قبل از اینکه ژیرو آخر هفته به دولومیت ها برخورد کند، به زمانی نگاه می کنیم که صعودهای افسانه ای آن را طی کردیم
دولومیت ها کوه هایی از جادو و معجزه هستند، جایی که فرهنگ عامه محلی قله های دندانه دار را به قلعه های برجکی پادشاهان افسانه ای تبدیل می کند، دریاچه های درخشان به حوضچه های جادویی از گنج خیره کننده تبدیل می شوند، و طوفان های برفی زوزه آور غوغا و خشم ارواح باستانی را برمی انگیزند. همانطور که 239 متری پاسو پوردوی را با دوچرخه بالا میبرم، گذرگاهی مرتفع از میان این منطقه افسونکننده معروف به «مونتی پالیدی» (کوههای رنگ پریده)، داستانهایی مرا احاطه کردهاند.
افسانه میگوید منارههای صخرهای نقرهای جلو، که در سپیدهدم طلایی، صورتی و بنفش میدرخشند، توسط یک آدمک جادویی نقاشی شدهاند تا یک شاهزاده خانم ستارهنشین را به سمت شاهزاده زمینیاش جذب کند.گلهای سفید ادلوایس در چمنزار هدیه او از ماه است. حتی طرفداران دوچرخه سواری در اینجا مجذوب می شوند. در دهه 1940، یکی از افراد محلی که جیرو دیتالیا را تماشا میکرد، ادعا کرد که دوچرخهسوار ایتالیایی، جینو بارتالی را دیده است که از شیبهایی که دو فرشته در کنار هم قرار دارند، مانند یک جفت خانه بهشتی بالا میرود. امروز، در حالی که گذرگاه را بالا می کشم، خود مرحوم فائوستو کوپی را می بینم که در بالای قله آن شبح شده است. قهرمان ایتالیایی در اینجا در یک بنای یادبود غول پیکر جاودانه شده است که در آن به تصویر کشیده شده است که در میان دریایی از طرفداران ستایشگر پرواز می کند.
شاهزاده ها، ارواح، فرشتگان و قهرمانان همه نشانه هایی از جذابیت جادویی دولومیت ها هستند، یک سایت میراث جهانی یونسکو در شمال شرقی ایتالیا پر از شگفتی های زمین شناسی، و یک زیارت ضروری برای دوچرخه سواران از زمان Giro d'. اولین حمله ایتالیا به اینجا در سال 1937. چیزی در مورد زمینشناسی ماورایی منطقه، با برجکهای بلند و ستونهای پیچ خورده صخرهای، و آفتاب شدید در ارتفاعات، وجود دارد که الهامبخش خیالپردازیها و خیالپردازیها است. تواریخ برجسته اسطوره ها و افسانه ها فقط بر هیبتی که این منظره باشکوه برمی انگیزد تأکید می کند.و این دقیقاً ترکیبی از زیبایی درخشان و زمین وحشتناک است که دوچرخه سواران را به این منطقه جذب می کند.
دولومیتها بیش از ۴۰ بار ژیرو را زیبا کردهاند و دوچرخهسواران مشهور ایتالیایی مانند بارتالی، کوپی و آلفردو بیندا شهرت خود را در اینجا بهدست آوردهاند. نامهای زیبای صعودها - Campolongo، Falzarego، Valparola - با ریتم و آهنگ ملایمی که جادههای طولانی و پرپیچوخم را تداعی میکند، از زبان خارج میشوند. کوپی، پنج بار قهرمان ژیرو، زیبایی بکر پوردوی را می ستاید، که در 13 مورد به عنوان Cima Coppi - بالاترین نقطه ژیرو - نمایش داده شده است.
"من اولین نفری بودم که در آنجا پنج بار به قله رفتم، شاید به این دلیل که هر وقت در آن منطقه بودم می توانستم به زیبایی نفس بکشم." عکسهای قدیمی قهوهای، قهرمان بزرگ را در حال ساییدن جادههای سنگریزهای از کنار صخرههای پوشیده از برف، به تصویر میکشند که توسط موتور خودروی تیمش با نام تجاری Bianchi با سر باز و درهم تعقیب میشود.
سواران آماتور نیز در اینجا جمع می شوند. هر ماه ژوئن منطقه میزبان روز دوچرخه سواری Sella Ronda است، زمانی که جاده ها به روی ترافیک بسته می شوند و بیش از 20000 سوار مسیر Sella Ronda را طی می کنند و از چهار گذرگاه - Campolongo، Pordoi، Sella و Gardena - اسکی معروف Sella Ronda عبور می کنند. تور. ماراتونا دلس دولومیت در ماه ژوئیه با 9000 سوارکار در یکی از سه مسیر از 55 تا 138 کیلومتر حرکت می کند. ایتالیاییها ورزشهای ورزشی را به سبک انجام میدهند: بسیاری از سوارکاران برای مهمانیها و تمرینها یک هفته زودتر میآیند، مسابقه از تلویزیون پخش میشود، و ایستگاههای خوراک با اشترودل سیب پر میشوند.
امسال سی امین دوره ماراتونا است، به همین دلیل است که من آمده ام تا از کوه های دیدنی که شهرت افسانه ای این مسابقه بر روی آنها ساخته شده است، نمونه برداری کنم. با پیروی از یک حلقه عدد هشت شبیه به مسیر مسافت میانی ماراتونا، مسیر ما 106 کیلومتر و 3،130 متر صعود را طی می کند، چهار گذرگاه سلا روندا و صعودهای اضافی به 2، 105 متری Passo Falzarego و 2، 200 متر پاسو والپارولا.این مسیر کلاسیک همچنین بخش عمده مرحله 14 ژیرو 2016 را در روز شنبه 21 مه تشکیل میدهد، زمانی که پلوتون حرفهای با سرعتی گیجکننده در امتداد همین جادهها حرکت میکند.
مسیر Longo
سواری من در هتل لا پرلا در کوروارا آغاز می شود، پناهگاهی زیبا با پوشش چوبی که در زیر توده ناهموار Sella قرار دارد. ترکیب اغذیه فروشیها و اتاقهای خواب مجلل با دوچرخهسواران عرقزده آسان نیست، اما La Perla آن را شکست داده است. این هتل تورهای «دوچرخه پیشرو» را همراه با پینارلو (که یک سالن مخصوص دوچرخه سواری با دوچرخه هایی که توسط میگل ایندوراین و سر بردلی ویگینز سوار شده اند تجهیز کرده است) و مجری تور دوچرخه سواری InGamba برگزار می کند که شعار جذابش - «مایل ها را بخور، در آن بنوش». فرهنگ - برای هر سوارکاری جذاب خواهد بود. با مکانیکهای موجود در محل، صاحبنظران و غذاهای دلچسبی که در رستورانهای سبک پناهگاه کوهستانی طبخ میشوند، مکان خوبی برای گذراندن یک هفته در دولومیت است.
کلاوس، مالک Melodia del Bosco، یکی دیگر از هتلهای مناسب دوچرخهسوار در نزدیکی Badia، و یک دوچرخهسوار محلی دیگر به نام رنه، به من ملحق شده است.هر دو به من می گویند که بعد از خوش گذرانی های زمستانی، چندان تناسب اندام ندارند، اما کلاوس به اندازه صدای چرخ لاغر به نظر می رسد و رنه دارای عضلات دوسر و چهار سر مانند سر کریس هوی است. من با علم به اینکه امروز فانوس روژ خواهم بود، به پدالهایم میچسبم.
پس از سر خوردن از کنار کلبه های چوبی کوروارا، بلافاصله شروع به بالا رفتن از یک جاده صاف آسفالته به سمت Passo Campolongo 1850 متری می کنیم که از میان کاسه ای باز از مراتع کوهستانی و جنگل های کاج می پیچد. چمنزارها که در آفتاب صبحگاهی میدرخشند، مانند سبزههای آگوستا بینقص است. رنه به من میگوید که نشان کوروارا دارای مزارع سبز، کوههای قرمز و آسمان سفید است، و این تصویر در سه لایه چمنزار، قلههای صخرهای و آسمان باز پیشرو منعکس شده است – البته امروز آسمان آبی پررنگ آتزوری است.
با شیب ملایم 5 تا 7 درصدی، جاده مانند یک تشک خوشامدگویی باز میشود، همانطور که به سمت آسمان بالا میرویم، از تله اسکی، موانع بهمن، کلبههای چوپانها و شیبهای خاکستری میگذریم.جاده از میان یک سری سنجاق سر می چرخد که رنه و کلاوس می گویند شبیه دوره آموزشی Moto GP در Mugello است. ظاهراً اگر در حال پایین آمدن هستید بسیار سرگرم کننده است.
از اولین حرکت پدال، برای من غیرممکن است که چشمانم را از برج های دندانه دار خاکستری خیره کننده توده سلا که مسیر ما به دور آن می چرخد، بردارم. از پایین تر، صخره های تیز شبیه دندان های کوسه دندانه دار هستند که خط افق را می جوند. در چنین منظره ای ماورایی، به راحتی می توان ذهن خود را در تمام آن افسانه های وحشی محلی غوطه ور کرد.
تاریخ واقعی پشت این زمین ناهموار کمتر قابل توجه نیست. دویست و پنجاه میلیون سال پیش، دولومیتها بخشی از یک صخره مرجانی دیدنی در اقیانوس اولیه تتیس بودند که در طول زمان از تپههایی از رسوبات فشرده دریایی مجسمهسازی شده بودند. سال ها فعالیت زمین ساختی و فوران های آتشفشانی به تبدیل این صخره به زمین زمینی آن کمک کرد. اما چرخیدن در اطراف این منارههای صخرهای وهمآور، کاوش در یک صخره باستانی زیر آب است که توسط نیروهای تایتانیک به اشکال معماری منحصربهفرد ساخته شده است.
در قله Passo Campolongo یک فلات کوچک با رستورانی در بالای کوه وجود دارد. ما مستقیماً از کنار آن عبور می کنیم و به دنبال هیاهوی اولین فرودمان هستیم، که به عنوان یک سری سوئیچ های چرخان در برابر ما باز می شود، احاطه شده توسط درختان کاج و زخم های آشکار سنگ. به طور متوسط 7.1٪، فرود تندتر از صعود کنید و جاده به سمت پایین سخت است و شما را دعوت می کند تا با سرعت در پیچ ها بپیمایید. چند کاپشن می پوشیم و سفر پر پیچ و خم را به سمت روستای عرببا در ارتفاع 274 متری زیر آغاز می کنیم. حتی موتورسوارانی که سلا روندا در میان آنها بسیار محبوب است، قبل از ما به دره نمی رسند.
Chasing Coppi
دومین صعود از چهار صعودی که مسیر سلا روندا را تشکیل میدهند، پاسو پوردوی ۲۳۹ متری است. این جاده که در سال 1904 تکمیل شد، از میان علفزارهایی که توسط جنگلهای کاج و قلههای خاکستری خط الراس احاطه شدهاند، میچرخد. این صعود 9.4 کیلومتری با شیب متوسط 6 از کامپولونگو تندتر است.7٪ و برخی انفجارهای تیز در 9٪. بیش از 30 سنجاق سر از شیبهای آن محافظت میکنند و من بارها خود را از زین بیرون میکشم تا سوختگی لاکتیکی در همسترینگم جابجا شود. این یکی از ویژگیهای الهامبخش دولومیتها است که صعودهای اینجا بسیار باز هستند و به شما این امکان را میدهند که به دره نگاه کنید یا به صخرههایی خیره شوید که تاج قله پیش روی شماست.
وقتی بالاخره به گردنه رسیدیم، در بنای یادبود کوپی مکث می کنیم. کلاوس به من می گوید که مرسوم است که کلاه دوچرخه سواری خود را بردارید و آن را روی سر قهرمان بزرگ بگذارید. بر روی این لوح نوشته شده است: "در سایه این قله های با شکوه دولومیت، این لوح برنزی برای همیشه شاهد شاهکارهای بی نظیر بزرگترین دوچرخه سوار خواهد بود." به فائوستو کوپی، ایل کمپیونیسیمو، قهرمان قهرمانان.'
در شرق یک استون دایره ای است که حاوی بقایای 8582 سرباز آلمانی و اتریش-مجارستانی است که در اینجا جان باختند. دولومیت ها در هر دو جنگ جهانی صحنه نبردهای شریرانه ای بودند که بسیاری از سربازان بر اثر سرما و قرار گرفتن در معرض هوا و همچنین نبرد شدید جان خود را از دست دادند.
هنگامی که فرود را شروع می کنیم، به یاد داستانی از Giro d'Italia 1940 می افتم. بارتالی - که در آن زمان هم تیمی کوپی در تیم لگنانو بود - به جای چرخش سمت راست به پاسو سلا، در پایین سمت چپ چرخید. زمانی که بارتالی به هم تیمی 20 ساله خود رسید، کوپی (که در مسابقه پیشتاز بود) پس از چندین روز تخلیه در زین شروع به ترک خوردن کرد و بارتالی مجبور شد برای احیای دوباره برف را در پشت پیراهن کوپی پر کند. روحیه او.
مطمئن می شوم که پیچ درست را طی می کنم و سومین صعود روز را به سمت پاسو سلا آغاز می کنم. صعود در سایه یک جنگل انبوه کاج آغاز می شود که آرامشی را فراهم می کند. گرادیان ها در پایین حدود 6٪ شناور هستند، اما در شیب های بالا به 7-8٪ می پرند. با این حال، چند کیلومتر پایانی Passo Sella به همان اندازه قانع کننده است که من سوار شده ام. با چرخیدن به دور یکی از آخرین سنجاقهای سر، از شیب تند بالا میرویم تا با دیواری از اهرام سنگی خاکستری غولپیکر که از زمین جلوتر فوران میکنند، استقبال کنیم.آنها در اندازه و عظمت خود مسحور کننده هستند. از کلاوس می پرسم که آیا او هرگز به داشتن چنین مناظر خیره کننده ای در آستانه خانه اش عادت می کند؟ با لبخند و تکان دادن سر او پاسخ خود را دارم.
روز در گاردنا
چند ابر سفید و قطرات باران فرود ما را به سمت صعود نهایی حلقه Sella Ronda - Passo Gardena 2، 136 متری همراهی می کند. اما آب و هوای تازه فقط زیبایی ناهموار محیط اطراف ما را افزایش می دهد.
کیلومترهای افتتاحیه Passo Gardena دارای یک صعود مستقیم و طولانی از طریق دره ای جنگلی در سایه صخره ای باشکوه است، قبل از اینکه در نیمه راه صعود به فلات کوتاهی برسید. با رکاب زدن به سمت قله های دندانه دار در قله آن، احساس می کنم دارم محاصره یک قلعه عظیم را آغاز می کنم. با این حال، با شیب متوسط 6٪، می دانم که این نبردی است که در آن صبر پیروز خواهد شد.
وقتی در نهایت به قله وحشی و بادخیز، با سنگهای غولپیکر و منارههای صخرهای خشن میرسیم، کلاوس به من میگوید که ارزش دارد چند صد متر به سمت دیگر غلت بزنم، جایی که استراحتگاه Rifugio Alpino مناظر فوقالعادهای دارد.. کمی می ایستیم تا پاهایمان را استراحت دهیم و چشمانمان را به دره زیر سرمان تغذیه کنیم. کلاوس می گوید فرود سرگرم کننده خواهد بود. وال گاردنا، پیست اسکی نزدیک، میزبان مسابقات متعدد جام جهانی در سراشیبی است و نوار خاکستری پیچدار جاده پیش رو تأیید میکند که ما نیز در شرف لذت بردن از سرگرمیهای عالی با کمک جاذبه هستیم.
فرود دارای مسیرهای مستقیم طولانی است که میتوانیم سرعت خود را افزایش دهیم، با چند سنجاق سر تیز که ما را به حالت ایمنی بازمیگرداند. ترکهای بزرگ گهگاهی در جادهها، زخمهای یک زمستان سخت، آنقدر بزرگ به نظر میرسند که چرخ را ببلعند، اما سطح جاده عموماً مهربان است. موانع بهمن غول پیکر قله را در سمت چپ ما قرار می دهند، در حالی که ابرها روی جنگل سمت راست ما سایه می اندازند. خیلی سریع چند دور میچرخم و خودم را مهار میکنم، اما کلاوس و رنه ماهرتر هستند و جلوتر تیراندازی میکنند، از کنار تلهکابینهای قرمز، کلبههای چوبی و درختان کاج اروپایی، تا زمانی که به کوروارا برگردیم، تیراندازی میکنند.
برای تکمیل مسیر هشت ساله ای که برنامه ریزی کرده ایم، لازم است که Passo Campolongo را تکرار کنیم، اما این یک صعود ملایم است و فرصت خوبی برای گپ زدن در مورد دوچرخه سواری و کیت است. من مجذوب این هستم که کلاوس و رنه لباسهای رافا به تن میکنند و به نظر میرسد بیشتر علاقهمند به بحث درباره سر بردلی ویگینز هستند تا وینچنزو نیبالی. همانطور که دوچرخه سواران بریتانیایی عاشق کاوش در زمین های بازی دوچرخه سواری در خارج از کشور و لذت بردن از میراث دوچرخه سواری ایتالیایی هستند، به نظر می رسد که عموزاده های اروپایی ما نیز به همان اندازه مشتاق فرهنگ دوچرخه سواری بریتانیا هستند.
وقتی دوباره به شهر عرببا رسیدیم، این بار به سمت چپ حرکت می کنیم و از یک حرکت هیجان انگیز از طریق دره به سمت شهر آندراز لذت می بریم که شامل 200 متر فرود در 10 کیلومتر است. قطره ها را می زنم، محکم رکاب می زنم و از سرعت آزاد لذت می برم. ما در روستای خوابآلود Pieve di Livinallongo از میان خانههای کرم و هتلهای هلویی رنگ غوغا میکنیم، قبل از اینکه در امتداد یک جاده بالکن به سمت آندراز حرکت کنیم.
از اینجا ما آخرین صعودهای روز را آغاز می کنیم، ابتدا به سمت Falzarego، قبل از ادامه همان جاده به سمت Passo Valparola. گذرگاه Falzarego به موقع برای بازی های المپیک زمستانی 1956 در نزدیکی Cortina d'Ampezzo ساخته شد. قسمت اولیه به اندازه کافی ملایم است و از میان جنگل کاج معطری که دارای تعداد زیادی تخته کاذب است، تکه تکه می کنیم. جنگل در فواصل زمانی باز می شود تا گاهگاهی به دره زیر نگاه کنیم، که به اثبات اینکه ما واقعاً در حال پیشرفت عمودی هستیم، کمک می کند.
در دهکده Pian di Falzarego از یک کلیسای کوچک عبور می کنیم. در دامنههای بالایی به داخل یک تونل میرویم و دور یک پیچ موی محکم که از دامنه کوه حک شده است، میپیچیم، به این معنی که قبل از بیرون آمدن به نور خورشید در سمت دیگر، در سایه غار فرو میرویم. جاده مهندسی شده هوشمندانه در اینجا توسط طاق های سنگی که از دور شبیه ویرانه های رومی است، نگه داشته شده است. در کیلومترهای پایانی، جنگل انبوه سبز جای خود را به صخره های میخ دار، انبوهی از سنگ و تخته سنگ های عظیم می دهد.پس از 885 متر صعود، استقبال خصمانه ای است و من به طرز عجیبی آسیب پذیر هستم.
با وجود استقبال سرد، ارزش دارد ۱.۲ کیلومتر دیگر را تا پاسو والپارولا ادامه دهید. این امتداد نهایی سخت است، به لطف برخی شیبهای 15 درصدی شرورانه و روش بیرحمانهای که جاده اجمالی از قلههای خیالی را ارائه میدهد، حتی اگر قله واقعی پشت تخته سنگها و صخرهها پنهان شود.
وقتی به پاسو والپارولا می رسم، منظره ای سخت اما خیره کننده را کشف می کنم که هنوز مملو از زخم های نبردهای شدیدی است که نیروهای ایتالیایی و اتریشی در طول جنگ جهانی اول در اینجا درگیر شدند. با توجه به تاریخ تاریک آن، فضایی عجیب و غریب در قله وجود دارد. در سمت راست، قله یکپارچه لاگازوی، کوهی به ارتفاع 2،835 متر است که تونلها، سنگرها و برجکهای مسلسل زمان جنگ را پنهان میکند. یک موزه به شرح برخی از درگیریهای بیرحمانهای میپردازد که در اینجا اتفاق افتاد و ناگهان نبرد خصوصی من با کوه چندان مهم به نظر نمیرسد.
پس از مدتی کاوش در قله، فرود نهایی خود را به سمت کوروارا آغاز می کنیم. مردم محلی اینجا از ضرب المثل «پدالا فورته، مانگیا بنه» لذت می برند (به سختی رکاب می زنند، خوب غذا بخورند) و هر سه ما مشتاقیم که به هتل برگردیم تا به کوه دیگری حمله کنیم – یکی از ماکارونی. وقتی به کوروارا میرسیم، با آفتاب اواخر عصر که سایههای آتشین جدیدی را بر روی قلههای سفید رنگی که شهر را احاطه کردهاند، رنگ میکند، مسیر هشت نفره ما در نهایت کامل شد. این یک سواری است که امتیاز 10 از 10 را با هر دوچرخه سوار شجاعی که مشتاق کاوش در کوه های غنی از تاریخ، قهرمانان و افسانه است، می گیرد.
چگونه به آنجا رسیدیم
سفر
Monarch Airlines (monarch.co.uk) از لندن گاتویک، بیرمنگام و منچستر به ونیز مارکوپولو پرواز میکند، با قیمتهایی که از ۶۴ پوند رفت و برگشت شروع میشود. ترانسفر از ونیز به آلتا بادیا از طریق تاکسی، شاتل یا اتوبوس مشترک در دسترس است.
اقامت
Hotel La Perla (hotel-laperla.it) در کوروارا بستههای دوچرخهسواری سفارشی «دوچرخه پیشرو» از جمله برنامههای غذایی، تورهای راهنما، خدمات خشکشویی، کرایه دوچرخه و موارد دیگر را ارائه میدهد. سالن پینارلو Passionate Lounge در محل دارای برخی از دوچرخههای نمادین است، از جمله دوچرخههایی که متعلق بههستند.
سر بردلی ویگینز و میگل ایندوراین. بسته های سه شبه از 286 پوند برای هر نفر شروع می شود که شامل کرایه Pinarello Dogma F8 و خدمات مکانیک و صاحب کار می شود. بستههای ویژه Giro d'Italia اکنون در دسترس هستند.
اطلاعات
برای کسب اطلاعات در مورد زیرساخت جدید «دوستانه پسند» از وبسایت گردشگری آلتا بادیا (altabadia.org) دیدن کنید، که به این معنی است که دوچرخهسواران میتوانند نقشه مسیرها را انتخاب کنند و دوچرخهها را بهصورت رایگان در آسانسورهای اسکی حمل کنند. میتوانید سفرهای با راهنما را از طریق دولومیت دوچرخهسواری (dolomitebiking.com) رزرو کنید.
متشکرم
با تشکر از ویکی نورمن در Heaven Publicity و نیکول دوریگو و استفانی ایرسارا از هیئت گردشگری آلتا بادیا برای سازماندهی سفر. به خانواده کاستا، پیو پلاناتشر و کارکنان هتل لاپرلا برای مهمان نوازی آنها؛ و به کلاوس ایرسارا و رنه پیتشایدر به خاطر همراهی بزرگشان در این سفر.