Strava برنامه انتخابی بسیاری از دوچرخه سواران است. اما برای چند نفر این یک وسواس است، و رفتارهای بسیار بداخلاقی را نشان می دهد
آیا صدای مردی را شنیدهاید که کامپیوتر دوچرخهاش را در حالی که به قله باکس نزدیک میشد به بالای تپه باکس پرتاب کرد تا قبل از او به آنجا برسد؟ نه؟ خوب، در مورد پسری که آن را در ماشینش سوار کرد در حالی که برنامه Strava در تلفن هوشمندش زمان ظاهراً جهانی او را ثبت کرد، چطور؟
یا دوچرخه سوارانی که مرتباً وسایل سواری خود را در digitalEPO.com آپلود می کنند تا قبل از ثبت زمان های جادویی بهبود یافته خود، داده های خود را "آب" کنند، چطور؟
به نظر می رسد که برخی افراد تلاش مضحکی را انجام می دهند تا خود را مانند ستاره های دوچرخه سوار در جهان موازی که دنیای دیجیتال است جلوه دهند.
ما فکر می کنیم این پدیده ممکن است به این دلیل باشد که از زمانی که Strava برای اولین بار در سال 2009 ظاهر شد، همیشه بسیار بیشتر از یک برنامه ردیابی تمرین و تناسب اندام بوده است.
همچنین به عنوان یک شبکه اجتماعی محبوب بوده است و مانند سایر سرویسهای مشابه (بله، فیس بوک، ما به شما نگاه میکنیم)، توسط برخی از کاربران آن دستکاری میشود تا بفهمند همه چیز فقط یک چیز است. کمی شاداب تر از آنچه هستند.
اخبار جعلی، به عبارت دیگر، فقط به دنیای حواس پرت جریان اصلی سیاست محدود نمی شود، بلکه به بخشی از تعاملات آنلاین شخصی روزمره ما نیز تبدیل شده است.
البته، انحراف اطلاعات سواری خود به این شکل بهتر است در زیر "کاملاً وارونه" ثبت شود، زیرا در نهایت، چه فایده ای دارد؟
تو فقط خودت را گول میزنی
اگر می خواهید عملکرد خود را بهبود ببخشید، با ردیابی پیشرفت خود و استفاده از آن داده ها برای ایجاد تناسب اندام خود، دروغ گفتن در مورد این بهبود برای تحت تاثیر قرار دادن دختران یا حق فخرفروشی به این معنی است که فقط خودتان را فریب می دهید.
نه اینکه لاف زدن بخش مهمی از جذابیت جهانی Strava نیست. در واقع، تعقیب عناوین King of the Mountains (KOM) و مکانهای بالاتر در تابلوهای امتیازات بخش، چیزی است که باعث میشود بسیاری از سوارکاران به محیطی کاملاً رقابتی – عمدا یا غیر عمدی – بازگردند.
و وقتی همه چیز رقابتی شود، خوب، همانطور که همه ما می دانیم، همه چیز می تواند به طرز خارق العاده ای احمقانه شود. متأسفانه، آنهایی که به اندازه کافی لوپ هستند که به کنار یک ون در حال عبور بچسبند، مثلاً در تلاشی برای ثبت زمان های سریعتر، در اقلیت هستند، و بیشتر دوچرخه سواران از Strava برای تبدیل شدن به دوچرخه سواران بهتر استفاده می کنند.
گفته شد، هنوز تعداد زیادی پکادیلو و ویژگیهای خاص قابل توجه در بین کاربران معمولی Strava وجود دارد که فکر میکنیم فقط کمی، خوب، عجیب هستند.
بنابراین لیست رایجترینهای ما را در اینجا بررسی کنید تا ببینید آیا هر یک از این فعالیتهای عجیب و غریب راه خود را به زندگی شما وارد کرده است یا خیر.
و اگر آنها دارند، خوب ما پیشنهاد می کنیم کاری در مورد آن انجام دهید!
1. دشمنان نامرئی اختراع کنید
می دانید بچه ها چگونه دوستان نامرئی دارند؟ خوب، به لطف تابلوهای امتیازات Strava، اکنون این امکان برای بزرگسالان وجود دارد که دشمنان نامرئی داشته باشند!
درست است، شما هم می توانید با یک غریبه کاملاً یک رقابت وسواس گونه ایجاد کنید. تعجب کنید که نفرت غیرمنطقی شما هر زمان که نام این شخص بالای نام شما ظاهر می شود یا KOM شما با کمترین حاشیه ها به شدت افزایش می یابد.
پیش از این حتی ممکن است متوجه شوید که در نیمه شب نام این مرد را فریاد می زنید، مخصوصاً اگر او از آن دسته ای باشد که با استفاده از چهره هومر سیمپسون به عنوان عکس نمایه خود، هویت واقعی خود را به طرز حیله ای پنهان می کند.
به احتمال زیاد، شما هرگز نمی توانید با این مرد ملاقات کنید. هرگز خود را در برابر او در یک مسابقه وحشیانه یک به یک آزمایش نکنید.
درعوض، فقط باید از این واقعیت که دشمن محله تان شما را به سمت شکوه دوچرخه سواری سوق می دهد، به گونه ای که فقط یک رقابت بزرگ می تواند، راحت باشید.
2. وسواس نسبت به آب و هوا
بررسی پیش بینی آب و هوا همیشه ایده خوبی است اگر قصد سفر با دوچرخه را دارید، اما تفاوت زیادی بین توجه به توصیه به بسته بندی گیلت یا نه و ورود به metoffice وجود دارد. gov.uk مجهز به یک ماشین حساب و یک قانون اسلاید است.
اوه، این چیست؟ 70 مایل در ساعت بادهای عقبی پیش بینی می شود؟ به نظر می رسد شرایط ایده آل برای گرفتن تاج KOM در آن صعود دسته 1 که من به آن توجه کرده ام!'
البته، دانستن اینکه باد در یک مسیر برنامه ریزی شده به کدام سمت می وزد همیشه مفید است زیرا بادهای دنباله دار و بادهای مخالف می توانند به طور قابل توجهی بر سواری شما تأثیر بگذارند، اما نظارت بر بادها برای برنده شدن در بخش های Strava به طور خاص؟ دلخراش.
و در حالی که ما در مورد این موضوع هستیم، لطفاً از وسوسه سواری در بادهای بیش از 40 مایل در ساعت اجتناب کنید، زیرا در یک طوفان رسمی Force 8 دوچرخه سواری خواهید کرد.
که جالب است، اما فقط تا جایی که با یک تکه درخت پرنده برخورد می کنید.
3. "ویرایش" سوابق سواری
البته، گرم کردن و گرم کردن مناسب بخش مهمی از روال هر دوچرخه سوار جدی است، و برای مثال، اگر قصد دارید سریعتر حرکت کنید، شانس بیشتری برای رسیدن به هدف و جلوگیری از آسیب خواهید داشت. اگر هر دو را انجام دهید.
در ذهن برخی از کاربران Strava، با این حال، این مایل های کندتر در شروع و پایان یک سواری معادل یک عضو شرم آور خانواده تلقی می شود که آنها وجودش را تایید نمی کنند.
و بنابراین نمی کنند. درعوض، آنها تصمیم میگیرند که سواریهای خود را با ثبت نکردن مایلهای شروع یا هوم ران ویرایش کنند.
به این ترتیب، آنها ادعا می کنند، فقط تلاش های "واقعی" آنها برای عموم قابل مشاهده است - یعنی مایل های سریع در میانه.
سوارانی که این کار را انجام می دهند نیز شناخته شده اند که سبک سواری خود را "کمی شبیه به مارک کاوندیش" توصیف می کنند. نه واقعا. و آنها کنایه آمیز نیستند.
4. وانمود کنید که واقعا سریع هستید
راه دیگری که برخی از سوارکاران موفق می شوند در Strava فوق العاده سریع به نظر برسند این است که مطمئن می شوند فقط قسمت هایی از سواری خود را در زمانی که بیشتر در حال رفتن به سراشیبی هستند ضبط می کنند.
ساعت را از بالای یک تپه بزرگ شروع کنید، آن را با سرعت 30 مایل بر ساعت پایین بیاورید، کمی روی تخت سوار شوید تا مسیرهای خود را بپوشانید، سپس قبل از بالا رفتن دوباره ساعت را متوقف کنید و - هی پیشرو! - داده های Strava شما ناگهان شما را شبیه مارسل کیتل در یک روز خوب می کند.
اگرچه هر کسی که روی نمایه مسیر کلیک کند به زودی متوجه می شود که چگونه این کار را انجام داده اید. بهانه استانداردی که پس از سر و صدا کردن سوارکارانی مانند این مطرح می شود این است: "آره، من با یک همکار قدیمی برخورد کردم و برای گپ زدن ایستادم".
گارمین قدیمی را خاموش کردم، نه؟ پس باید فراموش کرده باشید که دوباره آن را روشن کنید.'
ببینید، اگر میخواهید سریعتر بروید، مشکلی وجود ندارد، و اگر از Strava به عنوان ابزار تمرین آس استفاده کنید، حدس بزنید چه چیزی؟ میتوانید سریعتر بروید - حتی وقتی چرخ جلوی شما به سمت بالا است.
فقط باید کمی بیشتر تلاش کنید.
5. به دنبال ساقه بروید
شبکه های اجتماعی پدیده ای کنجکاو با قدرت ظاهری است که می تواند فضول درونی را در بسیاری از ما نشان دهد و در برخی موارد، افراد به ظاهر شایسته را به چیزی تبدیل کند که از نظر فنی به عنوان "پارکر فضول درست" شناخته می شود.
در دنیای واقعی شما هرگز رویای به دست آوردن اطلاعات شخصی در مورد سطح تناسب اندام افراد را نمی بینید مگر اینکه یک مربی حرفه ای یا یک استاد محقق در یک مرکز معتبر علمی ورزشی باشید.
با تشکر از Strava، هر کس اکنون می تواند در داده های هر شخص دیگری تفنگ بزند - و اغلب این کار را می کنند. و به چه دلیل؟ خوب، موارد رقابتی که ذکر کردیم را به خاطر دارید؟
بله، تعقیب Strava همه چیز در مورد جذابیت مقایسه فوری است، در مورد اینکه چگونه داده های شما در برابر دیگران قرار می گیرند - به خصوص اگر ارقام شما بهتر از آنها باشد.
مردم ساعتها با تلفنها یا لپتاپهای خود به دنبال افرادی میگردند که بهتر از آنها هستند، به جای اینکه در زمان زین قرار بگیرند یا پدالهای توربو را بچرخانند.
و شایع ترین بهانه شنیده شده برای این رفتار واقعاً عجیب و غریب؟ «من فقط کنجکاو هستم.» هوم… ما تعجب میکنیم که آنها چقدر کنجکاو میشوند اگر سیاهه آموزشی یک غریبه را در اتوبوس پیدا کنند؟ حدس ما زیاد نیست.
6. ضبط هر سواری
برای برخی از کاربران Strava همه چیز در مورد سریع ظاهر شدن است (نقطه چهار را ببینید)، در حالی که برای دیگران طول واقعاً مهم است. توانایی Strava برای اندازهگیری تعداد مایلهایی که در یک هفته معین طی کردهاید، بهترین استفاده را برای سنجش میزان بهبود سطح استقامت شما در شرایط تمرین است – و همچنین ابزار بسیار خوبی است.
برای برخی، اما، انباشتن مایل ها بیشتر تمرینی برای تکان دادن اراده است، و باز هم بهانه دیگری برای غلبه بر رقبای دوچرخه سواری خود. همه ما مردی را دیدهایم که با از دست دادن KOM خود به دشمن محلهاش، شروع به نشان دادن ارقام میکند که ثابت میکند او همچنان بر دشمن نامرئی خود از نظر مایلهای پیموده شده در یک هفته معین برتری میبخشد.
وقتی برخی از این مایل ها در طول رازهای کوتاه به محلی محلی برای برداشتن شش قوطی آش آشپزی و یک بسته تنباکوی غلتکی برداشت شده است، اما مطمئن نیستیم که واقعاً بتوان آنها را به عنوان بخشی از آن حساب کرد. یک "رژیم تناسب اندام".
7. اختلال در سفرهای گروهی
برای برخی از سوارکاران بی سابقه نیست که هنگام سواری گروهی - بدون اینکه به کسی بگویند - یک چالش KOM را اجرا کنند. بنابراین، آنچه را که در نظر گرفته شده است یک گردش صبحگاهی یکشنبه باشد، به چیزی کاملاً آزاردهنده تبدیل کنید.
افراد محاسباتی مورد نظر مطمئن خواهند شد که وقتی گروه شروع به قسمتی می کند که هدفش قرار می گیرد، در پشت سفر هستند و از تمام مزایایی که در این فرآیند پیش نویس به همراه دارد لذت می برند.
سپس راه خود را به سمت جلو انتخاب می کنند - از لغزش همسواران خود در تمام طول مسیر لذت می برند - قبل از اینکه از گروه درست در بالای صفحه جدا شوند تا افتخارات (بسیار کمک شده) را بدست آورند.
حتی اگر آنها KOM را نسازند، این نوع دوچرخه سوار اغلب به آن قسمت در Strava اشاره می کند و به هر کسی که آنقدر باهوش است که گوش دهد می گوید، آره، بچه هایی که من با آنها سوار می شوم خوب هستند، اما همانطور که می توانید ببینید من قوی ترین هستم.» فقط احمقانه.
8. دور در دایره سواری
آیا محله خود را بهتر از پستچی محلی خود می شناسید؟ آیا با هر چاله و شکاف آسفالت در خیابان های اطراف خانه خود صمیمی هستید؟ پس این احتمال وجود دارد که شما یک دایره Strava باشید.
وقتی برخی از دوچرخهسواران از سواری برمیگردند و استراوا به آنها میگوید که مثلاً 58.8 مایل را طی کردهاند، سپس مانند یک 747 از Magaluf در حالی که منتظر مجوز فرود در هیترو هستند، میروند.
دور و بر (و دور) آنها به جای انجام کار منطقی یعنی رفتن به خانه و گرفتن دوش، می روند. گرد و گرد، ناامیدانه این اعداد را از 59 گذشته و به 60 برسانید، زیرا، خوب، می دانید، این یک عدد گرد است، اینطور نیست؟
و یک 60 بسیار چشمگیرتر از 59 به نظر می رسد، درست است؟ جواب منفی. نه واقعا.
9. تبدیل به یک تنهای عصبانی
برای ایمانداران واقعی Strava هیچ چیز به اندازه گرفتن یک KOM رضایت بخش نیست.
مشاهده نام آنها در بالای جدول امتیازات، دریافت تجلیل به شکل یک دوجین تمجید از طرفداران - متاسفم - کاربران، و دریافت تاییدیه ایمیلی از خود Strava Central میتواند به پادشاه تازه تاجگذاری شده حس و حال بدهد. شادی ارگاسمیکخوب، حداقل به ما گفته شده است.
اما، متأسفانه، یک جنبه منفی برای همه اینها به شکل ایمیل دیگری از فرستاژهای بزرگ در Strava وجود دارد. یکی که می خواند «اوه اوه! کالین تول (یا هر کسی دیگر) به تازگی KOM شما را دزدیده است!'
برای بعضی ها تحمل آن خیلی زیاد است. چیزی که بعدا اتفاق می افتد به این صورت است: عصبانیت، ناامیدی، کمی عصبانیت بیشتر، سپس انکار غیرمنطقی.
آنها برای مطالعه آمار خود را از دنیا دور می کنند. آنها صحبت کردن با عزیزانشان را متوقف می کنند، بهداشت شخصی خود را نادیده می گیرند و در حالی که سعی می کنند بفهمند دشمن نامرئی آنها چگونه این کار را انجام داده، شروع به غر زدن در مورد اعداد و ارقام می کنند.
به هیچ وجه نمی توان عنوانی را که به سختی به دست آوردند به طور مشروع شکست داد، صدایی که در سر آنها وجود دارد زمزمه می کند. دشمن نامرئی آنها باید از دوچرخه الکترونیکی بدون محدودیت استفاده کرده باشد.
یا شاید برخی از آن مواد EPO که لنس آرمسترانگ استفاده می کرد به پاهایش می ریخت. سپس ابزار گزارشدهی آنلاین Strava را راهاندازی میکنند و سواری دشمن نامرئی خود را بهعنوان خطرناک معرفی میکنند.
"بالاخره" با چشمانی درشت و پلک نزن به شما خواهند گفت: "این دیگر به من مربوط نیست. این… این در مورد محافظت از یکپارچگی خود Strava است!» خوب، پسر ترسناک، هر چه شما بگویید.
10. برو به بحران
برای برخی، عبارت "اگر در Strava نباشد اتفاق نیفتاد" فقط یک اصطلاح دور ریختنی نیست، این یکی از بزرگترین حقایق فلسفی است که تا کنون بیان شده است، رمزی که به نوعی منجر به رضایت بخش تر می شود. زندگی.
البته، وقتی همان فناوری که در قلب سیستم اعتقادی آنها قرار دارد اشتباه می شود، پیروان این کد چیزی شبیه به یک بحران وجودی را تجربه می کنند.
از دست دادن سیگنال ماهواره، از کار افتادن باتری یا رسیدن به پایان سفر فقط برای کشف اینکه برنامه 40 مایلی عقب مانده است، همگی باعث بروز حوادث خشم فناوری بسیار غیر قابل اصلاح می شوند.
حوادثی که در آن مردان کاملاً منطقی (و راستش را بخواهید، معمولاً مردان هستند) دیده می شود که جیغ می زنند، فحش می دهند و به گارمین یا آیفون خود ضربه می زنند، مانند آن میمون در آغاز سال 2001: یک ادیسه فضایی..
بیایید بچه ها، چنگ بگیرید! این یک جسم بی جان است. میتوانید آن را با نامهای آبی زیر آسمان صدا بزنید و توهینآمیز نخواهد شد، چه رسد به اینکه «تا بازی $ing است».
و بیرون انداختن بجسوس از آن بعید است به شما کمک کند. اگر تا به حال خود را در میان چنین حادثه خشم فناوری بیابید، به شما پیشنهاد می کنیم عمیق نفس بکشید و این مانترا را تکرار کنید: "اگر در Strava نباشد، واقعاً مهم نیست."
بالاخره، شما هنوز هم باید از دوچرخه خود لذت ببرید - حتی اگر داده ها برای اثبات آن وجود نداشته باشند. و این، در پایان روز، مطمئناً تمام چیزی است که واقعاً مهم است.