواست حرفه خود را به عنوان یک خواننده کاباره و رقصنده احیا کند..
همانطور که توسط Les Woodland، نویسنده کتاب The Yellow Jersey Companion To The Tour de France، نقل شده است، Géminiani میریام دی کووا را متقاعد کرد تا استعدادهای خود را با حمایت مالی از تیم خود همراه با سازنده دوچرخه Lejeune، ترغیب کند.
پیراهن های صورتی روشن
نتیجه تیمی بود که توسط برنده تور 1966، لوسین آیمار، با پیراهنهای صورتی روشن برای شروع تور 1973 رهبری میشد. سه هفته بعد، پنج نفر از سوارکاران تیم پنج جایگاه آخر را در GC به دست آوردند. دیگر هیچ چیز در مورد تیم De Kova-Lejeune شنیده نشد.
کسب و کاری به نام سونا دیانا با حمایت مالی از یک تیم آماتور هلندی در دهه 1980 بازدهی بهتری برای پول خود داشت. زن و شوهر صاحبان شرکت از طرفداران بزرگ دوچرخه سواری بودند.
در سال 1990، پسران آنها در کنار ستاره استرالیایی فیل اندرسون در TVM مسابقه دادند و سونا دایانا از تامین اتوبوس تیم، یک وسیله نقلیه دو طبقه که با یک زن برهنه در کنارش تزئین شده بود، بسیار خوشحال بود.
در طول ژیرو آن سال - دهه ها قبل از اینکه اتوبوس "ستاره مرگ" تیم اسکای در حال چرخش بود - روپرت گینس روزنامه نگار شاهد بود که یک خبرنگار ایتالیایی به اندرسون نزدیک شد و با انگلیسی شکسته از او پرسید: "فیل… فیل… آیا سونا درست است. دایانا "خانه عشق" است؟'
اگرچه بخت آزمایی ها، تولیدکنندگان درزگیر و شرکت های ساختمانی پروپلوتن امروزی ممکن است فاقد تازگی یا زرق و برق فاحشه خانه ها و خوانندگان کاباره باشند، اما بدون آنها و مانند آنها وضعیت دوچرخه سواری حرفه ای بسیار مخاطره آمیز خواهد بود.
و در حالی که فیورنزو مگنی و رافائل ژمینیانی به درستی به خاطر دستاوردهای خود در دوچرخه مورد تحسین قرار می گیرند، تأثیر آنها بر این ورزش فراتر از مسابقاتی که برنده شدند همچنان احساس می شود.