خواندن لذت بخش از مردی که فقط صادق است
هنگامی که فیل گیمون در اوایل این ماه کتاب خود را به نام Draft Animals منتشر کرد، به دلایل اشتباه تیتر خبرها شد. روزنامه نگاران، از جمله من، تصمیم گرفتیم روی یک پاراگراف خاص در این کتاب 352 صفحه ای تمرکز کنم.
«دلیل اشتباه» این نبود که گیمون نباید این نظر را می گفت، بلکه بیشتر این بود که این یک پاراگراف آن را تهدید می کند که روایت بسیار خوب و صادقانه ای از یک دوچرخه سوار حرفه ای بودن را کاهش می دهد.
دوچرخه سواران حرفه ای اغلب برای صداقت درخواست می کنند و گیمون این کار را انجام می دهد. اگر نظری داشته باشد، بدون توجه به اینکه کسی را ناراحت کند یا نه، آن را می گوید.
در پایان کتاب، گیمون نظر من را در مورد آنچه که فکر می کردم یک سوارکار حرفه ای است تغییر داده بود و این کار را به شیوه ای شیوا و جذاب انجام داده بود.
جنجال Cancellara
بیایید با فیل در اتاق شروع کنیم. در صفحه 120 آمده و فقط 11 خط طول می کشد. گیمون در مورد فابیان کانسلارا نظر خود را در مورد ادعاهایی مبنی بر استفاده از موتور سوئیسی در طول حرفه خود بیان می کند.
ثابت شده است که این نقطه کانونی کتاب است و شرم آور است زیرا گیمون فقط به ما می گوید که چه فکر می کند، و او این کار را در طول کتاب زیاد انجام می دهد.
کتاب شما را از مبارزه گیمون برای تبدیل شدن به یک سوارکار جهانی، به مبارزه او پس از رسیدن به تور جهانی و سپس مبارزه برای حذف شدن از تور جهانی می برد.
او در مورد مشکلاتی که دوچرخه سواران جوان و مشتاق آمریکایی با آن روبه رو هستند و کمبود حمایتی که اکنون با آن مواجه هستند، صحبت می کند، زیرا ایالات متحده هنوز با گذشته آرمسترانگ خود مبارزه می کند.
او همچنین از مشکلات ثبات مالی در حالی که رویای یک قرارداد جهانی تور را دنبال می کند می گوید.
حلال ماندن
مشکل اقتصادی زمانی تمام نشد که گیمون توانست قرارداد خود را با گارمین شارپ تضمین کند.
پیشنهاد حداقل دستمزد برای یک سوارکار WorldTour، 50،000 دلار، در اولین فصل خود، گیمون همچنین عصبانیت مدیر تیم جاناتان واترز را به یاد می آورد که به او پیشنهاد داد 5000 دلار کمتر از مبلغی که در فصل دوم او توافق کرده بودند. کرک در تور جهانی.
رابطه عشق و نفرت بین گیمون و واترز یکی از دوستی های زیادی است که در سراسر کتاب توضیح داده شده است. حس احترام و قدردانی واضحی نسبت به Vaughters به خاطر این فرصت وجود دارد، اما تلخی آشکار در نحوه برخورد با او وجود دارد.
رابطه بین گیمون و هم تیمی سابق تام دانیلسون نیز کلیدی است. برای مردی با خالکوبی "تمیز"، طنز از بین نمی رود که دانیلسون، یک دوپر محکوم، به مسیر گیمون به گارمین شارپ و مربی او تبدیل می شود.
وقتی در سال 2015 برای دومین بار آزمایش دانیلسون مثبت شد، گیمون در مورد مبارزه ای که برای بخشش دوستش با آن روبرو شد، آشکارا می گوید.
ناله های زیادی برای چیزهایی وجود دارد که اغلب می دانیم توسط دوچرخه سواران حرفه ای به اشتراک گذاشته می شود، اما اغلب صادقانه در مورد آنها صحبت نمی شود، مانند اجبار به سوار شدن در شرایط خطرناک یا انتظار برای سوار شدن در هنگام صدمه دیدن.
همچنین به نظر می رسد که اگر در هر مقطعی در طول زندگی حرفه ای او با طرف اشتباه گیمون روبرو شدید، او قصد داشت در این کتاب به شما اطلاع دهد. نه اینکه این چیز بدی است.
قصه های خنده دار
علاوه بر شکایات، از طریق داستان های خنده دار تجربیات گیمون با دوستان و همکاران حرفه ای الکس هاوز، دن مارتین و لاچلان مورتون به جز چند نفر و همچنین ماساژورهای نژادپرست و طرفداران بیش از حد زورمند بلژیکی، تسکین اندکی ارائه می شود.
تسکین نور نیز توسط سبک نوشتاری واقعاً خنده دار گیمون ارائه شده است.
همانطور که گیمون دوست دارد به شما بگوید این یک کتاب روح‌نویسی نبود، و واضح است که استعدادی برای ساختن یک کتاب خواندنی وجود دارد.
به همان اندازه که توسط یک نویسنده واقعی نوشته شده است جریان دارد و گیمون شما را در زمان های مناسب به خنده و گریه وادار می کند.
وقتی زندگی نامه یک دوچرخه سوار منتشر می شود، معمولاً هیجان زده می شوم، کتاب را می خوانم و سپس از اینکه کل موضوع چقدر بژ بوده است عصبانی می شوم.
رایدر واقعاً سخت تمرین می کند. رایدر می رود و در مسابقه بزرگ برنده می شود. با این حال، با Gaimon به شما توضیح صادقانه ای از نحوه دوچرخه سواری حرفه ای داده می شود، زیرا می توان تصور کرد که اکثریت پلوتون است.
این نمایش براق و پر زرق و برق نیست که گاهی به نظر می رسد. بله، او با دریافت دستمزد برای دوچرخه‌سواری در سراسر جهان، رویای خود را زندگی می‌کند.
گیمون کتابش را به پایان می رساند و به خواننده می گوید: «خوشحالم که آن را بی خطر بازی کردم، اما به شما نمی گویم که همین کار را بکنید». این خط کل کتاب را خلاصه می کند.
گیمون رویاهایش را دنبال کرد، او آنها را به واقعیت تبدیل کرد و آن چیزی که انتظار داشت نبود.
