مانوئل کوینزیاتو و سفر او به بودیسم

فهرست مطالب:

مانوئل کوینزیاتو و سفر او به بودیسم
مانوئل کوینزیاتو و سفر او به بودیسم

تصویری: مانوئل کوینزیاتو و سفر او به بودیسم

تصویری: مانوئل کوینزیاتو و سفر او به بودیسم
تصویری: سفر بودا به سوی روشنگری: داستانی از خود کشف و تحول | همین الان به من انگیزه بده 2024, ممکن است
Anonim

منوئل کوینزیاتو اهل ایتالیا که به تازگی بازنشسته شده است با لورا مسگوئر در مورد اینکه چگونه حرفه دوچرخه سواری او را به آیین بودا سوق داد صحبت می کند

مارک تواین شهر بنارس هند را "قدیمی‌تر از تاریخ، قدیمی‌تر از سنت، قدیمی‌تر حتی از افسانه‌ها و دو برابر قدیمی‌تر از مجموع همه آنها به نظر می‌رسد." این شهر در کرانه‌های این شهر قرار دارد رودخانه گنگ و انواع مراسم مقدس هندی در مذاهب متعدد به آنجا سفر می کنند تا در گنگ غسل کنند، گل بگذارند یا مردگان را بسوزانند.

همچنین جایی است که مانوئل کوینزیاتو دوچرخه‌سوار حرفه‌ای ایتالیایی بازنشسته خود را پیدا کرد، زیرا دوران حرفه‌ای او در پایان سال گذشته به پایان رسید. اما این گرند دپارت - یا در واقع چیزی مرتبط با دوچرخه سواری - نبود که او را به آنجا کشاند.نه، کوینزیاتو پایان دوران حرفه ای دوچرخه سواری خود را با نوع بسیار متفاوتی از تور - همراهی گروهی از بودایی ها در یک سفر زیارتی سه هفته ای بین نپال و هند نشان داد.

در حالی که آنجا بود، رسماً به بودیسم گروید.

این آخرین گام در یک سفر طولانی برای دوچرخه سوار بود که در آن اضطراب ها و فشارهای ورزش حرفه ای به عنوان سکوی پرشی برای روشنگری معنوی عمل کرد.

تصویر
تصویر

زیارت

برای درک کامل داستان کوینزیاتو، باید به فصل 2012 برگردیم.

یک حرفه ای از سال 2002، با جادوها در Lampre-Daikin، Saunier Duval-Prodir، Liquigas و BMC، Quinziato به عنوان یکی از بهترین بازیکنان داخلی در پلوتون و یک زمان سنجی قوی شناخته شد..

با این حال، با شروع فصل 2012، کوینزیاتو متوجه شد که استرس بر خود غلبه کرده است. شب های بی خوابی با اعصاب ثابت همراه بود.او اغلب مریض بود و مرتب دچار حملات پانیک می شد. همه چیز زمانی به پایان رسید که پدرش که از صرع رنج می برد، مجبور به جراحی قلب شد.

فهمیدم که نمی توانم اینطور زندگی کنم. و من به دلیل دوچرخه سواری در آن نقطه بودم… این دیوانه است.» او که همیشه کنجکاو و خواننده مشتاق بود، شروع به جستجوی دلایل پشت اضطراب خود کرد و متوجه شد که ریشه مشکل اوست.

این ذهن من بود. تقصیر من بود که در آن موقعیت قرار گرفتم و یافتن راه‌حل سخت بود.» تبدیل او به تفکر مثبت‌تر با خواندن کتاب راز از روندا برن آغاز شد.

اگرچه این کتابی است که بسیاری با بدبینی مواجه شده اند، اما استفاده از تفکر مثبت که در کتاب ترویج شده است، کوئینزیاتو را متقاعد کرد که دیگر نگران ویژگی های حرفه ای و فصلش نباشد.

برای مثال او نگران بود که بخشی از لیست بلندبالای 15 سوار BMC برای آن تور دو فرانس باشد و احتمالاً در مسابقه شرکت نکند. او تصمیم گرفت که به جای نگرانی، فقط باید خود را درون 9 نفری ببیند که برای دفاع از عنوان کادل ایوانز می جنگند.

کوینزیاتو می گوید: «ترس ناپدید شد و اعتماد به نفس من افزایش یافت. من شروع کردم به خواب بهتر، بهتر تمرین کردن، و خودم را متقاعد کردم که سوار آن تور دو فرانس خواهم شد. و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد.'

کتاب برن و تفکر مثبت به تغییر اوضاع برای کوینزیاتو کمک کرده بود، اما در درازمدت یک فلسفه تفکر گسترده‌تر مؤثرتر خواهد بود.

بیداری معنوی

کوینزیاتو معتقد است بودیسم او را به انسان بهتر و در نتیجه دوچرخه سوار بهتری تبدیل کرده است. او استدلال می‌کند که تصادفی نیست که چهار سال آخر دوران ورزشی‌اش بهترین بوده است.

همانقدر که بودیسم یک دین است، یک فلسفه نیز هست. برای کسانی که آن را تمرین می کنند، هدف غلبه بر ترس ها و یادگیری تمرکز انرژی است. از دیدگاه کوینزیاتو، این برای ورزش دوچرخه سواری او ارزش قابل توجهی داشت.

تصویر
تصویر

این کمک کرد که فیزیوتراپ او در مادرید، جایی که او با همسر و پسرش زندگی می کند، اتفاقاً مدیر مرکز بودایی در شهر نیز بود.

Quinziato برای اولین بار در آوریل 2015 از این مرکز بازدید کرد، زیرا از ملاقات متفکر بودایی مشهور استرالیایی - ارجمند روبینا کورتین مطلع شد. و او را به خاطر تغییر زندگی خود و آشنایی واقعی او با آنچه بودیسم در مورد آن است، اعتبار می دهد.

کوینزیاتو می‌گوید، همچنین به لطف کورتین بود که BMC در مسابقات جهانی در ریچموند، ایالات متحده آمریکا، در آن سال برنده تایم تریل تیمی شد.

روز پنجشنبه، چند روز قبل از زمان آزمایشی، تیم در حال انجام چند حرکت در مسیر بود. در طول مسابقه دوم، پس از شش دقیقه در سرعت مسابقه، کوینزیاتو متوجه شد که باید متوقف شود. فکر کردم: خب، همین است. من این عنوان را برای تیم از دست خواهم داد.'

اما سپس یکی از ویدیوهای کورتین به او کمک کرد تا اوضاع را تغییر دهد.کوینزیاتو می‌گوید: «او توصیف می‌کرد که چگونه یک نفر می‌تواند جهنم خود را بسازد،» و متوجه این مفهوم شد که ارتباط نزدیکی با اعصاب و شک به خود دارد که می‌تواند یک ورزشکار را قبل از مسابقه عذاب دهد. "او برای آن موقعیت یک شعار ساده داشت: "با شجاعت و ذهنی شاد به جلو برو".

فهمیدم که برای مسابقه یکشنبه این ترس وحشتناک را در درونم دارم و اصلاً از این موقعیت لذت نمی برم یا از بودن در ریچموند لذت نمی برم.

«آموزش روی غلتک‌ها من فقط با خودم تکرار کردم «شجاعت و ذهن شاد» – اگرچه با اضافه کردن «عقل» این مانترا را کمی تغییر دادم. فهمیدم که اگر فقط شجاعت و ذهنی شاد داشته باشم، احتمالاً خیلی قوی شروع می کنم و تمام نمی کنم. به همین دلیل است که شما هم به کمی خرد نیاز دارید.» او می گوید.

"ما یک تایم تریل عالی انجام دادیم و عنوان قهرمانی را به دست آوردیم."

زائر

این تجربه بسیار مؤید بود، و همچنین در طی آن رویداد بود که کوینزیاتو برای اولین بار شروع به شناخت خود به عنوان یک بودایی کرد. این از یک پرسش کنجکاو از هم تیمی ویچنزو نیبالی بود که به سادگی پرسید: "مانوئل، آیا تو الان بودایی هستی؟"

""بله هستم"، یادم می‌آید پاسخ دادم.» تنها دو سال بعد بود که کوینزیاتو رسماً به بودیسم گروید، اما زمانی که در پایان سال 2017 به دوران بازنشستگی خود رسید. زیارت خود را به عنوان یک فرصت معرفی کرد.

چند ماه قبل، روبینا کورتین ارجمند دوباره از مادرید دیدن کرده بود و از شاگردانش دعوت کرده بود تا در پایان اکتبر در یک سفر زیارتی سه هفته ای از طریق نپال و هند به او بپیوندند.

Quinziato در ابتدا مشتاق بود، اما همچنین از تعهد به چنین تعهد بزرگی در زمانی که با 15 سال حرفه حرفه ای خود کنار می آمد، محتاط بود. و به هر حال، او همچنان قرار بود در چند رویداد پایان فصل مسابقه دهد.

سپس در اواسط سال 2017 متوجه شد که در حال باز کردن و گفتن مدیر ورزشی BMC به آلن پیپر در مورد سفر و تردیدهایش در حالی که پس از یک مسابقه در راه بود به فرودگاه، و گوش دلسوزی پیدا کرد.

خود پیپر بارها به هند سفر کرده بود - دو بار بیشتر از یک ماه اقامت داشت - و از مدیتیشن به عنوان ابزاری روزانه برای مقابله با استرس برای بیش از یک دهه استفاده می‌کرد، بنابراین می‌توانست به جایی که کوینزیاتو از آنجا می‌آمد مربوط باشد..

پیپر قاطعانه گفت: "باید بری"، او به او گفت، و در عرض چند ساعت کوینزیاتو ایمیلی دریافت کرد مبنی بر اینکه او تیم را برای جام اکتبر ژاپن خارج کرده است، و بنابراین مسیر او روشن بود. کوینزیاتو با لبخند می‌گوید: «دیگر بهانه‌ای نداشتم.»

تور

سفر از کاتماندو، پایتخت نپال و شهری که کوینزیاتو در نگاه اول عاشق آن شد، آغاز می شود. او به سمت مردم، رنگ‌ها، بوها، ترافیک - ریتم شهر جذب شد.

با این حال در مقایسه با شهرهایی که در هند از آن عبور کرده بود، کاتماندو را بهشتی آرام در نظر گرفت. به عنوان بخشی از این سفر، گروه یک خلوت چهار روزه را در صومعه کوپان، که بر روی تپه ای بالای دره کاتماندو قرار دارد، گذراند. این صومعه خانه 400 راهب است که بر اساس برنامه ای سخت و سفت و سخت از مراقبه و آموزش زندگی می کنند - شاید خیلی متفاوت از حرفه کوینزیاتو به عنوان یک خانه نشین نیست. آنها به دنبال ردپای بودا به زیارت ادامه دادند.

تصویر
تصویر

جاده های هند رانندگی 150 کیلومتری را به یک سفر نیم روزه تبدیل می کند. او 12 روز و 900 کیلومتر را به دنبال بودا گذراند. قبل از رسیدن به هند، آنها از شهر مقدس لومبینی بازدید کردند، جایی که سنت بودایی می گوید شاهزاده سیذارتا گوتاما در آنجا متولد شد و پس از کشف چهار حقیقت نجیب در آنجا بودا شد. آموزه های او هسته اصلی بودیسم در نظر گرفته می شود.

در هند، آنها به Sravasti، سپس کوشیناگار، جایی که بودا درگذشت، و Rajgir، جایی که بودا تعالیم بسیاری ارائه کرد، آمدند. آنها از طریق Bodh Gaya، محل روشنگری بودا، سفر کردند و از آنجا به شهر مقدس بنارس پرواز کردند. در آنجا او سارنات را دید، جایی که اعتقاد بر این است که سیذارتا گوتاما برای اولین بار دارما (آموزه‌های بودا) را آموزش می‌داد.

در بنارس، آخرین ایستگاه سفر، مانوئل کوینزیاتو رسماً "پناه گرفت"، روندی برای تبدیل شدن به بودایی رسمی.

در بودیسم این مفهوم پناه بردن به گوهر سه گانه نامیده می شود، جایی که یک نوکیش باید عهد کند که طبق قوانین پنجگانه بودیسم زندگی کند - برای جلوگیری از آسیب رساندن به موجودات زنده، گرفتن آنچه داده نشده، جنسی. رفتار نادرست، دروغ گفتن و مصرف مواد مسکر کننده.

برای کسی که درگیر دوچرخه سواری است و برنامه ریزی حرفه ای در مدیریت ورزشی دارد، کوینزیاتو نگران این بود که صداقت آسان ترین سیاست در هنگام مذاکره برای یک قرارداد نباشد.

از کورتین پرسیدیم که آیا او می تواند پیشنهاد دهد در حالی که وجود ندارد، پاسخ روشن بود. او گفت: "نه، شما نمی توانید این کار را انجام دهید." «نیازی به دروغ گفتن ندارید. شما باید با هر کلمه ای که از دهانتان بیرون می آید مسئولیت پذیر باشید. اگر مجبوری دروغ بگویی بهتر است ساکت شوی و وقتی حرفی برای گفتن داری حقیقت را بگو. مردم شما را باور خواهند کرد.'

تصویر
تصویر

ممکن است ثابت شود که این یک سیاست چالش برانگیز است، اما کوینزیاتو کاملاً قصد دارد به آن احترام بگذارد. "من متوجه شدم که اگر به عهد ایمان داشته باشم، مدیر بسیار بهتری خواهم بود."

با تأمل در مورد گرویدن خود به بودیسم، کوینزیاتو اکنون خود را فردی بسیار خوشحال و با ملاحظه می بیند. برای او، این فلسفه همراه با بودیسم بود که به او اجازه داد زندگی و دوچرخه‌سواری حرفه‌ای را به شیوه‌ای بسیار متفاوت ببیند.

"دوچرخه سواری حرفه ای به شما این فرصت را می دهد که به عنوان یک ورزشکار و به عنوان یک انسان پیشرفت کنید و به شما یاد می دهد که چگونه از محدودیت های خود عبور کنید." «اما مشکل این است که این ذهن شماست که تصمیم می‌گیرد چگونه با آن تجربه زندگی کنید.»

بنابراین کوینزیاتو اکنون به عنوان یک مدیر زندگی خود را آغاز کرده است و اولین مشتریان خود را دارد - ماتئو ترنتین، مورنو موزر، کارلوس ورونا، فران ونتوسو، یاکوپو گوارنیری، دیوید سیمولای و داریو کاتالدو.

البته باید برای آژانس جدیدش اسمی فکر می کرد. او آن را در نظر گرفت و تصمیم گرفت که منعکس کننده اصول سفرش باشد. دارما اصطلاحی است که به آموزش بودا اطلاق می شود و نمایندگی کوینزیاتو اکنون مدیریت ورزشی دارما نامیده می شود.

او باعث نمی شود مشتریان جدیدش به بودیسم روی آورند. با این حال، سفر فیزیکی و روحی او به او چشم‌انداز خاصی داده است. این رویکرد او را آگاه می‌کند، و او امیدوار است که ورزشکارانش به ورزش و حرفه‌شان نگاه کنند.

"حقیقت این است که ما به عنوان دوچرخه سوار واقعاً ممتاز هستیم." به ما پول زیادی داده اند تا کاری را که دوست داریم انجام دهیم. اگر با آنچه که دارید راضی نباشید، هرگز نخواهید بود.»

توصیه شده: