برای سوار شدن در سربالایی عالی است اما برای نگه داشتن خودروها نه
وینچنزو نیبالی اخیراً به دلیل برداشتن یک «بطری چسبنده» از وولتا بیرون انداخته شد، یعنی زمانی که ماشین تیم را در حالی که شتاب میگیرد، نگه میدارید و در نتیجه شما را به سمت جلو زمین میبرد. این یک اتفاق کاملاً رایج در مسابقات حرفه ای است که سواران از زمین خارج می شوند (کریس فروم چند سال پیش در حال انجام این کار در Giro دستگیر شد) و آنها این کار را به قدری نرم انجام می دهند که کار را آسان می کنند. اما درد عضلات پایین دست راستم متفاوت است. کار آسانی نیست. به هیچ وجه آسان نیست و من این را در سوئیس، 120 کیلومتر با یک سواری برای امتحان محدوده جدید Giro Chrono Pro، دریافتم.
لباس Chrono Pro در بالای مجموعه لباس های جدید قرار دارد (جزئیات بیشتر در اینجا)، بنابراین برای اینکه ژیرو آزمایش مناسبی برای آن انجام دهد در یک سواری نسبتاً چالش برانگیز به ما، روزنامه نگاران مونتاژ شده، فرصتی می دهد تا امتحانش کن.همه چیز در ابتدا بسیار دوست داشتنی به نظر می رسید: سوار شدن به خارج از شهر در اطراف لبه دریاچه، یک صعود نسبتاً بزرگ، فرود، کمی صاف تر سواری، سپس یک صعود کوچکتر دیگر و بازگشت به خانه. دوست داشتنی - به جز آب و هوا ایده های دیگری داشت.
10 کیلومتر و کفش چپ من یک گودال بود، و کفش سمت راست خیلی عقب نبود. باران گاهی سیل آسا بود و نشستن روی چرخ مثل دوش گرفتن بود. با وجود همه اینها، من هنوز نسبتاً راحت بودم - Chrono Gilet کار بسیار خوبی انجام داد تا تمام اسپری چرخها به سینهام برخورد نکند، اما پشتی که دارای تهویه هوا بود مانع از داغ شدن کامل من شد. بازوگرمهای جدید حتی وقتی کاملاً خیس شده بودند، توانستند از سرما جلوگیری کنند.
در ساعت 10 صبح باران متوقف شد، دما به اوج خود رسید و آسفالت همراه با آن. ما در حال بالا رفتن از Panoramastrasse بودیم، که به نظر می رسد ارزش این مناظر را داشته باشد، اما 12 کیلومتر با 9% شاید برای توجیه هر چشم انداز کمی بیش از حد باشد.در عرض 20 دقیقه هر زیپ را که در دسترسم بود باز کردم تا کمی هوای خنک به سینه ام برسانم. Chrono Baselayer با توجه به میزان رطوبتی که در آن وجود داشت به خوبی از پس این کار برآمد و هرگز احساس سردی یا چسبندگی روی پوست نداشت. به زودی (یک ساعت بعد) قله در معرض دید قرار گرفت، بنابراین زمان آن رسیده بود که همه چیز را دوباره به حالت زیپ برگردانیم و فرود را شروع کنیم.
فرود طولانی و آرام به این معنی بود که ما به راحتی به سرعت 85 کیلومتر در ساعت میرسیدیم، اما باز هم Chrono Gilet کار بزرگی برای جلوگیری از سرد شدن ما انجام داد. یک ساندویچ، مقداری چای یخی و 10 کیلومتر دیگر و جاده دوباره در حال بالا آمدن بود. ارقام سرفصل گلابنبرگ چندان نگران کننده به نظر نمی رسند: 13 کیلومتر، میانگین 4 درصد. اما این تصویر کامل نیست یک فلات 4 کیلومتری در وسط وجود دارد که واقعیت 15٪ شیب های بالایی را صاف می کند.
4 کیلومتر قبل از فلات تند تند و تیز دور می زد و من هنوز می توانستم گروه پیشرو را از نزدیک ببینم.همانطور که از بالای بالا به سمت سرازیری کوتاه می رفتم، می توانستم یکی از گروه ما را ببینم که به سمت من برگشته است. نمیتوانستم تشخیص دهم که او شکست خورده است یا عصبانی، بنابراین شرطهایم را جبران کردم و بدون توقف ادامه دادم.
در پایه رمپ بعدی، وسیله نقلیه پشتیبانی را دیدم، بنابراین در کنار آن سوار شدم تا با راننده صحبت کنم. او به من پیشنهاد داد که روی ون آویزان شوم و او مرا بلند کند. مطمئن! چقدر می تواند سخت باشد؟ ضربه ای به اهرم دنده، کلاچ رها شده و بازوی من عملاً از سوکتش جدا شده بود. سعی کردم آرنجم را نگه دارم و در قاب پنجره فرو کنم، اما هر بالا رفتن یا لمس گاز به شدت شانه ام را می کشید. سعی کردم بازویم را صاف کنم و نگه دارم، اما به نظر میرسید که انرژی بیشتری صرف میکردم تا جلوی چرخها را بگیرم، بنابراین به آرنج جمعشده برگشتم. انگار داریم پرواز میکنیم و راستش من عصبی بودم که سریعتر بروم. یک سفر سریع بر روی یک سطح ناهموار و من دیدم که می خواهم مقداری آسفالت بخورم.با وجود تقلای آشکار، عمیقاً حفاری کردم و پنج دقیقه دیگر روی ون نگه داشتم.
تا زمانی که ون را رها کردم و به قله رسیدم کاملاً خرج شده بودم. کمتر احساس میکردم که برای یک سواری رفتهام و بیشتر شبیه این بود که مرا به حومه شهر بردهاند و کتک زدهاند. تقریبا تمام قسمت های بدنم درد می کند به جز استخوان های نشسته ام. شورت Chrono Pro آنقدر کار خارقالعادهای انجام داده بود که من را در طول هفت ساعت فوقالعاده طولانی در زین راحت نگه میداشت که همه آنها را فراموش کرده بودم. همین موضوع در مورد پیراهن حرفهای نیز گفته میشود - در تمام مدت سواری در ذهن من ناپدید شد، که فکر میکنم یکی از عالیترین تعریفهایی است که میتوانم انجام دهم.
ما یک چمدان پر از لباسهای Giro Chrono با خود آوردهایم، بنابراین به زودی منتظر بررسی طولانیمدت آن باشید.
تماس: Giro.com
با تشکر از VeloVeneto که راهنمایان عالی، اما رانندگان ون وحشتناکی بودند.