مجموعه دوچرخه شماره 1: Kadir Guirey

فهرست مطالب:

مجموعه دوچرخه شماره 1: Kadir Guirey
مجموعه دوچرخه شماره 1: Kadir Guirey

تصویری: مجموعه دوچرخه شماره 1: Kadir Guirey

تصویری: مجموعه دوچرخه شماره 1: Kadir Guirey
تصویری: تماشا کنید: مجموعه موتورسیکلت خیره کننده ماهندرا سینگ دونی 2024, آوریل
Anonim

دوچرخه سوار در انباشته دوچرخه و لوازم یک مرد جستجو می کند و داستان پشت یک وسواس کوچک را می فهمد

Kadir Guirey مردی التقاطی است. او زمانی یک حرفه ای اسکیت بورد بود. او خواننده اصلی گروه Funkapolitan بود (در سال 1981 در Top Of The Pops ظاهر شد). او مدتی را به عنوان تهیه کننده ضبط گذراند. و او در صف دوم تاج و تخت سابق کریمه قرار دارد. او همچنین مجموعه ای از حدود 20 دوچرخه، 30 قاب، 60 پیراهن و همچنین مجموعه ای بی پایان از اجزای سازنده، زودگذر و دقیقه دارد.

«منظورم این است که من چیزهای زیادی را کنار زدم و واقعاً پشیمان شدم، بنابراین اکنون فقط همه چیز را نگه می دارم.

این همه را دیوانه می کند و من واقعاً دوست دارم آن را ویرایش کنم، اما وقتی چیزی را کنار می گذارید، 15 سال بعد همان چیزی می شود که باید نگه می داشتید. بنابراین اکنون فقط همه چیز را نگه می دارم و تمام زندگی ام را می گیرد.»

Guirey دوچرخه سوار را با مهربانی به خانه اش دعوت کرده است تا در جعبه ها و کمدهای قدیمی جستجو کند تا داستان های پشت سر برخی از قطعات و باب های مجموعه دوچرخه سواری چشمگیر خود را بیابد.

اولین سوال ما این است که، بدیهی است که همه چیز از کجا می آید؟

تصویر
تصویر

خب، من در آن روز بیشتر ترال‌های eBay انجام می‌دادم، و البته مردم واقعاً تمایلی به خرید چیزهایی از سایت‌های حراج در سطح بین‌المللی نداشتند.

شما می توانید چیزها را بسیار ساده تر پیدا کنید، یا فقط با آنها برخورد می کنید. مثل کتاب Merckx من. این فقط یک جوان در گنت بود که آن را داشت.

«من در eBay بلژیکی به دنبال چند حلقه زنجیر Merckx بودم که ناگهان این کتاب ظاهر شد. من فوراً فهمیدم که واقعاً جالب است زیرا ادی آن را امضا کرده بود. من سال ها روی آن عرق ریختم و حدود 500 پوند روی آن گذاشتم. به هر حال، هیچ کس دیگری برای آن پیشنهاد نداد، بنابراین من مجبور به پرداخت آنقدر نبودم.الان واقعاً یادم نیست.

"با جمع آوری آن یک قمار است زیرا نمی دانید چه چیزی ممکن است به دست آورید. مثلاً مثل این چنگال ها. من می خواستم آنها را دوباره بشورند، اما آنها آنها را نزد من فرستادند و گفتند: "آنها پر از سوراخ هستند، آنها مانند پنیر هستند." بنابراین من آنها را به کلیف شااب [فریم‌ساز فقید و بزرگ مستقر در لندن] فرستادم و او چند تیغه جدید را به روش صحیح روی آن قرار داد و هفته بعد مجموعه دیگری از چنگال‌ها در شرایط عالی آنلاین ظاهر شد. تعمیر دستگاهم به همان اندازه برایم هزینه داشت، اما آنها را ذخیره کردم زیرا این آخرین قطعه جوشکاری است که کلیف انجام داد. او حدود 10 روز بعد درگذشت. فکر می کنم حمله قلبی.'

به اعتراف خودش، مجموعه گیری جهت خاصی ندارد. دوچرخه‌های نادری که او دنبال می‌کند یا مواردی از دوره‌های خاصی در تاریخ دوچرخه‌سواری حرفه‌ای نیست. در عوض، این افراد و مکان‌هایی هستند که اقلام نشان‌دهنده آن‌ها هستند که گیری دوست دارد: «چه شگفت‌انگیز این است که داستان‌های مردم را پیدا می‌کنید. من یک بار این Vitus را پیدا کردم، یا شاید یک آلن، یادم نیست.به هر حال این پسر این دوچرخه را داشت، یک کافه قدیمی کلمبیا، و از او پرسیدم که چگونه آن را به دست آورده است. معلوم شد پدرش دی اس بوده و من گفتم: "خب، تنها کافه کلمبیا دی اس که می شناسم رافائل جیمیانی است" و او گفت: "آره، اوست." ما این گفتگوی دوست داشتنی را داشتیم، و شما با همه این افراد فوق العاده ارتباط برقرار می کنید. یا به هر حال قبلاً این کار را می‌کردید، ممکن است در حال حاضر بسیار کم باشد.'

یک چیزی که گیری فاقد آن نیست، اشتیاق است. ما به سختی نگاه کردن به یک مورد را قبل از اینکه او آن را زمین بگذارد و یکی دیگر را بردارد، تمام کرده‌ایم، اما بلافاصله با چیز دیگری که توجه او را جلب کرده است، حواسمان پرت شد.

«من مرحله خرید کفش های زیادی را پشت سر گذاشتم. این یک یادگاری سرگرم کننده است. این پوماها با گیره متحرک فرورفته به نظر می رسند. این اولین نمونه از یک کفش آیرودینامیک است که من از آن آگاهم.

"بیایید به چند پیراهن نگاه کنیم. نه صبر کنید! این کفش ها چطور؟ پوما اصل با زیره چرم. از دورانی که مردم جوراب سفید می پوشیدند. Cav در واقع یک بار اینها را پوشید. من او را برای عکسبرداری در یک کیت کامل مولتنی پوشاندم و او کفش‌ها را دوست داشت: "اوه، اینها عالی هستند، اینطور نیست؟" او گفت."

آشوب باشکوه

برخی از مجموعه‌داران می‌توانند نسبت به دارایی‌هایشان خصوصی باشند، گویی نمی‌خواهند دیگران آنها را ببینند. گوئیری به وضوح برعکس است، اگرچه نگه داشتن همه چیز در یک انبار یک مشکل لجستیکی آشکار ایجاد می کند.

من دوست دارم این مطالب را نگه دارم تا بتوانم آن را با مردم به اشتراک بگذارم و چه کسی می داند، ممکن است از آن لذت ببرند. با این حال، شما نمی خواهید با آن زندگی کنید. کمی شبیه موزه است، با این تفاوت که بعد از آن باید دوباره همه چیز را جمع کنم. بسیاری از وسایل من در زیرزمین است. می توانید به اطراف نگاه کنید اما واقعاً نمی توانید به چیزی برسید. می توانید بگویید: «این وضعیت زندگی کدیر است. من این عقب ماندگی را دارم، می بینید. افراد دیگر در مرتب کردن مجموعه های خود بسیار بهتر از من هستند.'

سوال ابدی با هر مجموعه ای این است که در چه نقطه ای کامل می شود؟ آیا ممکن است هرگز تمام شود؟ گیری فکر نمی کند.

من عاشق پنجره ای به گذشته هستم. او می گوید نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. شاید یک روز متوقف شوم. من دوست دارم چیزهایی پیدا کنم، اما به نوعی امیدوار هستم که بتوانم کسی را بخواهم که کل مجموعه را از من بخرد. شرم آور است که همه چیز را به هم بریزیم، می دانید. شاید بتوانم همه را به بردلی ویگینز بفروشم.»

سوپر رکورد کمپاینولو

تصویر
تصویر

«اینجا چه خبر است؟ اوه، نسل اول سوپر رکورد. من چیزهای دوست داشتنی دیگری از Campagnolo داشتم اما به نظر می رسد همه آنها ناپدید شده اند. اگرچه من شیفترهای Simplex دارم - آنها کشش بسیار بهتری روی آنها داشتند. بسیاری از سوارکاران حرفه ای در دهه 80، مانند فیگنون، از اینها استفاده کردند و فقط نوک های لاستیکی کمپاگنولو را روی آنها گذاشتند.

البته شما گاهی اوقات داستان های فاجعه را می شنوید. دوست من کمیاب ترین ماشین عقب Campagnolo را پیدا کرد که آن را فقط برای شش ماه ساختند. کمی حفره داشت، بنابراین تصمیم گرفت آن را دوباره کروم کند.او آن را به این کرومرها فرستاد و آنها آن را ذوب کردند. او تقریباً اشک می ریخت.»

صندلی سوراخ شده

تصویر
تصویر

اوه، اینجا چه داریم؟ نگاه کن، دریلیم. این مد روزی در دوره آلف انگرز بود. هر چند من سوار آن نمی شوم. منظورم این است که به آن نگاه کنید - فقط تکه تکه می شود. من هم همه این نقل و انتقالات را دارم. آنها زباله، نقل و انتقالات قدیمی هستند - آنها فقط پوسیده می شوند.'

کتاب عکس MERCKX

تصویر
تصویر

شاید منحصر به فردترین چیز در مجموعه Guirey یک آلبوم عکس امضا شده از عکس های Eddy Merckx باشد. هر کسی که آنها را گرفت به Merckx نزدیک بود، اما هویت او یک راز است.

این است. l'Album d'Eddy اصلی. می دانید که ما هرگز نفهمیدیم عکاس کیست. اگر La Course en Tete را تماشا می‌کنید، جایی وجود دارد که ادی فوتبال را لگد می‌زند و می‌توانید مردی را در حال گرفتن عکسی ببینید که در اینجا در این آلبوم است.در فیلم هست او جایی در آنجاست و این عکس را می گیرد.'

عینک آفتابی

تصویر
تصویر

اینجا چه چیز دیگری داریم؟ آه بله، چند پروژه رودی و چند سایه چشم اوکلی. این هینو و لموند هستند، واقعا. آنها ناراحت کننده ترین چیزهای دنیا هستند، می دانید. آن موقع چه کسی عینک می زد؟ شاید فردی کوبلر؟ مرد سوئیسی که از دهانش کف می کرد. من فکر می کنم او Persol را پوشیده است.'

PRO RACING PENNANTS

تصویر
تصویر

این حرفه ای قدیمی به نام روبرتو پوجیالی یا چیزی وجود داشت - او در تیم سالوارانی با جیموندی بود. من فکر می کنم یکی از اولین سوپر داخلی هاست. او به عنوان یک DS در Highroad یا چیزی ادامه داد. به هر حال، من موفق شدم این کار را از موزه های زیادی از او بخرم، اما این نشان ها نیز وجود داشت.

"اینها را از تور دو فرانس دریافت می کنید. این یکی [در سمت راست] زمانی است که شما یک مرحله را برنده می‌شوید - فکر می‌کنم از یک زمان آزمایشی تیمی یا چیزی شبیه به آن است - و این یکی از زمانی است که شما در GC برنده می‌شوید. تنها چیزی که من متوجه نشدم، و واقعاً از آن ناراحت بودم، هر دوساردی بود که او از زمانی که مسابقه می‌داد داشت. من واقعاً آنها را دوست داشتم.'

JERSEYS

تصویر
تصویر

"اوه خدا، پیراهن ها. آیا می خواهید به پیراهن ها نگاه کنید؟ به همه آنها نگاه کنید. اما این برای برخی از آن افراد [کلکسیونرهای دیگر] کوچک است - ظاهراً آنها هزاران نفر دارند.

من لباس پوست ژان فرانسوا برنارد را از زمانی که او در مرحله ونتوکس پیروز شد و در سال 1987 زرد پوشید، تهیه کردم. این بسیار خاص است. و یکی شان کلی - فکر می کنم Skil است.

و یادتان هست چه زمانی مورنو آرژانتین قهرمان جهان شد؟ او این پیراهن شگفت انگیز را داشت که به نظر می رسید راه راه روی آن نقاشی شده است.من آن را در جایی دارم. البته الان چنین چیزی وجود ندارد، آنها به آنها اجازه نمی دهند با آن مخالفت کنند. در آن روزها می‌توانستید خود را بسازید.»

ALANFRAME

تصویر
تصویر

مراقب سقف کم ارتفاع باشید. واقعا باید مرتب کنم این خوب است - آلن کربنی با بند. من مطمئن هستم که داستانی درباره شکست همه اوراق قرضه و سقوط لوله ها شنیده ام.»

یادگاری دوچرخه سواری

تصویر
تصویر

پس این جعبه ای است که من در جاده پورتوبلو پیدا کردم و به معنای واقعی کلمه زندگی یک نفر در دوچرخه سواری است. او لئونارد کریکمور نام دارد و همه چیز دارد. ببینید، در اینجا دعوت به رقص شام تابستانی باشگاه او در سال 1958 است. او بخشی از BLRC بود، که لیگ دوچرخه سواران مسابقه بریتانیا بود و آنها به جای آزمایش های زمان، مسابقات جاده را تبلیغ می کردند.آنها در زمان خود گروهی از شورشیان بودند. آنها واقعاً مورد تحقیر قرار گرفتند و آنها را یک سازمان کمونیستی نامیدند. تنها کاری که این بچه ها می خواستند انجام دهند مسابقه جاده بود - آنها نمی خواستند ساعت 6 صبح بیدار شوند و به V718 یا هر چیز دیگری بروند.

ببینید، این جزوه او از سان رمو است، بنابراین او مشخصاً به آنجا رفته است. کاملا به نوعی در حال حرکت است. من تعجب می کنم که چه بر سر او آمده است. البته نگرانی این است که این نوع چیزها ناپدید می شوند زیرا می دانید که اکثر مردم فقط در یک جست و خیز آن را کنار می گذارند. مایه شرمساری است اگر همه این چیزها برای همیشه از بین برود.»

ساخت مجموعه

تصویر
تصویر

Guirey سال‌هاست که مجموعه‌اش را جمع‌آوری می‌کند و اغلب چیزهایی را از سراسر جهان جمع‌آوری می‌کند. او مجموعه‌ای از پوسترهای تور دو فرانس قبل از جنگ جهانی اول دارد که «در یک شغل زیادی در ایتالیا انتخاب کرده است»، اگرچه همیشه طبق برنامه پیش نمی‌رفت.

«خانه های حراج فرانسوی عجیب هستند، می دانید. آنها مانند گاوچران هستند من در این یک حراج بودم و آنها چکش را گذاشتند، سپس یکی گفت: "در واقع، یک پیشنهاد وجود دارد" و آنها دوباره راه افتادند. آنها فقط همه چیز را درست می کنند.'

CROMED COLNAGO

تصویر
تصویر

آه بله، کولناگو. این واقعاً چیزی است. با قطعات تیتانیومی بسیار سبک وزن است، فقط 7 کیلوگرم یا بیشتر. و این دوچرخه مولتنی، من آن را سالها پیش بازسازی کردم، اما برای من خیلی بزرگ است که نمی توانم آن را سوار کنم. واقعا شرمنده 'من این را دوست دارم. این یک موزر دی روزا است. و اینها ترمزهای دلتا هستند. همه آنها را دوست دارند، اما شما به یک کلید آلن 3.5 میلی متری مخصوص نیاز داشتید و حتی در آن زمان هم خیلی وحشتناک بودند.

توصیه شده: