مجموعه دوچرخه شماره 2: روهان دوباش

فهرست مطالب:

مجموعه دوچرخه شماره 2: روهان دوباش
مجموعه دوچرخه شماره 2: روهان دوباش

تصویری: مجموعه دوچرخه شماره 2: روهان دوباش

تصویری: مجموعه دوچرخه شماره 2: روهان دوباش
تصویری: مجموعه دوچرخه من | دوچرخه هرگز کافی نیست، 9 و شمارش.. 2024, ممکن است
Anonim

استاد مکانیک دوچرخه روهان 'دکتر دی دوباش' برخی از داستان های مجموعه گسترده دوچرخه خود را به اشتراک می گذارد

روهان دوباش توسط بسیاری در صنعت به عنوان "مکانیک مکانیک" توصیف می شود. دانش او در مورد دوچرخه بی‌معنا است و دنبال کردن کارهای مکانیکی او در فیسبوک بسیار جذاب است.

اگر 10 دقیقه وقت دارید، ارزش دیدن این را دارد که ببینید او چگونه دوچرخه‌ها را از مردگان زنده می‌کند، آن‌ها را به قسمت‌های تشکیل‌دهنده‌شان برمی‌دارد و سپس آن‌ها را بازرسی، شستن، تعویض، تغییر رنگ و صیقل دادن به اندازه یک اینچ می‌کند. زندگی آنها به این دلیل است که، همانطور که دوباش می گوید، "زنگ هرگز نمی خوابد."

تصویر
تصویر

در کنار کارش، او همچنین صاحب افتخار مجموعه ای از دوچرخه های بی عیب و نقص، و همچنین مجموعه ای از قطعات از Campagnolo است.

دوباش می‌گوید: «من واقعاً مطمئن نیستم که چرا این همه چیز را دارم. شاید این فقط یادگاری از 35 سال دوچرخه سواری باشد. فکر می‌کنم افراد زیادی را ملاقات کرده‌ام که دوچرخه‌ها را می‌فروختند یا آنها را دور انداخته‌اند و پشیمان شده‌اند.»

وقتی صحبت از دوچرخه و قطعات دوچرخه می شود، مجموعه های برخی افراد نظم منطقی دارند. شاید آنها در حال جمع‌آوری دنده‌ها یا هر مدل از کولناگو هستند، اما مجموعه دوباش بیشتر یک سفر در زمان است.

او مانند قهرمان فیلم High Fidelity است که دقیقاً می داند چه زمانی هر آلبوم را خریده و در آن زمان چه معنایی برای او داشته است.

ابزار، ابزار باشکوه

در کنار دوچرخه‌ها ابزارهایی هستند که هم به عنوان وسایل مورد نیاز برای کارهای روزمره او و هم به عنوان یک مجموعه در نوع خود هستند.

اینطور نیست که من فعالانه شروع به جمع آوری کردم، بلکه هر چند هفته یک بار با کاری مواجه می شوید که برای آن به ابزار جدیدی نیاز دارید، بنابراین من آنها را نگه می دارم و آنها به نوعی ساخته می شوند. دوباش می‌گوید فقط چیزهای تصادفی، مانند ابزارهای براکت پایین رویس یا چیزهای دیگر.

تصویر
تصویر

یا این دستگاه حذف میل لنگ C-Record چپ دست Campagnolo برای زمانی که پیچ و مهره را بیرون آورده اید. میل لنگ های C-Record قبلاً با یک دستگاه استخراج پیچ و مهره محصور شده حمل می شدند، اما قبلاً عقب نشینی می کردند.

همه آنها را بیرون می آوردند، بنابراین برای برداشتن میل لنگ به یک دستگاه میل لنگ چپ دست نیاز دارید. اینها اکنون در Ebay 50 پوند هستند.

وقتی با جفتم سوار L'Eroica شدم، پیچ و مهره اسیر او افتاد و از یک کلید آلن 7 میلی متری استفاده می کند. 30 مایل طول کشید تا یک ون خدماتی پیدا کنیم و من مجبور شدم از جعبه صدها کلید آلن عبور کنم تا بالاخره یکی را پیدا کنم. این بخشی از دلیلی است که مردم از آنها متنفر بودند. 7 میلی متر، جدی؟'

گریس مقصد

تصویر
تصویر

برخی از مجموعه ابزارهای روهان، صرفاً به دلیل کمیاب بودن، ارزشمندتر از بقیه هستند. او یک وان پلاستیکی محو شده تولید می کند.

این گریس اصلی Campagnolo است. هرچند الان داره کم میشه من سالها آن را دارم این یک چیز نمادین است، دیگ روغن Campagnolo. من این گریس دیگر را دارم که از نظر زیبایی شناسی دوره ای درست است اما بدیهی است که گریس کمپاگ واقعی نیست زیرا نمی خواهم آن را هدر دهم. اگر به آن نیاز داشته باشم هنوز این را برای کارهای بسیار ویژه دارم.'

تصویر
تصویر

مورد مورد علاقه دوباش به وضوح جعبه ابزار Campagnolo او است. من این را در سال 1989 با پس انداز زندگیم خریدم و 10 سال آن را داشتم و هرگز از آن استفاده نکردم.

"این فقط زیر تخت من نشست، بنابراین من آن را به یک پسر فروختم زیرا می خواستم سینمای خانگی ام را تمام کنم، و به محض اینکه آن را فروختم به این فکر کردم: "چه کار کرده ام؟ من می‌خواهم یکی دیگر را سفارش دهم، "اما آنها دیگر درست نکردند.

15 سال از روزی که آن را فروختم ناراحت بودم. سپس یک پیام فیس بوک دریافت کردم که می گفت: "شما احتمالاً من را به خاطر نمی آورید اما من سال ها پیش جعبه ابزار Campag شما را خریدم، آیا می خواهید دوباره آن را بخرید؟" خب دستش را گاز گرفتم اکنون مرتباً از آن استفاده می کنم.'

کار عشق

با گذراندن زمان در اطراف مجموعه‌داران دوچرخه، مشخص می‌شود که چرا اینقدر جذاب است. این در مورد زیبایی قطعات است، و آگاهی از اینکه دوچرخه ای که می سازید تا حد امکان به اصل نزدیک است. متأسفانه همه قسمت‌های دوچرخه در آزمون زمان مقاومت نمی‌کنند.

«من یک بار برای برخی از اهرم‌های ترمز مبلغ چشمگیری پرداخت کردم، زیرا نمی‌خواستم اهرم‌های خراشیده داشته باشند. کاپوت‌های لاستیکی هم خاکی هستند - اکنون می‌توانید کپی‌های آن را دریافت کنید، اما عمر بسیار کوتاه است، بنابراین من نمونه‌های اصلی را دریافت می‌کنم.

تصویر
تصویر

این وحشتناک است، زیرا اگر آنها از بین بروند، وقتی آنها را بپوشید ممکن است پاره شوند و خوب، هیچ راهی برای بازگشت از آن وجود ندارد، درست است؟ هیچ «ایموجی» برای آن وجود ندارد - یک کاپوت اهرمی پاره و یک چهره غمگین.»

سایر موارد به دلایل مختلف آزمایش زمان را سپری نکرده اند، مانند ترمزهای آزمایشی Modolo Kronos که در آن زمان باید ناقص به نظر می رسیدند اما اکنون مضحک به نظر می رسند.

بله، آنها وحشتناک بودند. آنها با یک کتاب دستورالعمل آمده اند که باید به یک قاب ساز بدهند تا بتوانید قاب خود را متناسب با آنها کنید.

من با استفاده از اینها سریعترین زمان TT خود را تنظیم کردم: باران همراه با بارندگی بود و همانطور که به یک دوربرگردان نزدیک شدم ترمز را گذاشتم و هیچ اتفاقی نیفتاد. من فقط مستقیماً بدون از دست دادن سرعت شلیک کردم.'

شاید روزی…

و هدف دوباش از این همه دوچرخه و قطعات چیست؟ قصد من این است که همه آنها را به کار بیاندازم و آنها را آماده کنم. من فکر می کنم در مجموع 13 دوچرخه دارم، اما نمی توانم هیچ کدام از آنها را سوار کنم.

این واقعاً بدترین چیز است. من می توانم همه آنها را پشتیبان بسازم، اما این فقط یک مورد برای یافتن زمان برای تحقق آن است. به هر حال، مطمئناً تا زمانی که خانه تمام نشده باشد.»

--

Moser Pro Team SL

تصویر
تصویر

این دوچرخه ای است که من امسال در L'Eroica سوار شدم و از سال 1986 آن را دارم. خوب، نه کاملاً. من آن را در سال 1986 فروختم اما پس از آن دوباره آن را خریدم و … اوه نه! نگاه کن زنگ هرگز نمی خوابد. یه ذره دلم تنگ شد اوه مرد، من باید آن را مرتب کنم!'

و با آن دوچرخه را در کنار در می برند، در میز کار قرار می دهند و با عجله از هم جدا می شوند تا به زنگار حمله کنند.

«من در JE James در چسترفیلد کار می کردم و اینها از طریق Caratti Sport که اولین توزیع کننده محصولات تخصصی در سال 1983 بود، به نظرم رسید.

به هر حال، یکی از مالکان برای موزر سوار شد و آنها در ایتالیا تماس داشتند. خوب، آنها در یک ون آمدند و گفتند: "می خواهی نگاهی به آنچه دارم بیاندازی؟"

تصویر
تصویر

در آن زمان توزیع‌کننده‌ای مثل الان وجود نداشت، بنابراین او این را داشت، یک راسین، یک باتگلین، یک پینارلو و یک داکوردی. و اساساً همه آنها را خریدم و این اولین موردی بود که فروختم.

آن مرد به مدت شش ماه آن را داشت تا اینکه آن را به دیگری فروخت، سپس او آن را به شخص دیگری که یکی از همسران من بود فروخت. او می‌خواست آن را بفروشد تا یکی از آن کربن‌های Look بخرد.

در آن زمان ما هیچ پولی نداشتیم، بنابراین اگر دوچرخه جدیدی می خواستید باید دوچرخه قدیمی خود را بفروشید. فکر می کنم 60 پوند به او دادم، یک دستگاه پرس هدست و یک کاتر براکت پایین.

«وقتی به خانه رسیدم کمی غمگین بودم زیرا متوجه شدم مقداری کابل ساییده شده است، اما چیزی که بیشتر از آن ناراحت بودم این بود که او Shimano را روی آن اجرا می کرد.

او یک هدست Dura-Ace داشت که حدود 5 میلی متر پایین تر از Campag بود، بنابراین هدست جا نمی شد. من آن را در سال 1987 کنار گذاشتم و سال ها در یک جعبه قرار گرفت.

"به هر حال، من در مورد کلیف شارب [فریم‌ساز متاخر مستقر در لندن] شنیدم و فکر کردم شاید چنگال‌ها را رنگ‌زدایی کنم، فرمان قدیمی را بیرون بیاورم، یک فرمان جدید بگذارم و دوباره کرومش کنم.

تصویر
تصویر

«پس آن را نزد او بردم و او گفت: «چرا؟ چرا من فقط یک ذره جدید را در بالای صفحه قرار نمی دهم؟» و من به او نگاه کردم که انگار دیوانه است. از او پرسیدم که چگونه می‌تواند این موضوع را تطبیق دهد و او گفت: «نگران این موضوع نباش،» پس یک هفته بعد برگشتم و عالی بود. شما حتی نمی توانید پیوستن را ببینید.

به هر حال او 10 پوند از من گرفت، سپس یک کیت کت و یک فنجان چای به من داد.

«ترمزها داستان خاصی دارند. بسیاری از ماه‌های پیش، زمانی که سی رکورد برای اولین بار در سال 1984 راه اندازی شد، عمده‌فروش کمپگ به من زنگ زد و گفت: «چیزی دارم که ممکن است به آن علاقه داشته باشید.

آنها کابینت های Campagnolo از نمایش میلان هستند - آیا آنها را می خواهید؟ تنها اخطار این است که باید گروه‌ها را در کیس‌ها خریداری کنید.»

«پیروزی، پیروزی و سی رکورد با کوبالتوس وجود داشت، زیرا ترمزهای دلتا در این مرحله کنار گذاشته شده بودند. من مجبور شدم گروه‌ها را بفروشم، اما کسی که آن را خرید دلتا می‌خواست، بنابراین من این کوبالتوها را نگه داشتم [راست، با یک «جواهر» آبی روی مهره نصب شده].

"فکر می کنم آنها کمپگی ترین چیزی هستند که دارم."

--

Colnago Mexico

تصویر
تصویر

این دوچرخه جام مقدس من است واقعا - زمان زیادی طول کشید تا آن را بدست بیاورم. من در سال 1982 یکی داشتم و آن را فروختم تا یک Colnago Master بخرم.

«بعد از اینکه آن را فروختم، دائماً از آن پشیمان شدم. من چیزهای زیادی را با این فکر نگه داشتم که یک مکزیک دیگر پیدا کنم در

59 سانتی متری که اسپری مجدد نشده است تقریبا غیرممکن است.

یکی در Ebay آمد، اما من پولی برای خرید آن نداشتم. من این دوچرخه کوهستان قدیمی DeKerf را گرفتم که شش سال زیر ملافه ای بود که یکی از دوستانم به آن علاقه داشت.

ما یک معامله را به پایان رساندیم، و من دقیقا همان چیزی را که او به من داده بود در Ebay در 15 ثانیه مانده به پایان بازی قرار دادم و مکزیک را بردم. من برای به دست آوردن آن به لستر رفتم و خوب، آنها هرگز از نظر شخصی خوب نیستند؟

همه زنگ زده بود و زین پرنده ای داشت. اما به هر حال، آن را به خانه رساندم و به آرامی آن را به زندگی برگرداندم.

قاب، کمی بچه حرومزاده است. با چنگال‌های Columbus Air عرضه شد، که بسیار نادر هستند و قرار است در لوله بالا و لوله پایین چین خوردگی داشته باشد، اما لوله پایینی چین دار ندارد.

وقتی آن را دیدم کمی ناراحت شدم، اما نمی توانستم از آن دور شوم زیرا دیگر هرگز یکی را پیدا نمی کردم.

تصویر
تصویر

من برخی از گروه ها را نگه داشتم. حلقه‌ها، میل لنگ، اهرم‌های دنده - ترمزها همراه دوچرخه هستند. بارها از آلمان هستند. آنها SuperLeggera هستند که من در آن زمان نداشتم.

آنها اکنون بسیار کمیاب هستند، به خصوص در اندازه های بزرگتر. شما می توانید آنها را دریافت کنید، اما آنها صدها قیمت دارند. برخی از قیمت‌های این چیزها فراتر از حد تصور افزایش یافته است.

هدست های جدید و قدیمی Super Record اکنون حدود 300 پوند قیمت دارند. اما اگر پروژه ای دارید و می خواهید آن را به پایان برسانید، انتخابی ندارید.

این فقط هر ست زنجیری نیست. این زنجیر اصلی من از سال 1982 است. یکی از دوستانم تکنسین دندانپزشکی بود و تمام آنودایز را با دست برداشت، سپس تمام حکاکی ها را دور زد و همه چیز را مرتب کرد.

این رنگ اصلی روی قاب است - یک تراشه کوچک آنجا و یک تراشه آنجا وجود دارد.

«تنها چیزی که غم انگیز است این است که این دوچرخه به یک دوچرخه قدیمی تبدیل شده است. اگر یک سواری یکپارچهسازی با سیستمعامل انجام دهید، همیشه تعداد زیادی کولناگو قرمز با استانداردهای مختلف وجود دارد.'

--

Raleigh Team Castorama 753

تصویر
تصویر

این برای مدت طولانی و طولانی از جعبه خارج نشده است. این ادای احترام به لوران فیگنون است. شما نمی‌توانید اینها را بخرید، بنابراین در واقع رالی نیست.

'این کمی پیچیده است اما اساساً در سال 1988 به فیگنون به عنوان دوچرخه‌سوار مورد علاقه‌ام روی آوردم و واقعاً می‌خواستم یک ماکت از Gitane او بسازم زیرا قبلاً چیزی در مورد ساخت دوچرخه‌های تیمی مشابه داشتم.

«من به این فروشگاه کوچک دوچرخه در فرانسه رفتم و سعی کردم یک قاب تیمی Gitane در 753 [استیل رینولدز] سفارش دهم. او با شرکتی که آنها را ساخته بود تماس گرفت و قیمت آن حدود 700 پوند بود، در حالی که یک استاد در آن زمان حدود 500 پوند بود.

'چند هفته بعد آنها اعلام کردند که رالی اسپانسر سال 1989 خواهد بود و من فکر کردم، "فو، این یک فرار نزدیک بود، نه؟"

«بنابراین به نماینده رالی گفتم، آیا می‌توانی یک چارچوب تیمی برای من تهیه کنی؟ او گفت که آنها را نمی فروشند زیرا از شر همه سازندگانشان خلاص شده اند. من می توانستم یک دوچرخه کپی بخرم، اما 653 بود نه 753.

تصویر
تصویر

ماکت را خریدم و آن را تا جایی که می توانستم نزدیک ساختم، اما در قلبم می دانستم که درست نیست. به هر حال من این نقشه حیله گرانه را داشتم.

"من مجموعه ای از نقل و انتقالات را به دست آوردم و سپس کمی حفاری انجام دادم. یکی از نمایندگان به من گفت که او به مکانی در Worksop رفته است که تعداد زیادی فریم Castorama [تیم فیگنون] را قطع کرده بود - معلوم شد که آنها کار قراردادی را برای تیم انجام می‌دادند.

«بنابراین من قاب را کشیدم و آن را از کلمبیا در Worksop سفارش دادم، اما نتوانستم آن را نقاشی کنند. من آن را نزد رابرتز بردم و از آنها خواستم که روی آن سفید مرواریدی اسپری کنند و سپس آن را چسباندم.

«فیگنون از Simplex استفاده کرد، که قرارداد او با Campag را نقض کرد، بنابراین او این لاستیک‌های کوچک را روی اهرم‌های دنده [بالا سمت راست] قرار داد. پیدا کردن آنها آسان نیست سبزها، بله. سیاه ها، بله. اما آبی ها؟ حدود یک سال طول کشید تا آنها را پیدا کنم.

"شوخی بزرگ این است که من نتوانستم نشان سر بگیرم، بنابراین این دوچرخه کوهستانی قدیمی رالی موستانگ از بین رفته است و من به تازگی آن را چسب زده ام."

توصیه شده: