تپه بزرگ یا تپه کوچک؟

فهرست مطالب:

تپه بزرگ یا تپه کوچک؟
تپه بزرگ یا تپه کوچک؟

تصویری: تپه بزرگ یا تپه کوچک؟

تصویری: تپه بزرگ یا تپه کوچک؟
تصویری: روش پیدا کردن ورودی تپه های دست ریز 2024, آوریل
Anonim

آیا اگر مسافت و ارتفاع برابر باشند، یک صعود به کوه بزرگ از چندین صعود کوتاهتر تنبیه کننده تر است؟

اگر سواری طولانی در پیش دارید - شاید ورزشی - پس پروفایل مسیر ترجیحی شما چیست؟ شاید دوست داشته باشید که از صعودی مانند کول دوبیسک (Col d’Aubisque)، یکی از مسابقات معمولی تور دو فرانس، که به طور میانگین تنها 4.2٪ است، اما مسیر خود را به سمت آسمان برای 29.2 کیلومتر می بافید، بروید؟ یا شاید شما چیزی شبیه به کلاسیک های آردن را ترجیح می دهید، مانند مسابقه طلایی آمستل، که دارای 33 صعود طبقه بندی شده است، که اکثر آنها کوتاه، تیز و منقبض هستند؟

به عبارت دیگر، اگر دو سواری در فاصله 100 کیلومتری با 2000 متر صعود کلی باشند، اما این دو نمایه بسیار متفاوت هستند - یکی شبیه تیغ اره است، دیگری فقط یک تپه بزرگ دارد - یک نمایه است. سواری سخت تر از دیگری است؟

همه چیز برابر است

پروفسور لوئیس پاسفیلد، رئیس علوم ورزش و ورزش در دانشگاه کنت و رهبر سابق، می‌گوید: «اگر میانگین شیب، مسافت کل و مترهای صعود شده یکسان باشد، و شما تلاش مساوی داشته باشید، کاملاً متعادل خواهد شد. دانشمند در دوچرخه سواری بریتانیا. "در اصل شما دوره ها را یکسان کرده اید."

بنابراین، اگر تفاوتی بین این متغیرها وجود نداشته باشد، به نظر بدیهی است که صرف نظر از مسیری که می‌روید، همان مقدار انرژی را صرف می‌کنید و زمان یکسانی را صرف می‌کنید. پاسفیلد می‌گوید نه چندان سریع: «کلید این سؤال سرعت است، اما می‌دانیم دوچرخه‌سواران، حتی آنهایی که در سطح جهانی هستند، در این کار مهارت ندارند. ما برخی از مدل‌سازی‌های ریاضی سواری در یک مسیر مواج را در یک آزمایش زمانی انجام دادیم و از دوچرخه‌سواران خواستیم تا توان خروجی خود را به چیزی که ما یک استراتژی کامل می‌دانیم کنترل کنند - و آنها نتوانستند این کار را انجام دهند. آنها به سادگی حفظ قدرت در صعودها را بسیار دشوار می دانستند.»

ریچی پورت و گراینت توماس با سرعت کریس فروم در تورماله، تور دو فرانس 2015 حرکت می کنند
ریچی پورت و گراینت توماس با سرعت کریس فروم در تورماله، تور دو فرانس 2015 حرکت می کنند

حتی اگر دائماً یک چشم خود را به پاور سنج خود نگه دارید، این احتمال وجود دارد که نتوانید قدرت خروجی ثابتی را در طول رانندگی حفظ کنید. دلیل آن در درجه اول به اصرار دوچرخه‌سواران برمی‌گردد. برای توضیح، پاسفیلد پیشنهاد می‌کند برای «ساده‌کردن سؤال» برای لحظه‌ای تپه‌ها را نادیده بگیریم، و در عوض مقایسه‌ای بین یک آزمایش زمانی 10 مایلی و 10 تلاش یک مایلی با بازیابی آسان را در نظر بگیریم.

"این نمایه فیزیکی مشابه تپه ها است،" او می گوید. «تا زمانی که تناسب اندام اجازه می‌دهد، تلاش‌های یک مایلی را سخت‌تر انجام می‌دهید و بین آن‌ها ریکاوری می‌کنید تا تلاش‌های مداوم. بله، هزینه متابولیک فواصل بیشتر خواهد بود، اما سرعت نیز همینطور است.شکستن فاصله به تکه‌ها ممکن است از نظر ذهنی نیز دلپذیرتر باشد.»

بالا رفتن از یک تپه بزرگ آسان تر است یا از چندین تپه کوچک؟
بالا رفتن از یک تپه بزرگ آسان تر است یا از چندین تپه کوچک؟

بنابراین، طبق گفته پاسفیلد، بیشتر سوارکاران تمایل دارند مسیری به سبک کلاسیک - چندین تپه کوچک - را با سرعت و تلاش بیشتر نسبت به مسیری که دارای یک تپه بزرگ منفرد و طولانی است انجام دهند. اما ممکن است بستگی به نوع سوارکاری شما داشته باشد.

سه نیروی اصلی وجود دارد که یک سوارکار باید بر آنها غلبه کند تا دوچرخه را به جلو بفرستد. اولین مورد مقاومت غلتشی است، انرژی از دست رفته در چرخ ها از طریق تغییر شکل و انحراف لاستیک، که مسئول اتلاف حدود 2 تا 5 وات قدرت است. دوم مقاومت هوا است که تحت تأثیر اندازه ناحیه جلویی سوارکار و همچنین دما، رطوبت و سرعت هوا است. سومین گرانش است که اندازه آن 9 است.8m/s2 این سه نیرو احتمالاً با معادله مورد علاقه ما نشان داده می شوند: P=krMs + kaAsv2d+ giMs. به بیان ساده، این قدرتی است که برای غلبه بر این نیروها با در نظر گرفتن عوامل دیگری مانند وزن موتورسوار و دوچرخه لازم است.

نیروهای طبیعت

چرا هنگام ارزیابی دو پروفایل مسیر اهمیت دارد؟ دیوید بیلی، دانشمند ورزشی در BMC Racing می‌گوید: همه اینها به قدرت مطلق، نسبت قدرت به وزن و گرانش بستگی دارد. فرض کنید شما یک سوارکار 75 کیلوگرمی دارید و قدرت مطلق او 400 وات است. توان به وزن او 5.3 وات بر کیلوگرم است. یک سوارکار 60 کیلوگرمی که قدرت مطلق آن 350 وات است دارای توان به وزن 5.8 وات بر کیلوگرم است. برای مدتی، قدرت مطلق اضافی دوچرخه سوار 75 کیلوگرمی، او را سریع تر می کند، حتی زمانی که جاده شروع به حرکت به سمت بالا می کند. بیلی می‌گوید: «با این حال، زمانی که گرادیان به بیش از 4-5 درصد برسد، نسبت قدرت به وزن شما اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.»

در یک سرعت ثابت، توان مورد نیاز متناسب با گرادیان افزایش می یابد.با گرفتن معادله و قرار دادن نتایج روی نمودار، سوار سبک تر از نقطه ای مشابه با سوارکار سنگین تر شروع می کند، اما با افزایش شیب، به طور فزاینده ای از سوار سنگین تر فاصله می گیرد. آیا این بدان معناست که سوار سبک تر باید مشخصات شیب دارتر را ترجیح دهد و سوارکار سنگین وزن تر، نیمرخ کم عمق تر را ترجیح می دهد؟ شاید نه…

تصویر
تصویر

بیلی می گوید«نوع عضلانی تفاوت ایجاد می کند. مردی که دارای فیبرهای عضلانی سریع انقباض است، می‌تواند در مدت زمان کوتاهی قدرت زیادی تولید کند، بنابراین ممکن است صعودهای کوتاه‌تر و تندتر را خوشایندتر بداند. البته، این الیاف سریع‌تر خسته می‌شوند، اما بین صعودها زمان بازیابی خواهند داشت. سوارکاری مملو از تلنگرهای کند ممکن است از صعودهای طولانی و کم عمق تر «لذت ببرند».

بدون انجام بیوپسی عضلانی Contador و Froome، ما فقط می توانیم حدس بزنیم که ترکیب ایده آل فیبرهای عضلانی کند انقباض تا سریع انقباض برای هر نیمرخ چیست.با این حال، می توانیم در مورد سوخت رسانی به سواری هایمان کمی دقیق تر عمل کنیم. نسبت تبادل تنفسی (RER) نسبت بین دی اکسید کربن تولید شده و اکسیژن مصرفی در یک نفس را اندازه گیری می کند. با این نسبت می توانید محاسبه کنید که بدن چه سوختی برای تولید انرژی می سوزاند. RER 0.7 نشان می دهد که چربی منبع اصلی سوخت است. 1.0 کربوهیدرات است.

«من آزمایشاتی روی دوچرخه انجام دادم که نشان داد متابولیسم چربی من بسیار بالاست. "هنگام سواری، سایر سوارکاران شروع به سوزاندن کربوهیدرات برای انرژی کردند، در حالی که من هنوز فقط چربی داشتم."

به طور خلاصه، Mollema می‌توانست با شدتی مشابه با همنوعان خود چرخه بزند، اما به جای کربوهیدرات، خود را با چربی مصرف کند. از آنجایی که 1 کیلوگرم چربی حاوی 7800 کیلوکالری است و بدن فقط می تواند حدود 400 گرم کربوهیدرات (1600 کیلو کالری) ذخیره کند، هر چه شدت چربی سوزی بیشتر باشد بهتر است و به شما امکان می دهد ذخایر گرانبهای گلیکوژن را برای اسپرینت ها و جدایی ها حفظ کنید.

حمله کریس فروم به نایرو کوئینتانا در مرحله 10 تور دو فرانس 2015
حمله کریس فروم به نایرو کوئینتانا در مرحله 10 تور دو فرانس 2015

«از بین دو نمایه، من صعود طولانی تر و کم عمق تر را ترجیح می دهم،» Mollema اضافه می کند. این منطقی است زیرا Mollema هنوز به شدت در حال متابولیسم چربی در این مشخصات با شدت کمتر اما طولانی تر است. این سوال پیش می آید: آیا می توانید متابولیسم خود را برای سوزاندن چربی بیشتر دستکاری کنید؟

بیلی می‌گوید: «این یک موضوع داغ در حال حاضر است، و به همین دلیل است که برخی از سوارکاران جلساتی با کمبود گلیکوژن انجام می‌دهند. "اما در حالی که تمرین با کربوهیدرات کم برای کاهش وزن مناسب است، ثابت نشده است که در واقع عملکرد را بهبود می بخشد."

تمرین بدنتان به طور خاص برای هر یک از پروفایل‌ها ارزش بیشتری دارد، اما همانطور که بیلی می‌گوید، «اگر فردی مانند آندره گریپل هر روز روی تپه‌ها تمرین کند، ممکن است قوی‌تر شود، اما آیا برنده یک مرحله صعود می‌شود؟ نه - او نقشه ژنتیکی ندارد.»

گریپل ممکن است کوئینتانا نباشد، اما جرم اضافی او به این معنی است که او در فرودها یک مزیت بالقوه دارد. در واقع، مطمئناً یک فرود طولانی‌تر توسط هر دو سوار سریع‌تر از یک سری فرودهای کوتاه‌تر، که نیاز به تعویض دنده‌های استعاری و تحت اللفظی بیشتری دارند، فتح می‌شود؟

بیلی می‌گوید: «مگر اینکه فرودهای کوتاه‌تر فقط 30 ثانیه باشد، من شک دارم که تفاوت زیادی وجود داشته باشد. «اثر اصلی زمانی است که صرف پدال زدن [بازیابی] نمی شود، که ممکن است ناچیز باشد. واقعیت ساده این است که دوچرخه سواری 100 کیلومتر و بالا رفتن از 2000 متر همیشه به نفع سوارکاران سبک تر است.'

توصیه شده: