آیا وقت آن رسیده که لنس آرمسترانگ را ببخشیم؟

فهرست مطالب:

آیا وقت آن رسیده که لنس آرمسترانگ را ببخشیم؟
آیا وقت آن رسیده که لنس آرمسترانگ را ببخشیم؟

تصویری: آیا وقت آن رسیده که لنس آرمسترانگ را ببخشیم؟

تصویری: آیا وقت آن رسیده که لنس آرمسترانگ را ببخشیم؟
تصویری: نیل آرمسترانگ از روی ماه چیزهایی رو مخفیانه آورد 2024, ممکن است
Anonim

لنس آرمسترانگ همچنان در ورزش دوچرخه سواری یک نفر است اما بسیاری دیگر از دوپرهای سابق هنوز پذیرفته می شوند. آیا مجازات او نامتناسب است؟

در سال 1999، زمانی که لنس آرمسترانگ مخالفان را شکست داد و اولین تور دو فرانس خود را برد، دیوید گاودو دو ساله بود. هیچ نماد واضحی از مدت زمانی که آرمسترانگ از شروع تسلط آرمسترانگ بر تور سپری شده است به اندازه دیدن گائودو، جوان فرانسوی چشم‌انداز فرانسوی که اولین حضور خود را برای Groupama-FDJ در تور گراند دیپارت در وندی امسال انجام داد، وجود ندارد.

از نظر گائودو، آرمسترانگ باید تقریباً به همان اندازه ای دور از ذهن به نظر برسد که ادی مرکس برای آرمسترانگ بود. با این حال، این آمریکایی، حتی بیشتر از Merckx، همچنان بر روی این ورزش نقش می بندد و سایه او همچنان بر روی تور دو فرانس است.

بالاخره این مسابقه ای بود که آمریکایی ها هفت بار پیروز شدند - و سپس شکست خوردند.

آرمسترانگ نقطه مرجع برای همه مشکلات این ورزش است. اگر آژانس مبارزه با دوپینگ آمریکا معتقد بود که با سلب هفت عنوان او و محرومیت مادام‌العمر از ورزش، خط و نشانی برای این ماجرا کشیده یا او را حذف کرده است، اشتباه کرده است.

در واقع، این دو تصمیم فقط به شروع یک روایت جدید و مداوم کمک کرد، و یک مشکل یا معمایی حل نشده باقی مانده است: در مورد آرمسترانگ چه باید کرد، هم نتایج او (برخی باطل شد، برخی دیگر نه)، و هم وضعیت امروز او. ?

سقوط یک غول

تصمیم USADA علیه آرمسترانگ در پاییز 2012 گرفته شد. این هفت سال پس از آخرین پیروزی او در تور و دو سال پس از بازنشستگی دوم بود.

در واقع این بازگشت فاجعه آمیز آرمسترانگ برای سال های 2009 و 2010 بود که قطار حوادثی را به حرکت درآورد که او را به زمین زد.

وقتی تصمیم مستدل خود را منتشر کرد، USADA پرونده آرمسترانگ و تیم پست ایالات متحده او را «پیچیده‌ترین برنامه دوپینگ در تاریخ ورزش» خواند.

تقریباً شش سال پس از آن، با افشاگری های بسیار بیشتری در مورد میزان دوپینگ در دهه های 1990 و 2000، بدون در نظر گرفتن تقلب توسط دولت روسیه، که اکنون ادعایی ساده لوحانه به نظر می رسد.

بیش از حد یا نه، به نظر می‌رسید این حکم به گونه‌ای طراحی شده بود که آرمسترانگ را به عنوان یک مورد خاص معرفی کند و او را منحوس کند.

در گزارش USADA نام افراد دیگری عمدتاً به عنوان شاهد علیه آرمسترانگ و پست ایالات متحده ذکر شد، اما اگرچه دوپینگ آنها مشابه بود، اما رفتار آنها بسیار متفاوت بود. آنها افشاگر و در نتیجه قهرمان بودند.

آرمسترانگ به چند دلیل یک مورد خاص بود. او برای شروع با تحقیقات همکاری نکرد و برخلاف دیگران نه تنها به دوپینگ، بلکه به زورگویی، زورگویی و رفتار ناخوشایند متهم شد.

یکی دیگر از عوامل، شاید این بود که او هفت بار برنده تور بود: یک شاه قلاب، بزرگترین چرخ دنده در یک ماشین فاسد.

آرمسترانگ هرگز قرار نبود بی سر و صدا پیش برود. موضوع کوچک - در واقع، بسیار بزرگ - یک پرونده فدرال وجود داشت که باید به آن رسیدگی شود، که می توانست تا 100 میلیون دلار برای او هزینه داشته باشد.

از آنجایی که اسپانسر تیم، US Postal، متعلق به دولت بود، آرمسترانگ عملاً برای غرامت مورد شکایت قرار گرفت، اگرچه او استدلال کرد که تبلیغاتی که در زمانی که US Postal حامیان اصلی بودند بین سال‌های 1999 و 2004 در بانک بود.

دوپینگ بی اهمیت بود، آرمسترانگ و وکلایش به نظر می رسید که با هم بحث می کردند. خدمات پستی ایالات متحده خواهان تبلیغات بود و آنها به آن رسیده بودند.

پرونده علیه آرمسترانگ قرار بود در تابستان رسیدگی شود. اما در اوایل ماه مه، زمانی که آرمسترانگ با 5 میلیون دلار تسویه حساب کرد، موضوع به نتیجه رسید.

این خبر به عنوان یک "برد" برای آرمسترانگ گزارش شد و بسیاری از مردم را عصبانی کرد. آنها انتظار داشتند، شاید حتی امیدوار بودند که او از نظر مالی نابود شود. در این صورت او کمی فقیرتر بود، اما به سختی فقیر شد.

عدالت کور؟

کسانی که تجربه مستقیم برخی از رفتارهای آرمسترانگ را دارند بعید است هرگز او را ببخشند، و چرا باید آنها را ببخشند؟

او با برخی افراد بسیار بد رفتار کرد، از جمله گرگ لموند و همسرش کتی، سوارکار ایتالیایی فیلیپو سیمئونی، و بتسی آندرئو، همسر هم تیمی سابق آرمسترانگ، فرانکی.

بتسی آندرئو، به ویژه، همچنان در انتقادات خود از آرمسترانگ صریح و پر سر و صدا بوده است و او کاملاً حق دارد.

اما دلایل خوبی وجود دارد که چرا در یک جامعه متمدن، عدالت به جای قربانیان جنایت، توسط مقامات بی‌علاقه صادر می‌شود.

در مورد پرونده آرمسترانگ، باید پرسید: آیا مجازات او متناسب بود؟ آیا این بر اساس منطق، دلیل و سابقه بود، یا بیش از حد مدیون احساسات بود، با فریب، قلدری و شاید حتی کل فرضیه داستان آرمسترانگ - که در آن مردی از سرطان جان سالم به در می برد تا برگردد و برنده شود. سخت ترین رویداد جهان – همه در آن نقش دارند؟

مهم است؟ بالاخره فقط ورزش است. همانطور که جاناتان واترز، یکی از شاهدانی که علیه آرمسترانگ شهادت داد، گفت، ورزش حرفه ای یک امتیاز است نه یک حق.

آرمسترانگ به سختی از آزادی اش محروم می شود. او فقط اجازه ندارد در مسابقات دوچرخه سواری شرکت کند یا در یک مقام رسمی شرکت کند.

آمسترانگ که به تازگی وارد ۴۷ سالگی شده است، به سختی قرار است دوباره در بالاترین سطح رقابت کند، اما بدون محرومیت او بدون شک در مسابقات سه گانه، مسابقات دویدن، شاید حتی مسابقات دوچرخه سواری، در برابر رقبای هم سن و سال خود شرکت خواهد کرد.

جلوگیری از انجام این کار در مورد کسانی که قرار است با آنها رقابت کند عادلانه به نظر می رسد. اما زمانی که به اطراف پادوک تور دو فرانس نگاه می‌کنید و متوجه می‌شوید که در تیم‌ها، رسانه‌ها یا حتی برای خود سازمان کار می‌کنند، جلوگیری از حضور او در مسابقات به صورت رسمی می‌تواند کمی پوچ به نظر برسد.

از ابتدای سال 2017، آرمسترانگ در سه نوبت از حضور در مسابقات به صورت رسمی منع شده است.

اولین مسابقه کلاسیک کلرادو در سال 2017 بود، جایی که برگزارکنندگان از او دعوت کردند تا بیاید و پادکست خود را از مسابقه ارائه دهد.

دومین در تور فلاندر امسال بود، جایی که از او برای شرکت در یک رویداد عمومی دعوت شد، و اخیراً به او اجازه داده شد در شروع مسابقات Giro d'Italia در اسرائیل شرکت کند، اما فقط با درک اینکه به او اعتبار رسانه ای داده نمی شود.

آرمسترانگ به هر حال به کلرادو رفت و پادکست خود را انجام داد، اما پس از اینکه رئیس جدید UCI، دیوید لاپارتینت، شخصا درگیر شد و به صراحت اعلام کرد که فکر نمی‌کند آرمسترانگ نباید جایی باشد، از سفر مورد نظر خود به فلاندر منصرف شد. نزدیک رویداد.

در Giro، نزدیکترین چیزی که آرمسترانگ به مسابقه رسید، دویدن در امتداد ساحل تل آویو در روزی بود که مرحله 2 در ساحل به پایان رسید.

آرمسترانگ به نظر می رسد آشفته نیست. چند سالی است که او به طور پیوسته به زندگی عمومی باز می گردد، عمدتاً از طریق پادکست خود، The Forward Podcast، که در آن با مجموعه ای از مهمانان از دنیای ورزش، تجارت و سرگرمی مصاحبه می کند.

سال گذشته او یک پادکست روزانه را در طول تور دو فرانس آغاز کرد، که به صورت نیمه منظم ادامه داده است و دوباره در تور امسال روزانه می رود.

پیروان قابل توجهی دارد - آرمسترانگ می گوید که مخاطبان روزانه حدود 300000 نفر در طول تور هستند - احتمالاً از اعضای عمومی که مایلند آسیبی را که مجری آن به شهرت وارد کرده است ببخشند، اگر نگوییم فراموش کنند. رویداد.

در ورزش، با این حال، تعداد کمی هستند که آماده بخشش هستند، حداقل نه به طور علنی.

دوچرخه سوار به تعدادی از سوارکاران فعلی نزدیک شد و پاسخ تقریباً همه آنها حفظ فاصله ایمن از سمیت مداوم آرمسترانگ بود.

یک استثنا یان باسبول، آمریکایی بود که اولین حضور خود را در تور امسال برای Katusha-Alpecin انجام داد.

خوب و بد

Boswell دلایل شخصی برای داشتن دیدگاه دقیق تر از آرمسترانگ دارد.

"ارتباط من با لنس به دوران کودکی من برمی گردد،" او به Cyclist می گوید. او در دهه 1980 با پدرم مسابقه داد، زمانی که هر دو در ورزش سه‌گانه بودند. پدر من در پایان دوران حرفه‌ای خود بود و لنس تازه‌کار بود.

'واقعاً برای اولین بار او را در سال 1998 ملاقات کردم، پس از بهبودی از سرطان و زمانی که او در حال بازگشت بود - درست قبل از اینکه او رفت و سوار Vuelta شد [جایی که آرمسترانگ چهارم شد، اولین نشانه این بود که او ممکن است پس از بازگشت خود به یک مدعی گرند تور تبدیل شود].در ماه جولای در Cascade Cycling Classic برگزار شد.

پدرم او را پس از معیار مرکز شهر ردیابی کرد. آنها در حال گفتگو بودند و لنس کلاه دوچرخه سواری کوچک خود را به من داد. من آن را به عنوان یک دارایی ارزشمند نگه داشتم. من آن را یک بار، زیر کلاه دوچرخه سواری ام، در تایم تریل ملی نوجوانان پوشیدم - من چهاردهم بودم.

من به عنوان یک سوارکار به پیشرفت ادامه دادم، رتبه ها را بالا می بردم، تور دو فرانس را هر تابستان تماشا می کردم، و واقعاً از لنس الهام می گرفتم، و در نهایت به تیم Livestrong او راه پیدا کردم. این یک تیم توسعه برای سوارکاران جوان بود.

«ما یک کمپ آموزشی در آستین، تگزاس داشتیم، که مصادف با تولد 21 سالگی من بود، بنابراین لنس برای من جشنی ترتیب داد. من اولین نوشیدنی الکلی قانونی خود را در خانه او خوردم.»

در سال 2013، Boswell برای تیم Sky حرفه ای شد. در آن زمان، کل ورزش متاثر از گزارش USADA و پس لرزه ها، از جمله اعترافات تلویزیونی آرمسترانگ به اپرا وینفری بود.

تمرکز شدیدی روی Sky نیز وجود داشت، به طوری که اعضای کارکنان پس از بمباران آرمسترانگ ترک کردند و به دوپینگ گذشته خود اعتراف کردند.

Boswell اعتراف می کند که خود را بین تجربه شخصی خود از آرمسترانگ و فشار برای محکوم کردن او و فاصله گرفتن از او پیدا کرده است.

برادلی ویگینز، هم تیمی جدید بوسول و قهرمان دوره تور، در انتقاد صریح بود.

Boswell می‌گوید: «از من در مورد لنس می‌پرسیدند و نمی‌خواستم به نظرم برسد که از کسی که تقلب کرده است حمایت می‌کنم، اما همچنین احساس می‌کردم بی‌انصافی است که اشاره نکنم که او نیز یک قهرمان دوران کودکی که به من علاقه مند به دوچرخه سواری بود و از طریق تیم توسعه اش به من کمک کرد.

فهمیدم که بدون لنس کاری را که انجام می دادم انجام نمی دادم.

بوسول می‌افزاید: «این کار دشواری است، زیرا لنس برای توسعه دوچرخه‌سواری در ایالات متحده بسیار تلاش کرد. او آن را باحال ساخت، او آن را وارد جریان اصلی کرد. می توانستم در مدرسه حاضر شوم و بگویم که دوچرخه سوار هستم و قبول شوم.»

معمای Boswell، و بدون شک دیگرانی که با تماشای تورهای آرمسترانگ بزرگ شده‌اند را می‌توان با عادت‌های تماشای او در زمانی که او روی مربی توربو خود است خلاصه کرد.

وقتی زمستان ورمونت خیلی سرد یا برفی است که نمی‌توان در خارج از خانه سوار شد، Boswell مسابقات قدیمی را در YouTube تماشا می‌کند. او می‌گوید: «من ژیرو 2016 را تماشا نمی‌کنم، من تور 2001 را تماشا می‌کنم.»

بازنویسی تاریخچه

آیا دانشی که اکنون داریم - اینکه آرمسترانگ و بیشتر رقبای او در مقیاس صنعتی دوپینگ می‌کردند - ارزش آن تورها را کم نمی‌کند یا لذت تماشای آنها را از بین نمی‌برد؟ واقعی نبود.

"توضیح دادن سخت است، اما اینها مسابقاتی هستند که من با تماشای آنها بزرگ شدم و وقتی دوباره آنها را تماشا می کنم، انگار دوباره 10 ساله شده ام،" بوسول می گوید.

این فقط مسابقه نیست، تفسیر است، صدای لیگت و شرون و همه سواران. فکر می کنم این بسیار نمادین سال های شکل گیری من است.

"تور تنها مسابقه ای بود که من هر سال تماشا می کردم - این تنها مسابقه ای بود که می توانستید در ایالات متحده تماشا کنید."

نظرات Boswell به خوبی مشکل تور و ورزش در مواجهه با سالهای آرمسترانگ را خلاصه می کند: مسابقات اتفاق افتاد و آنها در خاطرات همه کسانی که آنها را تماشا کردند زندگی می کنند، حتی اگر رکوردها وانمود کنند که آنها را تماشا نکرده اند.

در مورد مشکل خود آرمسترانگ، باسبول از ناهماهنگی در درمان دوپرهای شناخته شده شگفت زده شده است.

وقتی می بینید که سواران دیگر همچنان برجسته هستند، مجازات معنایی ندارد. ریچارد ویرنک را در تلویزیون فرانسه و مایکل راسموسن را در تلویزیون دانمارک می بینید.

«در تیم‌ها افراد زیادی با سابقه مشابه وجود دارند، افرادی که درگیر دوپینگ بودند اما مطمئناً این کار را بر روی سوارکاران جوان اعمال نمی‌کنند.»

شاید درس واقعی داستان آرمسترانگ این باشد که، خوب یا بد، شما نمی توانید تاریخ را بازنویسی کنید.

علاوه بر این، بسیاری استدلال می کنند که نباید این کار را انجام دهید، و اینکه پاک کردن یک سوارکار از کتاب رکوردها، در حالی که رفتار مشابه بسیاری از همتایان او را نادیده می گیرد، ممکن است روشی خوش نیت اما نادرست برای برخورد با یک مشکل.

مردی که آنجا نبود

برخی از افراد در این ورزش استدلال می کنند که به نظر می رسد ایربراش لنس آرمسترانگ از تاریخ تور دو فرانس کامل شده است.

وقتی بردلی ویگینز در تور 2012 به پیروزی رسید، آرمسترانگ هنوز یک چهره برجسته بود، حتی اگر شخصاً در آنجا حضور نداشت.

در دهکده دیپارت، که هر روز صبح در شهر آغازین برپا می‌شود، برش‌های بزرگی از منتخبی از افسانه‌های تور، از جمله پنج برنده پنج‌بار، وجود داشت. آرمسترانگ در کنار ژاک آنکتیل، ادی مرکس، برنارد هینو و میگل ایندوراین در آنجا حضور داشت.

اما وقتی تصمیم مستدل USADA چند هفته بعد ظاهر شد، همه چیز تغییر کرد.

جولای بعد، همزمان با شروع نسخه 2013، در حالی که برش های بزرگان در دهکده دیپارت باقی مانده بودند، یکی از آرمسترانگ به طور جادویی بدون هیچ ردی ناپدید شد.

در مسابقه 2018 هیچ نشانی از آرمسترانگ وجود نداشت و به سختی نام او ذکر شد.

با این حال، در سال 2019 تور در بروکسل آغاز می شود، تا حدی به مناسبت پنجاهمین سالگرد اولین پیروزی در تور از بزرگترین آنها، Eddy Merckx.

"آدم خوار" همچنان مورد تجلیل و جشن قرار می گیرد، چیزی که برخی می گویند ناسازگاری است و برخی دیگر ممکن است ریاکاری بدانند.

Merckx همچنین با دو آزمایش ناموفق مواد مخدر با مقامات برخورد کرد. این به سختی او را در میان اسطوره های ورزش غیرمعمول می کند، اما نشان می دهد که مجازات آرمسترانگ عادلانه و متناسب باشد یا نباشد، قطعا منحصر به فرد است.

تصویر: پل رایدینگ

توصیه شده: