برای سوار شدن به تور فلاندر چه چیزی لازم است: تفاوت بین حرفه ای ها و آماتورها

فهرست مطالب:

برای سوار شدن به تور فلاندر چه چیزی لازم است: تفاوت بین حرفه ای ها و آماتورها
برای سوار شدن به تور فلاندر چه چیزی لازم است: تفاوت بین حرفه ای ها و آماتورها

تصویری: برای سوار شدن به تور فلاندر چه چیزی لازم است: تفاوت بین حرفه ای ها و آماتورها

تصویری: برای سوار شدن به تور فلاندر چه چیزی لازم است: تفاوت بین حرفه ای ها و آماتورها
تصویری: چگونه در تور فلاندر پیروز شویم 2024, ممکن است
Anonim

تفاوت بین یک بومی در مسابقه جهانی تور و یک آماتور سوار بر اسپورت چیست؟ مارا بررسی کردیم

تور فلاندر همیشه یکی از سخت ترین مسابقات تقویم است، اما واقعاً از نظر نیازهای فیزیولوژیکی چه چیزی را می طلبد؟ تعدادی از سوارکاران - از جمله برنده مسابقه 2018 Niki Terpstra - قبلاً تلاش های خود را در Strava به اشتراک گذاشته اند، اما در بیشتر موارد معیارهای بسیار مهمی مانند ضربان قلب و توان خروجی پنهان هستند.

از طرف دیگر، دوچرخه سوار فرصت نادری داشت تا اطلاعات فیزیولوژیکی دو سوارکار بورا-هانسگروهه را از مسابقه مردان بررسی کند. از آنجا که بورا موافقت کرد خروجی های برق را آزاد کند، هویت دوچرخه سواران مخفی نگه داشته شد.

و نه، پیتر سیگان یکی از سواران نیست. آنها از دو هم تیمی وفادار او هستند و ما سواران را Dom1 و Dom2 می نامیم.

تصویر
تصویر

شروع دیوانه‌وار

مسابقه بسیار سریع و خشمگین آغاز شد، ساعت اول با سرعت متوسط 46 کیلومتر در ساعت و چندین تلاش از سوی بسیاری از سوارکاران برای جدا شدن در اوایل روز آغاز شد.

در نهایت یک گروه کوچک پس از طی 70 کیلومتر موفق شدند، اما هیچ سواری بورا در آن حضور نداشتند، بنابراین برای تیم ساگان یک روز سخت در پشت خط بود تا فاصله را کم کنند.

مسابقه با تصادفات و سرعتی سخت توسط تیم‌ها در پلوتون اصلی ادامه یافت.

Dom1 (وزن 69 کیلوگرم) یکی از اولین مردان ساگان بود که برای رهبرش کار کرد. او در بخش اول مسابقه فعال بود، جایی که نبرد عمدتاً برای حفظ موقعیت‌های قبل از بخش‌های سنگ‌فرش شده بود و اجازه نمی‌داد که جدایی‌ها از جاده خیلی دور بروند.

اعداد او میانگین توان ۲۵۵ وات (۳.۶۹ وات بر کیلوگرم) را در طول ۶ ساعت و ۳۵ دقیقه کل مسابقه نشان داد.

با این حال، NP (قدرت عادی شده) او تصور بهتری از نوع تلاشی که او در طول دو رونده انجام داد به دست می دهد. به عنوان معیاری که توسط الگوریتمی در TrainingPeaks محاسبه می‌شود، NP تفاوت بین یک تمرین ثابت یا نوسانی را در نظر می‌گیرد.

چون از نظر استرس جسمانی روی بدن، یک چیز این است که مثلاً در یک جاده صاف و آسان با میانگین توان 255 وات سوار شوید و مسیر فلاندر با تپه های زیاد، چیز دیگری است. و قسمت هایی که برق بالا و پایین می رود.

بنابراین، NP Dom1 در واقع بسیار بالاتر از میانگین او بود و او سواری را با مجموع 297 وات NP (4.3 وات بر کیلوگرم) به پایان رساند، با حداکثر قدرت 1،104 وات در Paterberg. (دومین بار بالا).

در پایان سواری او، این تلاش نیرو با میانگین ضربان قلب 151 ضربان در دقیقه و حداکثر 183 ضربان در دقیقه (همچنین در پاتربرگ) با کل هزینه 5، 978 کیلوجات ترکیب شد.

هنگامی که بخش بزرگی از سواران از بین رفتند و سرعت یک بار دیگر افزایش یافت، مسابقه شروع به اوج گرفتن کرد. و در حالی که 50 کیلومتر مانده به پایان، شش سوارکار در کوپنبرگ به جلو حرکت کردند، در حالی که افراد مورد علاقه بزرگ شروع به تنظیم سرعت بالاتری در عقب کردند.

Dom2 یکی از آخرین مردانی بود که تیم قهرمان جهان را ترک کرد و تلاش او برای نگه داشتن او در جلو برای بخش پایانی مسابقه واقعاً سخت بود.

Dom2 به طور متوسط 286 وات برای کل سواری، و با وزن 82 کیلوگرم، به طور متوسط 3.48 وات بر کیلوگرم است. اما وقتی به NP او نگاه می‌کنید، تلاش واقعی حساب متفاوتی را نشان می‌دهد، با Dom2 مسابقه را با 338 وات NP (4.12 وات بر کیلوگرم) و حداکثر توان - که در پاتربرگ نیز به دست آمده است - 1، 150 وات به پایان رساند. کل کیلوژول مصرف 6، 715.

همچنین اطلاعات بیشتری از تلاش او در دو تا از مشهورترین صعودهای مسابقه ثبت شده است، Oude Kwaremont و Paterberg، که به ترتیب سه بار و دو بار در طول نسخه 2018 De Ronde سوار شدند.

در دومین باری که Kwaremont تکل شد، Dom2 میانگین خروجی 440 وات را در مجموع 6 دقیقه داشت، و در تندتر اما کوتاهتر Paterberg او 580 وات را برای 1 دقیقه و 30 ثانیه تولید کرد..

از آنجایی که او مانیتور ضربان قلب نداشت، متاسفانه این داده ها وجود ندارد.

درصد قدرت Dom2

52%: 0-300 w

22%: 300-400 w

8%: 400-470 w

11%: 470-570 w

7%: استراحت

تصویر
تصویر

دن لورانگ، یکی از سه مربی بورا هانسگروهه، توضیح می‌دهد: به عنوان مربی، من همیشه خوشحال می‌شوم اگر تا حد امکان داده‌های بیشتری برای آنالیز به دست بیاورم، اما البته ورزشکار باید با آن احساس راحتی کند. پتکسی ویلا و هلموت دولینگر (رئیس اجرا لارس توتنبرگ است).

در پایان فلاندر امسال، بورا کاملاً با اهداف خود مطابقت نداشت و "فقط" با ساگان در رده ششم قرار گرفت و ۲۵ ثانیه از ترپسترا عقب تر بود. اگرچه عملکرد تیم بسیار قوی بود، اما ساگان خیلی زود تنها ماند.

"ما کاملاً [از عملکرد] راضی نیستیم،" لورانگ می گوید. ما امیدوار بودیم که بچه‌ها بتوانند مدت بیشتری با پیتر بمانند تا بعداً [در مورد تاکتیک] انعطاف‌پذیرتر باشند.

'پیتر خیلی زود منزوی شد و در مقابل کوئیک استپ تنها بود. سپس انجام همه کارها به تنهایی برای او بسیار دشوار می شود و سایر بچه هایی که با آنها در گروه قرار می گیرد واقعاً مایل به کمک نیستند.'

Lorang همچنین گفت که عملکرد کلی آن چیزی نبود که آنها انتظار داشتند، هم به این دلیل که برخی از سوارکاران آن روز بهترین پاها را نداشتند و هم به این دلیل که مسابقه بسیار سخت شروع شد.

تصویر
تصویر

اسپورت سوار در مقابل دوچرخه سوار حرفه ای

اما اعداد Dom1 و Dom2 چگونه با داده های "انسان عادی" مقایسه می شوند؟ اگر با عملکردهای مسابقه‌ای و تمرینی آشنا هستید، ممکن است قبلاً متوجه شده باشید که - حداقل در این موارد - روزهایی که سواران بیش از 7 وات بر کیلوگرم توان تولید می‌کردند، گذشته است (بخوانید: لنس آرسمسترانگ).

اما برای اینکه به شما ایده بهتری درباره قوی بودن دوچرخه سواران حرفه ای و فاصله آنها با دوچرخه سواران تفریحی بدهم، داده های آنها را با اطلاعات خودم مقایسه می کنم.

نه، البته من یکشنبه با حرفه ای ها سوار نشدم، اما در "We Ride Flanders" - ورزشی که یک روز قبل از مسابقه حرفه ای برگزار می شود، شرکت کردم.

من با سه دوست سوار اسپورتیو شدم و برای یک دوره طولانی ثبت نام کردیم که 232 کیلومتر بود (مسابقه حرفه ای 264 بود) و شامل 16 صعود بود - مانند Muur van Geraardsbergen نمادین، Koppenberg، Oude Kwaremont. و پاتربرگ.

خدا را شکر که فقط یک بار از این هیولاها بالا رفتیم، نه دو یا سه بار مانند حرفه ای ها. اما به طور مشابه مسابقه حرفه ای - که در آنتورپ نیز شروع شد و مانند ما در اودنارد به پایان رسید - بخش های سنگفرش و تپه پس از 100 کیلومتر "گرم کردن" در جاده های مسطح فلاندری شروع شد.

من و سه دوستم سواری را در 9 ساعت و 3 دقیقه تمام کردیم و این فقط کل زمان سواری ما بود. ما در تمام ایستگاه‌های خوراک توقف کردیم، به‌جز ایستگاه آخر، که به جای آن یک بار و یک قهوه انتخاب کردیم.

پس بله، واقعاً روز مسابقه ای برای ما نبود، اما همچنان سخت بود.

میانگین توان خروجی من 148 وات (هاها!) بود، بنابراین 2.05 وات بر کیلوگرم برای کل سواری بسیار چشمگیر نیست (وزن من روز قبل 72 کیلوگرم بود).

NP در طرف دیگر 184 وات (2.5 وات بر کیلوگرم) و حداکثر 1، 070 وات بود، که احتمالاً تنها عددی است که من واقعاً به آن افتخار می‌کنم.

ممکن است خطای برق سنج یا رایانه دوچرخه باشد، اما من از همان Bora استفاده می کنم، بنابراین آن را قبول می کنم.

برای درک بیشتر، بله، من بیشتر وقت را در جلوی گروه کوچکم (آن چرخ مکنده ها!) گذراندم، اما ضربان قلبم بیشتر اوقات در منطقه 1 (ریکاوری) و منطقه بود. 2 (هوازی) با میانگین ضربان قلب 115 ضربه در دقیقه برای کل سواری و حداکثر 173 ضربه در دقیقه در کوپنبرگ (لعنتی، سخت بود!).

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید برای چنین رویدادهای استقامت طولانی زمانی که مسابقه نمی دهید بمانید.اما در مجموع من هنوز می‌توانستم ۴۵۸۴ کیلوجول مصرف کنم که در طول سواری با چهار ژل، چهار میله، چهار وافل، بیسکویت‌های نمکی فراوان، سه موز، نصف ساندویچ با پنیر و سایر کالری‌های نامشخص دوباره پر شدند. مصرف کل بیش از 6000 کیلو جت.

بنابراین، یک بار دیگر، حتی Ronde van Vlandeeren به یک سواری ختم شد که در آن نسبت به زمانی که شروع کردید، سنگین‌تر شدید. اما هی، حماسی بود!

عکس های ورزشی: Sportograf

توصیه شده: