Pyrenees: Big Ride

فهرست مطالب:

Pyrenees: Big Ride
Pyrenees: Big Ride

تصویری: Pyrenees: Big Ride

تصویری: Pyrenees: Big Ride
تصویری: PYRENEES FRANCE: The MOST FAMOUS mountain passes in the FRENCH PYRENEES 2024, ممکن است
Anonim

دو صعود کلاسیک و یک جواهر پنهان این سواری را به معرفی فوق‌العاده‌ای برای Pyrenees تبدیل کرده است

یک مارپیچ از 50 کرکس دیگر مانند ذرات غول پیکر دوده که از آتش بلند می شوند از کف دره برمی خیزند. من جایی شنیده ام که حس ششم به این موجودات اجازه می دهد لاشه را از چهار مایلی دورتر تشخیص دهند. همانطور که از تونلی بیرون می آییم که از میان صخره ای در زیر کله دوابیسک تراشیده شده است، می ترسم آنها بتوانند ضربان ضربان قلب من را احساس کنند و تصمیم بگیرند برای کشتن وارد شوند.

"مارک برونینگ" شریک سوارکاری من می گوید: "باید یک جسد مرده یا موجودی در حال مرگ در این نزدیکی وجود داشته باشد تا این همه کرکس در کنار هم باشند." احساس می کنم سرما از ستون فقراتم پایین می آید.

کوه های پیرنه
کوه های پیرنه

ما به تازگی با کول دو سولور مقابله کرده ایم، و با شیب متوسط 8 درصد، در عرض 7 کیلومتر تقریباً 600 متر به دست آورده ایم و صعود هنوز به پایان نرسیده است. جلوتر Col d'Aubisque قرار دارد، 235 متر نزدیک تر به آسمان با شیب متوسط 6.5٪، اما شامل میخ های تا 18٪. برگزارکنندگان تور دو فرانس، این صعود را یک صعود دسته اول ارزیابی می‌کنند، که دقیقاً پس از سولور دسته دوم است. آنها با هم یک تیم تگ ترسناک را تشکیل می دهند، اولی انرژی شما را تلف می کند قبل از اینکه تیم دوم ضربه ناک اوت را وارد کند. شاید هر دو سرهنگ با کرکس ها درگیر باشند. اوه خوب، روی یک بال و یک دعا…

دانش محلی

صبح زود است - خیلی قبل از اینکه گرمای روز به دمای کوره برسد - وقتی از سنت ساوین بیرون می رویم، روستایی زیبا که در اطراف صومعه ای زیبا متعلق به قرن یازدهم قرار دارد. با من پدی مک سوینی، که Velo Peloton Pyrenees، یک اقامتگاه دوچرخه سواری و کسب و کار اجاره دوچرخه را اداره می کند، و مارک برونینگ، مدیر ورزش در Hautes Pyrenees هستند.آنها یک جفت قدرتمند هستند. مارک به عنوان قهرمان اسکی کراس کانتری، وزن خود را از وزن زمستانی دور نگه می دارد، در حالی که سال گذشته پدی 100 بار سوار Hautacam شد و این صعود افسانه ای 1000 متری را بین تعهدات کاری و خانوادگی فشرده کرد.

"96 صعود اول وحشتناک بود، اما بعد از آن آسان تر شد." من مطمئن نیستم که او شوخی می کند. اولین سواری او در 2 ژانویه بود، زمانی که برف در کنار جاده به ارتفاع شانه رسید، و او قرن را در دسامبر به پایان رساند.

«گرمای تابستان همه چیز را بسیار بدتر می کند،» پدی اضافه می کند. من واقعاً از پاییز لذت بردم، در پایان بعد از ظهر بالا می‌رفتم و دوباره با چراغ‌های دوچرخه پایین می‌آمدم. می‌توانم ظرف دو ساعت بیدار شوم و به خانه برگردم.»

هنگامی که سواری‌های آموزشی پیش می‌روند، تقریباً به همان اندازه که می‌شود خوب می‌شود، و آهنگ آسان او را توضیح می‌دهد که در دهکده‌ها به آرامی از خواب بیدار می‌شویم تا صبح. یکی از آنها Sireix است، خانه اجدادی نامحتمل خانواده سلطنتی سوئد به لطف ناپلئون که تصمیم گرفته بود یکی از دوستان خود را از دهکده بر تاج و تخت اسکاندیناوی بگذارد.

اسب پیرنه
اسب پیرنه

The Gave d'Estaing همراه همیشگی ما در این مایل‌های اولیه است، نهری به زلال آب معدنی که توسط آبشارهای کوه کابالیروس در بالا تازه شده است. کابالیروس قله‌ای دارد که بیش از 1 کیلومتر بالاتر از هر جای دیگر بریتانیا می‌رسد، اما در اینجا قابل توجه نیست. همین را می توان در مورد کول دز بوردرس گفت، صعودی که در بریتانیا معروف است، اما در اصطلاح پیرنه‌نوازی است. این برای پاهای من تسلی چندانی ندارد زیرا امروز اولین طعم صعود جدی را با 2 کیلومتر با شیب 10% تجربه می کنند.

هوت پیرنه زمینی ناهموار است که در آن خانه‌های مزرعه‌ای سنگی در زیر سقف‌های تخته سنگی فرو می‌روند، بدون آن که کلبه‌های چوبی آلپ در آن وجود داشته باشد. ما سه نسل از خانواده‌ای را که با دست یونجه می‌کشند سوار می‌شویم، و اگر جین نبود، می‌توانست صحنه‌ای باشد که توسط پاسبان نقاشی شده است.

قبل از اینکه در آرنس-مارسوس نفسی تازه کنیم، یک فلات کوتاه، یک فرود تاول‌آمیز را آغاز می‌کند، جایی که یک پمپ آب بادی به ما فرصت می‌دهد قبل از دو صعود کلاسیک تور، بیدون‌هایمان را دوباره پر کنیم.

Soulor اولین بار در سال 1912 در تور دو فرانس، دو سال پس از همسایه بلند قدش Aubisque به نمایش درآمد و از آن زمان تاکنون خار معمولی در چشم سواران حرفه ای بوده است. ما از رویکرد ظاهراً ساده‌تری با آن مقابله می‌کنیم، اما کارت ترامپ برتر آن همچنان یک صعود 7 کیلومتری با شیب متوسط 8 درصد را نشان می‌دهد. برای شکوه استراوا باید سعی کنیم سوزن را به 18 کیلومتر بر ساعت و بالاتر برسانیم، اما در عوض در طول مسیرهای تندتر به سختی می‌توانیم دو رقمی را بشکنیم و به سمت آسمان فرو رفته‌ایم.

از یک غرفه عسل کنار جاده می گذریم که با صفحات مجلات زردی تزئین شده است که به ویژگی های سلامتی مواد چسبنده اختصاص داده شده است. مارک به من از کشاورز عسلی می‌گوید که در همان نزدیکی‌اش می‌شناسد و یک روز سرش را بلند کرد تا میگل ایندوراین و یکی از هم‌تیمی‌هایش بانستو را ببیند که وارد مغازه‌اش می‌شوند.این جفت به خرید کل موجودی ژل رویال ادامه دادند.

خانه مزرعه پیرنه
خانه مزرعه پیرنه

و هنوز هم صعود می کنیم. تابلوهای جاده‌ای هر کیلومتری را که به سختی به دست آورده‌اید مشخص می‌کنند و شیب 1000 متری بعدی را تبلیغ می‌کنند - دوچرخه‌سواری معادل پاره کردن صفحات تقویم رومیزی است. سعادت است وقتی نشانه ای را از دست می دهم و از شگفتی جانشین آن لذت می برم که نشان می دهد من از آنچه فکر می کردم به قله نزدیکتر هستم. اما وقتی سطح شیب دار دو رقمی می شود، احساس می شود علامت بعدی هرگز نخواهد آمد.

ما قبلاً خط درخت را شکسته‌ایم، و قبل از اینکه راک به سمت چپ و راست بنشیند، فقط هدر و علف‌های درشت وجود دارد. گویی کوه از میان یک شنل سبز مخملی به سبک هالک شکسته است تا با خشم غیرقابل کنترلی در منظره زیر سینه خود را بکوبد.

در نهایت آسفالت از بالا آمدن باز می ایستد و تابلوی جاده ای قله سولور را نشان می دهد.مناظر افسون‌کننده هستند، منظره‌ای 360 درجه که زیر سلطه توده بالائیتوس است. مشکل اینجاست که Aubisque مستقیماً جلوتر است. Aubisque در حدود 70 تور دو فرانس حضور داشته است و آن را به یکی از اصلی‌ترین بازدیدهای Grand Boucle از Pyrenees تبدیل کرده است که تنها توسط Tourmalet به عنوان محبوب‌ترین چالش دوچرخه‌سواری منطقه تحت الشعاع قرار گرفته است. این یک گذر باشکوه از هر جهت است.

علاوه بر این، امتداد کوتاه جاده بین Soulor و صعود به Aubisque یک سواری پر هیجان را به همراه دارد. از دور، تنها خط مدادی خاکستری است که به صخره‌ای در سیرک دو لیتور می‌چسبد، قوس غول‌پیکری از سنگ و صخره که صدها متر تا کف دره فرو می‌رود. گوسفندها در زوایای غیرممکن می چرند، اسب ها آزادانه سرگردان هستند، در حالی که گاوها در لبه ساحل خوابیده اند. جایی پایین تر از ما تنها زیرزمینی در Hautes Pyrenees است که لبنیات پنیرهای خود را در آنجا رها می کنند تا بالغ شوند. خوشا به حال پنیرسازان، به یاد می‌آورم که از کنار تاجری خوش‌بین می‌گذریم که سعی می‌کند پنیر محلی شیر گوسفندی را از یک میز پیک‌نیک ژولیده با یک چتر شلوغ برای سایه بفروشد.

زندگی روی طاقچه

فواره پیرنه
فواره پیرنه

به نظر می رسد که جاده کمی بیشتر از یک طاقچه است که از سنگ تراشیده شده یا از میان آن منفجر شده است، و یک تونل کوتاه به قدری خنک و مرطوب است که مانند سوار شدن در تهویه هوای خاص طبیعت است. سپس Aubisque شروع به برهنه کردن دندان های خود می کند. با وعده ناهار در اوج، به نظر می رسد آهنگ من بهبود می یابد، و حقیقت را بگویم که صعود سختی نیست زیرا در 8 کیلومتر بعدی حدود 350 متر افزایش می دهیم - مناظر با هر چرخش میل لنگ بهبود می یابد. به آرامی اما مطمئناً، کافه کول از یک نقطه کوچک بزرگ می شود تا زمانی که به تراس آن می رویم - پناهگاهی خوش آمد در میان افق دندان اره.

در گوشه تراس مجسمه ای از لوسین بویسه، برنده طولانی ترین دوره تور دو فرانس و یکی از سخت ترین مراحل آن، در سال 1926. 326 کیلومتر سواری و در رده چهار اسب سواری دیده می شود. Buysse با صعود در ستون های Aubisque، Tourmalet، Aspin و Peyresourde، به طور متوسط 19 کیلومتر در ساعت در 17 ساعت و 12 دقیقه در زین حرکت کرد.اوه، و همه جا باران بارید. در سایه مجسمه او تصمیم می‌گیرم از پیچ و خم ساق پام سخنی به میان نیاورم.

روبه روی ما سه دوچرخه بلند به رنگ زرد، سبز و خال خالی برای ادای احترام به پیراهن های اصلی تور قرار دارند. آنها چنان منظره ای آشنا از پوشش تلویزیونی این مسابقه هستند که من یک مورد قوی از دژاوو دارم، حتی اگر اولین بار است که اینجا هستم. با این حال، عجیب است که آنها را بدون هیاهو و هیستری هزاران طرفدار که دور پره‌هایشان می‌چرخند، و پلوتون را تشویق می‌کنند، ببینیم.

گوشه پیرنه
گوشه پیرنه

هیجان خفه‌تری از تپه‌ای روبه‌رو برمی‌خیزد، جایی که گروه کوچکی از تکان‌دهنده‌ها تلسکوپ‌های خود را در پایین دره آموزش می‌دهند. یک لاممرگر منفرد که به کرکس استخوان شکن نیز معروف است، روی پهنای بال های سه متری خود آرام به سمت آنها می چرخد. همانطور که از نامش پیداست، این پرنده عظیم الجثه از استخوان ها تغذیه می کند، آنها را از ارتفاع بر روی سنگ ها می اندازد و سپس به صورت مارپیچی به پایین می رود تا مغز و قطعات استخوان را مصرف کند.برای هضم این رژیم غذایی سخت، شیره معده آن تقریباً اسید خالص است و در مقیاس pH عدد 1 را ثبت می کند. تمام تلاشم را می‌کنم تا در حالی که برای دوچرخه‌سواران باگت ژامبون، اورانژین و اسپرسو می‌نشینم، سالم به نظر بیایم. مارک نان باگت خود را بدون کره سفارش می دهد و سپس چربی ژامبون را قبل از خوردن جدا می کند، که به شما می گوید هر آنچه که باید در مورد درصد نسبی چربی بدن ما بدانید.

به جای آن به پدی، یک مسابقه‌دهنده جاده‌ای نخبه آماتور سابق در ایرلند روی می‌آورم تا از او در مورد بهترین تمرین برای صعودهای کوهستانی راهنمایی بخواهم. او تنها چند سال پیش از ایرلند به پیرنه‌ها نقل مکان کرد و دید که سوارکاران سازمان ملل از درهای او عبور می‌کنند، جذابیت مقاومت‌ناپذیر صعودهای نمادین پیرنه.

«همه همیشه با فهرستی از مسیرها و کوه‌هایی که می‌خواهند در طول هفته صعود کنند، می‌آیند، و روز دوم از پنجره بیرون می‌رود.» او می‌خندد. این خیلی سخت تر از آن چیزی است که مردم فکر می کنند. بهترین تمرین این است که به مدت یک ساعت روی تخت، به طور ایده‌آل در باد مخالف سوار شوید.»

با توجه به ساعاتی که در مناطق هموار لینکلن شایر در مبارزه با بادهای مخالف گذرانده‌ام، در نیمه دوم سواری و یکی از صعودهای مهم آن احساس خوش‌بینی می‌کنم. درست قبل از حرکت، مارک به افق اشاره می کند، جایی که می توان Pic du Midi de Bigorre را تشخیص داد. این قله ای با دکل هوایی متمایز است، اما همسایه آن تورمالت در ابر خاکستری تخته سنگی خفه شده است.

"یک طوفان در راه است" به مارک هشدار می دهد، "بیا راه برویم."

گاوهای پیرنه
گاوهای پیرنه

ما به سمت سولور برمی گردیم، و اگر فرود Aubisque یادآور شیب هایی است که با آن برخورد کرده ایم، به لطف سقوط بدنام Wim van Est در سال 1951 با احساس وحشت همراه است. تور (به کادر در p62 مراجعه کنید). ترمز را می‌گیرم و وقتی پشت گله گوسفندی که در وسط جاده غوطه‌ور می‌شوند و جلوی ترافیک را می‌گیرند، احساس آرامش می‌کنم.هنگامی که فرود سولور با یک شیرجه سر در یک آمفی‌تئاتر صخره‌ای خیره‌کننده شروع می‌شود، در حالی که مارک و پدی را تماشا می‌کنم که به زیبایی از میان پیچ‌ها حکاکی می‌کنند، با یک مورد از تیبو پینو برخورد می‌کنم.

هنوز خیلی سریع احساس می‌شود، هرچند وقتی به گیره‌های مو تکیه می‌دهم، وزنم را روی پای بیرونی می‌کشم، و ناامیدانه سعی می‌کنم به جای پنج متری جلوی چرخم به خروجی پیچ‌ها نگاه کنم. از کنار دوچرخه‌سوارانی رد می‌شویم که از طرف دیگر می‌آیند، بسیاری از دوچرخه‌سواران مسن‌تر کلاه خود را در حالی که عرق از پیشانی‌شان جاری می‌شود، از فرمان آویزان می‌کنند. وقتی شیب در نهایت یکسان شد، نگاهی به گارمین خود انداختم تا حداکثر سرعت 75 کیلومتر در ساعت را مشاهده کنم. پدی و مارک باید دوربین‌های سرعت را در راه پایین‌تر راه‌اندازی می‌کردند.

ذخیره بهترین ها تا آخر

ما در دره اوزوم، جایی که رودخانه کم عمق و سفید جریان دارد، دوباره جمع می شویم، قبل از اینکه خود را برای Col des Spandelles آماده کنیم. این ممکن است شبیه یک گروه پشتیبان Motown در دهه 1960 به نظر برسد، اما به دلیل صعود تقریباً 10 کیلومتری، که بیشتر آن در شیب متوسط 9 درصد است، شایسته توجه است.

جاده باریک است و سطح آن در بهترین وضعیت نیست، با تکه‌هایی از شن و چاله‌ها در مسیر ما قرار دارد، اما با سرعتی که سوار می‌شویم، به راحتی می‌توان موانع را دور زد. این صعود همچنین در مقایسه با همسایگانی که توسط Strava تبلیغ می شود، آرام است. فقط سه ماشین و هیچ دوچرخه سوار دیگری از کنار ما رد می شوند. این مانند یک جواهر پنهان است، با تمام سختی های فیزیکی یک صعود دسته اسب، اما هیچ یک از دیوانگی های معمول یا بوی تعفن ترمزهای ماشین نیست.

کوهنوردی پیرنه
کوهنوردی پیرنه

بدون تاریخچه مسابقه ای، هیچ علامتی برای توصیه به سوارکاران در مورد شمارش کیلومتر قریب الوقوع وجود ندارد، بنابراین جاده فراتر از هر پیچ همچنان شگفت انگیز است. مناظر از میان دامنه های جنگلی آن با تدبیر شعبده باز و بسته می شوند، و من کاملاً آن را دوست دارم. با نزدیک شدن جاده به دیواره‌ای سنگی بدون هیچ نشانه‌ای مبنی بر وجود راهی از میان یا اطراف آن، احساس پیشگام بودن وجود دارد.مارمولکی که روی صخره‌ای که در آفتاب پخته شده است، با نزدیک شدن به ما دور می‌شود و مارک اشاره می‌کند که این یکی از معدود مکان‌هایی است که خرس‌ها هنوز در پیرنه‌ها در آن پرسه می‌زنند. به طرز هیجان انگیزی وحشی است.

وقتی بالاخره جاده ای برای بالا رفتن نمانده است، مکث می کنیم تا به Aubisque خیره شویم، جایی که به نظر می رسد دیوارهای زرد کافه ناهار در برابر یک آسمان قاتل می درخشد. رعد و برق به دنبال شاخه های رعد و برق در سراسر دره است.

پدی و مارک قبلاً این علائم هشدار دهنده را دیده‌اند و وقت خود را برای برخورد به قطره‌ها و پرتاب کردن به سمت دوردست Col des Spandelles تلف نمی‌کنند. نمی توانم ادامه دهم، اما معطل هم نمی شوم. هیچ چیز مانند یک فرود با خطر جدی برای تقویت مهارت های سراشیبی وجود ندارد، زیرا من خودم را با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت در کانال های زهکشی در جاده می پرم. ما در شهر آبگرم محلی Argelès-Gazost شعله ور می شویم و در حالی که ابرهای کبود آسمان بالای سر را پر می کنند، به صعود ساده به سنت ساوین در حلقه بزرگ می پردازیم.

اولین قطرات باران حدود 30 ثانیه قبل از رسیدن به پایگاه می‌بارد، و من با خیال راحت دوچرخه‌ام را کنار می‌گذارم که سیل به سمت ارکستر باس از رعد و برق شروع می‌شود.گارمین من نشان می دهد که ما بیش از 3300 متر صعود را به 90 کیلومتر سواری فشرده کرده ایم. این طولانی‌ترین روز بیرون رفتن در پیرنه‌ها نبود، اما گاهی اوقات بهترین تجربیات در بسته‌های کوچک به دست می‌آیند. و آن کرکس‌ها هرگز جشنی با لیکرا نگرفتند.

توصیه شده: