صفحه نمایش لمسی بسیار بهبود یافته و چندین ویژگی، اما نقشه برداری هنوز چیزی را برای شما باقی می گذارد
سه نوع کامپیوتر دوچرخه وجود دارد. کسانی که ثبت می کنند؛ آنهایی که ضبط می کنند و کارهای دیگری انجام می دهند، و آنهایی که ضبط می کنند، کارهای دیگری انجام می دهند و مانند ساتناو عمل می کنند.
Garmin Edge 1030 دومی است، پیشرفتهترین رایانه Edge گارمین تا به امروز، و لیست ویژگیها بسیار گسترده است.
در کنار چیزهای معمولی که از یک واحد Edge انتظار دارید، تجزیه و تحلیل «وضعیت آموزش» از سازنده نرم افزار شخص ثالث FirstBeat، نقشه برداری گام به گام، بخش های زنده Strava و پشتیبانی TrainingPeaks، سوار به پیامهای سوارکار، مسیریابی محبوبیت «Trendline» و پشتیبانی از هر حسگر زیر نور خورشید، با Garmin شامل اتصال هوشمند بلوتوث برای اولین بار، در کنار بلوتوث و ANT+.
Garmin Edge 1030 را از Wiggle بخرید
موقعیت دکمه ها در مقایسه با مدل قبلی خود، Edge 1000، از قسمت پایینی جلوی دستگاه به لبه پایینی منتقل شده است و صفحه نمایش لمسی نیز بسیار بهبود یافته است. عمر باتری از 15 ساعت ادعا شده به 20 ساعت افزایش یافته است و اکنون از طریق یک بسته باتری جداگانه Garmin 'Charge' قابل افزایش است، که به طور منظم در زیر بسته می شود تا 24 ساعت زمان کار بیشتر (با هزینه 119.99 پوند) اضافه شود.
چیزهای زیادی برای عبور از اینجا وجود دارد، و من کاملاً صادق خواهم بود، بسیاری از مواردی که برای به دست آوردن حداکثر استفاده از آنها تلاش کردم. زیرا این چیز دیگر است: سه نوع دوچرخه سواری وجود دارد که با رایانه رواج دارد. کسانی که می خواهند ضبط کنند؛ آنهایی که میخواهند ضبط کنند و به مکانها بروند، و آنهایی که میخواهند ضبط کنند، به مکانها میروند و چیزها را تا حد مرگ آموزش میدهند و تجزیه و تحلیل میکنند.
کارکرد
من همیشه متوجه شده ام که نقطه فروش اصلی Garmin Edge قابلیت استفاده و قابلیت اطمینان آن است.چیزها برای استفاده بسیار شهودی هستند، عمر باتری مناسبی دارند و با اطمینان آنچه را که در نظر گرفته اند انجام می دهند. واحدهای قدیمیتر نیز بسیار مقاوم هستند - Edge 500 و Edge 820 من چندین بار از جاده پریدهاند (تقصیر من، نه گیره) و باران غرق شدهاند و هنوز سرپا هستند (Edge 500 زمان نسبتاً قدیمی را در آن گذرانده است. خشک شدن کمد هواکش، اگرچه آب بندی واحدهای لبه در طول سال ها بهبود یافته است).
در عرض یک هفته استفاده، Edge 1030 هیچ کاری برای لکه دار کردن نام خانوادگی خوب انجام نداد، اگرچه با توجه به وسعت صفحه نمایش و قاب صاف، اهمیتی نمی دهم آن را کنار بگذارم.
راهاندازی، از ایجاد پروفایلهای سوار تا اتصال به برنامه Garmin Connect گرفته تا جفتسازی با قدرت سنج (پدالهای Favero Assioma، بردارهای گارمین و Info Crank) بسیار مهم بود، و ادعاهای عمر باتری با گفتههای Garmin صادق به نظر میرسید: بیش از 12 ساعت سواری نشان داد که 34٪ عمر باقی مانده است، و من فکر می کنم فقط باید آن را هر سه سواری شارژ کنم، و حتی پس از آن، فقط برای ایمن بودن.
با این حال واضح ترین پیشرفت، صفحه نمایش لمسی بود. اساساً، بسیار بیشتر از آن چیزی که Edge 810 من قادر به مدیریت آن باشد، شبیه یک گوشی هوشمند است، که اغلب توسط قطرات باران تحریک می شود یا عدم حساسیت یک پدر دور را در زیر کشیدن انگشت کاملا معمولی من نشان می دهد. اکنون، اسکرول کردن بین صفحات و ضربه زدن، حتی در باران نیز کار می کند. کمتر از حالت خشک خوب است، اما کار میکند و من مثل یک بار قسم نمیخورم.
همانطور که انتظار دارید صفحه نمایش بسیار بالاتر از Edge 810 است (کامپیوتری که اکنون یک نسل قدیمی است و Edge 820 جایگزین آن شده است)، اما در Edge 1000 نیز پیشرفت قابل توجهی دارد. وضوح بیشتر، روشنتر و کمی بزرگتر: 88 میلیمتر مورب در مقابل 76 میلیمتر، علیرغم اینکه اندازه و وزن کلی 1030 تقریباً مشابه 1000 در ابعاد 58 میلیمتر در 114 میلیمتر در 19 میلیمتر و 123 گرم است.
اعتراف می کنم که این ابعاد برای برخی خاموش خواهد بود. نصب شده بر روی پایه جلویی عرضه شده، این کاملاً یک قطعه است، و دسترسی به دکمههای نصب شده در پایین همیشه آسان نیست - اگرچه در حین سواری واقعاً به آنها نیاز نیست.با این حال، می تواند به اندازه کافی اندازه آن را توجیه کند.
ویژگی بسته بندی شده
کارهای زیادی می توانید با Edge 1030 انجام دهید. از نقطه نظر تجزیه و تحلیل، FirstBeat شخص ثالث نرم افزار خود را به صفحات 'Training Status' Edge قرض داده است که حداکثر VO2، FTP، وات بر کیلوگرم را محاسبه می کند. شاخصهای استرس را به شکل «زمان بازیابی» و «بار تمرین» ارائه میکند، که به شما میگوید چقدر بین سواریها صبر کنید و اینکه آیا شدت شما در یک دوره هفت روزه خیلی زیاد، کمی کم یا تقریباً درست است یا خیر.
اساساً مانند این است که یک مربی کوچک به شما می گوید که آیا باید بیشتر کار کنید یا بیشتر استراحت کنید. آیا موثر است؟ من نمی توانم مخالفت کنم که به من گفته می شود 26 ساعت بین سواری ها استراحت کنم.
از نقطه نظر تمرین بیدرنگ، Edge 1030 را میتوان با TrainingPeaks همگامسازی کرد، که برنامههای آموزشی را به واحد تحویل میدهد تا شما آن را اجرا کنید. به همین ترتیب، با Strava نیز همگامسازی میشود، به این معنی که میتوانید مسیرها را وارد کنید، و بخشهای آینده برای شما علامتگذاری میشود تا آن را امتحان کنید (حتی اگر این بخشهایی نباشند که قبلاً آن را سوار کردهاید).
اتصال تلفن هوشمند در طول سواری برای Live Segments و قبل از بیرون رفتن برای مسیرهای Strava و TrainingPeaks یا البته بارگیری مسیرها از Garmin Connect ضروری است.
پیامرسانی Rider-to-Rider عملاً یک سرویس پیام متنی اولیه و از پیش برنامهریزیشده است که با Edge 1030 یا Edge 520 Plus اطلاعات را از طریق شبکه تلفن شما به راکب دیگری ارسال میکند. بنابراین میتوانید پیام از پیش برنامهریزیشده «در انتظار» را برای دوست سواری با ابزار Edge ارسال کنید، که سپس میتواند با «به زودی آنجا باشید».
این پیامها موجود هستند و قابل ویرایش نیستند، و این سرویس تنها در صورتی کار میکند که جفت شما دارای Edge 1030 یا 520 Plus باشد، بنابراین هر چه میخواهید از مفید بودن آن استفاده کنید. اگرچه این امر میتواند در آینده در واحدهای گارمین بیشتر به یک "چیز" تبدیل شود، بنابراین من برای قضاوت عجله نخواهم کرد.
پس، به نظر من، دلیل مهمی وجود دارد که چرا یک سوارکار با خرید Edge 1030 نسبت به سایر رایانه های دوچرخه سواری سرگرم می شود - نقشه برداری.
ایده این است که 1030 مانند satnav عمل می کند. دارای مسیرهای گام به گام است که می تواند شما را به نقاط مورد علاقه یا آدرس های خاص برساند. و میتواند این کارها را به دو صورت انجام دهد - بهعنوان یک A-B ساده مانند یک ماشین، یا بهعنوان یک «حلقهای به من بدهید که A-A را در یک فاصله مشخص اجرا میکند».
بنابراین از یک منطقه جدید دیدن کنید و Edge 1030 بر اساس فاصله ای که می خواهید رکاب بزنید، سه مسیر را در یک شات ایجاد می کند و سپس شما را روی نقشه رنگی با جهت های گام به گام هدایت می کند و به پایان می رسد. جایی که شروع کردی اگر منحرف شوید، شما را به دوره بازمی گرداند. در مقایسه با هر کامپیوتر Edge قبل از آن، این نگاشت شبیه به یک satnav در کنار یک نقشه کاغذی تاشو با یک پارگی در وسط است.
خیلی، بسیار بهتر، و به نظر می رسد سیگنال GPS نیز بسیار سریعتر دریافت می شود، Edge 1030 به GPS (ماهواره های پرتاب شده توسط ایالات متحده) و GLONASS (روس ها) متصل می شود. با این حال، در مناطق مسکونی، همه چیز ممکن است چند دقیقه طول بکشد - به طور قابل توجهی کندتر از مثلاً اپل واچ 2 من.
این یک ویژگی منظم است، و در تئوری با چیزی که گارمین آن را "Trendline" می نامد، تقویت می شود، که در آن داده های سایر کاربران گارمین برای تشخیص محبوب ترین مسیرها و جاده ها جمع آوری می شود، تئوری معروف ترین مسیرها و جاده ها هستند. بهترین آنها، چه به دلایل منظره باشد، چه به دلیل پاره شدن پا یا ایمنی بی سر و صدا.
بنابراین، چگونه این ویژگی ها اجرا می شوند؟
هر کدام به خود
در شرایط کاملاً کاربردی، به نظر می رسد همه چیز همانطور که ادعا می شود کار می کند، اگرچه در شهرهای متراکم مانند لندن، متوجه شدم ناوبری A-B فاقد وضوح است. صفحه نمایش خیلی کوچک است یا به اندازه کافی رزولوشن بالایی ندارد که بتواند تعداد زیادی از جاده ها را به خوبی به تصویر بکشد، و هیچ ویژگی کوچک کردن سریع روی صفحه لمسی وجود ندارد، همانطور که برای مثال در گوشی های هوشمند استفاده می کنید.
وقتی صحبت از استفاده از رایانه دوچرخه به عنوان ساتناو به میان می آید، با رایانه های Mio Cyclo شانس بهتری داشته ام، اگرچه این واحد از نظر اندازه بسیار بدتر است.گفته می شود، در مناطق کمتر پرجمعیت که جاده های کمتری وجود دارد، این یک مشکل نیست. ناوبری و برنامه ریزی مسیر تقریباً بی عیب و نقص کار می کند - تا زمانی که توجه داشته باشید.
باز هم، کارآمدی داشتن چیزی در نزدیکی ساقه خود که باید به آن نگاه کنید تا در یک شهر شلوغ هدایت شوید مشکوک است، و در مقایسه با داشتن یک هدفون با جهت های گفتاری مطابق با گوشی هوشمندی که نقشه گوگل را اجرا می کند، تا حدودی ضعیف است.
با این حال، نکته نهایی Edge 1030 این است که آیا به همه ویژگی ها نیاز دارید؟ آیا از TrainingPeaks استفاده میکنید، آیا به بخشهای مسابقهای Strava اهمیت میدهید، آیا دوستانی دارید که واحدهای سازگار برای پیام دادن داشته باشند؟
من سوارکاری هستم که در اصل به بیشتر آن سؤالات پاسخ منفی می دهم. من هم تواناییهای Edge 1030 را تحسین میکنم، اما پس از یک بازی کوتاه، به سختی از نمایش اصول بیدرنگ دور شدم، سواریهایم را در Garmin Connect و Strava آپلود کردم تا انتخابی مبهم داشته باشم، و گاهی اوقات از مسیریابی استفاده کنم.
مطمئنم من تنها نخواهم بود و گارمین این را میداند، به همین دلیل است که همچنان رایانههای ضعیفی مانند Edge 20 و 25 یا فقط واحدهای کوچکتر با عملکرد کمی تولید میکند. و هزینه، مانند Edge 520 و 820.
بنابراین، انبوهی از سوارکاران در آنجا وجود خواهند داشت که بهطور باورنکردنی از همه ویژگیهای پیشرفته 1030 سپاسگزار خواهند بود. اما من به تازگی متوجه شدم که همه اینها کمی زیاد و حواسپرت کننده است از اینکه فقط میخواهم دوچرخهسواری کنم و یک تب مبهم در مورد عملکردم و در هر زمان انجام دادهام.
بهعنوان یک نکته: آخرین نکتهای که دوباره به ذهنم میرسد، و آن را در تمام رایانههای دوچرخه سطح میکنم، هزینه در مقابل توانایی است. شما میتوانید یک آیفون 7 را با قیمت 449 پوند بخرید (بله، من بخش قرارداد را نادیده میگیرم، اما تحمل کنید)، دهها گوشی قدرتمند اندرویدی را با قیمتی بسیار کمتر. قیمت این Edge 1030 500 پوند است.
یک آیفون یا هر گوشی هوشمندی می تواند همه کارها را انجام دهد، از ناوبری گرفته تا پرداخت هزینه در یک فروشگاه و سفارش لوله های داخلی جدید از یک وب سایت. این می تواند هر کاری را که یک کامپیوتر دوچرخه می تواند انجام دهد و موارد دیگر. و Google Maps صراحتاً درخشان است و همیشه در حال بهبود است.
هم iPhone و هم Edge 1030 من تا زمانی که به طور واقع بینانه سوار شوم با خوشحالی دوام خواهند آورد. آیفون میتواند همزمان با هدایت من موسیقی پخش کند، اگر یک مکانیک پایانی داشته باشم و مجبور باشم قطار را به خانه برسانم، میتوانم ویدیویی را روی آن تماشا کنم (زمان قطار را هم از طریق تلفن فهمیدم).
رایانههای دوچرخهسواری، در حال حاضر، هیچیک از این کارها را انجام نمیدهند، اما قیمت آنها به همان قیمت است، اگر بیشتر از گوشیهای هوشمند نباشد. چه چیزی می دهد؟
استدلال همیشه این بوده است: اما شما نمی خواهید با گوشی هوشمند 500 پوندی خود در چنین موقعیت مستعدی در فرمان خود سوار شوید. عمر باتری ضعیف است. گوشیهای هوشمند قوی نیستند.» اما در رایانهای مانند Edge 1030 هیچ چیز قویتر از گوشیهای هوشمند نیست – که بسیاری از آنها اکنون ضدآب هستند – اکثر سوارکاران قرار نیست بیش از هشت ساعت در یک دستگاه رانندگی کنند. زمان، که یک باتری گوشی هوشمند می تواند به خوبی با آن کنار بیاید و پولی که در آن دخیل است یکسان است. یا کمتر.
Garmin Edge 1030 را از Wiggle بخرید
من احساس می کنم دلیل اصلی همیشه این بوده است که گوشی هوشمند شما در هنگام سوار شدن از بین می رود، اما حتی در این صورت، یک گوشی هوشمند «قربانی» را می توان با قیمت 150 پوند خریداری کرد، یک قرارداد ماهانه فقط داده ای برای آن به دست آورد. ماهانه یک اجارهنشین، یا اگر قرارداد را نمیخواهید و میتوانید فاف را فاش کنید، میتوانید سیمکارت خود را بین گوشی هوشمند و تلفن سواری تعویض کنید.
اما این مماس با بررسی در دست است که مربوط به Edge 1030 است که در حوزه رایانه های دوچرخه مشاهده می شود. و در آن قلمرو، در حال حاضر پادشاه است. اگر سوارکاری هستید که به یک پادشاه نیاز دارید، یعنی.