عصاره ای از فراخوانی، کتابی که می پرسد "چرا؟" وقتی صحبت از دوچرخه سواری در کوهستان می شود
مکس لئونارد، مشارکتکننده دوچرخهسوار، کتاب جدیدی را با عنوان «ندای بالاتر: وسواس دوچرخهسواری جادهای با کوهها» منتشر کرده است. این کتاب به دنبال این است که دریابد جذابیت سوار شدن بر کوه برای حرفه ای ها و آماتورها چیست.
در اینجا عصاره ای در مورد آماده سازی لنس آرمسترانگ برای "پیروزی" تور دو فرانس، همراه با منشأ Strava ارائه می دهیم تا به شما ایده ای از موضوعات کاوش شده در سراسر آن ارائه دهیم.
Higher Calling: Road Cycling's Obsession with the Mountains اثر Max Leonard
چند روز قبل از یکی از تورهای بزرگ در سال 2015 است، و جو دامبروسکی از Cannondale-Garmin و رفیقش لری وارباس (همچنین یک دوچرخهسوار حرفهای آمریکایی) برای دوستان خود کباب میکنند، که برخی از آنها خواهند بود. مسابقه نیز.
کربوهیدرات زیادی در معرض دید نیست، اما ما مرغ خوشمزه و سوسیس و سالاد را در تراس می خوریم، و در برخی موارد بحث به کل د لا مدون تغییر می کند.
شاید نام مادون را شنیده باشید. لنس آرمسترانگ در کتاب «درباره دوچرخه نیست» (که اکنون با عنوان «داستانی» و نه «زندگینامهای» بهدست میآید) شهرت یافته است و او میگوید که کجا رفته بود تا فرم خود، وات بر کیلوگرم و همه چیز را آزمایش کند. چنین چیزی، گاهی اوقات با دکتر میشل فراری بدنام و بدنام.
آرمسترانگ زمانی که در نیس زندگی می کرد به مدون رفت و آمد داشت. بسیار نزدیک به تفرجگاه در شهر ساحلی منتون، در حدود 35 کیلومتر دورتر شروع می شود، و سپس به کوه ها می رسد و در حدود 13 کیلومتر به ارتفاع 927 متر می رسد.
همانطور که خواهید دید، "در اطراف" مهم است. این یک جاده کوچک با ترافیک بسیار کم است، و بنابراین مکان خوبی برای انجام یک تمرین 30 دقیقه ای همه جانبه است.
قبل از تور 1999 آرمسترانگ قول داد که زمان خود را کمتر از 31 دقیقه بگذارد. سیکلینگ ویکلی به نقل از او می گوید: «اگر دو هفته قبل از تور به مدون می رفتم و تا آنجا که می توانستم تلاش می کردم، می دانستم که آیا قرار است در تور برنده شوم یا نه.»
او درست قبل از مسابقه 1999 زیر آن گل جادویی 31 دقیقه ای قرار گرفت و به درستی به پیروزی رسید… و بقیه، همه بقیه، همانطور که می گویند، تاریخ است.
مدون، به لطف لنس، به چیزی شبیه به یک صعود مشهور تبدیل شده است. محدوده دوچرخههای Trek Madone به نام آن نامگذاری شده است، و وقتی افراد جادهای برای دوچرخهسواری به این منطقه میآیند، یکی از اولینهایی است که از لیست خارج میشود.
با این حال، مادون قبل از آرمسترانگ دارای شجره نامه بود. این تونی رومینگر، یک حرفه ای سوئیسی بود که در دهه 1990 برنده ژیرو و سه وولتا شد، که اولین بار وقتی به موناکو نقل مکان کرد، از آن به عنوان یک رمپ تمرینی استفاده کرد.
پس از آرمسترانگ نیز شجره نامه ای دارد، زیرا هنوز علاقه شدید متخصصان محلی به Madone وجود دارد.فقط یک یا دو هفته قبل از باربیکیو در مطبوعات دوچرخه سواری گزارش شد که ریچی پورت زمان مدون کریس فروم را شکست داده است و پورت اکنون پادشاه شناخته شده مدون در میان حرفه ای ها بود.
هر دو زمان آنها به طور قابل توجهی سریعتر از زمان لنس بود، اما من به کباب پزهای مونتاژ شده اعتراف می کنم که مطمئن نیستم که هر یک از زمان ها چقدر قابل مقایسه هستند، زیرا حداقل در انجمن برادری غیر دوچرخه سوار وجود دارد. - کمی سردرگمی در مورد اینکه همه این بچه ها کرنومترهای خود را از کجا شروع می کردند.
سردرگمی، تا حدی، زیرا زمان کمتر از 50 دقیقه برای یک آماتور بسیار قابل احترام است، و این فاصله 20 دقیقه - 20 دقیقه - باعث می شود احساس کنید که آنها ممکن است به طور کلی در حال سوار شدن به تپه دیگری باشند.
در اطراف میز به سرعت توافق می شود که شروع تیم آسمان در یک ایستگاه اتوبوس مشخص است، در حالی که بیشتر مردم فکر می کنند که لنس از علامت محدوده شهر منتون با یک بریده بریده شروع شده است کمی جلوتر. پایین.
حتی لحظه ای وجود دارد که به نظر می رسد ممکن است کسی به لنس پیامک بدهد تا بفهمد.
اما من واقعاً اهمیتی نمی دهم که به ته آن برسیم یا نه. من افسانه را دوست دارم، و دوست دارم که هنوز یک چیز زنده واقعی است که اشتیاق را القا می کند.
که حتی زمانی که حرفهایها خارج از وظیفه هستند، غریزه رقابتی حرفهایها هنوز در مورد صعود خاصی که هرگز در یک مسابقه واقعی ظاهر نشده است و اینکه حلقهای از دوستان و رقبا وجود دارد که معنای قابلتوجهی دارد وجود دارد..
تونی رومینگر 31'30''
لنس آرمسترانگ 30'47"
Tom Danielson 30'24"
کریس فروم 30'09"
Richie Porte 29'40"
همانطور که گفته شد، مدون یکی از مورد علاقه های جو نیست. سواری در امتداد ساحل تا شروع کمی شلوغ است، و سطح مدون خیلی تکه تکه و شیب آن بیش از حد نامنظم است که آن را به مقصدی ضروری برای فواصل تمرین تبدیل می کند.
او اعتراف می کند که هرگز تلاش مناسبی برای آن انجام نداده است: "منظورم این است که سواری خوبی است، به خصوص در فصل زمستان زیرا رو به جنوب است و به ساحل نزدیک است." او می گوید: "اما فکر می کنم، بخشی از چیزی که من در مورد سواری در کوه دوست دارم، "بیرون" بودن است، و در مدون واقعاً احساس نمی کنم که بیرون هستم.'
او ادامه می دهد: تعداد حرفه ای زیادی وجود دارند که برای Strava خیلی باحال هستند اما به Madone علاقه مند هستند. منظورم این است که برای من مهم نیست که Strava Koms دارم یا نه - Strava سرگرم کننده است و من دوست دارم به مردم نشان دهم که دارم چه کار می کنم.
'اما مطمئناً افراد حرفهای زیادی وجود دارند که به [Strava] علاقهمند نیستند، و جالب است که Madone کمابیش همان چیزی است – با این تفاوت که به صورت شفاهی انجام میشود، و من میتوانم بگویم که این کار را انجام میدهد. وزن بسیار بیشتر.
'این واقعاً یک چیز است. تا جایی که کریس و ریچی با کیت کامل مسابقه و چرخهای مسابقه به آنجا میروند و میبینند که چقدر سریع میتوانند پیش بروند.»
متوجه خواهید شد که جو در آنجا از کلمه S استفاده کرده است، کلمه ای که بدون آن هیچ بحثی در مورد هنر و علم مدرن سوار شدن بر کوه کامل نمی شود.
Strava: یک وبسایت و برنامه تلفن هوشمند برای ضبط سفرهای شما - مسافتها، مسیرها، سرعتها - و به اشتراک گذاشتن دستاوردهای شما با یک جامعه آنلاین که در چند سال گذشته با میلیونها کاربر مشتاق به یک پدیده تبدیل شده است. در سراسر جهان.
شاید اعتیاد آورترین ویژگی آن تابلوی امتیازات King of the Mountain و Queen of the Mountain (KoM و QoM) باشد. Madone را در Strava جستجو کنید و حداقل یک "بخش" تعریف شده توسط کاربر وجود خواهد داشت که شروع و پایان صعود را مشخص می کند، احتمالاً به اضافه چند بخش برای قطعات کلیدی - مثلاً نیمه اول یا آخرین کیلومتر.
و هر بخش دارای تابلوی امتیازاتی است که سریع ترین زمان های ثبت شده روی آن را نشان می دهد.
Strava به دوچرخه سواران اجازه می دهد تا ضبط کنند، مقایسه کنند، تبریک بگویند و به خود ببالند و الهام بخش، انگیزه و اعتبار را در مقادیر مختلف بسته به هر کاربر ارائه دهند، اما برای مایکل هوروات، یکی از بنیانگذاران، مهمترین چیز "دوستانه" است. رقابت، و ارتباط با افرادی که به همان فعالیت علاقه دارند.
Strava - نام آن در زبان سوئدی به معنای "تلاش" است - توسط مایکل (که سوئدی است) و دوستش مارک گینی ایجاد شد.
آنها با هم در خدمه قایقرانی هاروارد بودند، اما پس از فارغ التحصیلی دیگر خود را در قلب گروهی از دوستانی که یکدیگر را برای تمرین سخت تر و بهتر شدن در ورزش خود تحت فشار قرار می دادند، یافتند، و بنابراین شروع به تمرین کردند. کمتر.
مایکل می گوید: «آنچه در زندگی ما گم شده بود حس تیمی بود که در هاروارد داشتیم. «و ما فکر کردیم، اگر یک رختکن مجازی بسازیم چه میشود؟»
با این حال، این در اواسط دهه 1990 بود، و اینترنت برای آن آماده نبود: مردم داده های شخصی را به صورت آنلاین قرار نمی دادند، وب سایت ها به اندازه کافی پویا یا پیچیده نبودند که بتوانند آن را مدیریت کنند، و ردیابی GPS فقط دقیق بود. تا حدود 50 متر آنها آن را کنار گذاشتند و کارهای دیگری از جمله راهاندازی یک استارتآپ فناوری غیرمرتبط انجام دادند.
وقتی دوباره به این موضوع فکر کردند، در اواسط دهه 2000، فناوری به ایده های آنها رسید. آنها شروع به ایجاد رختکن مجازی کردند - جنبه اجتماعی که بعداً با میلیون ها کاربر همراه شد.
اما KoM ها و QoM ها که قلاب بیش از حد اعتیاد آور هستند از کار یک مهندس نرم افزار به نام دیویس کیچل به دست آمدند.
Kitchel سومین عضو اصلی تیم Strava بود. او همچنین یک قایقران نخبه بود و روی ایدههای فنآوری قایقرانی برای کالج دارتموث کار میکرد، اما در اوقات فراغتش الگوریتمهایی را سرهمبندی میکرد که به او اجازه میداد دو مسیر GPS مختلف از دوچرخهسواری از تپه بگیرد (یکی که اتفاقا نزدیک مونت ونتو در فرانسه) و آنها را با هم مقایسه کنید.
برنامه نوظهور، او متوجه شد، همچنین باید به طور مداوم شروع و پایان مسیرهای سربالایی جاده را تشخیص دهد - یعنی بداند واقعاً "صعود" چیست - و سپس آنها را در اعداد به سبک تور دو فرانس دسته بندی کند. تا دوچرخه سواران بدانند که چقدر سخت خواهد بود. بخش در حال تولد بود.
دیویس میگوید "برای من به طور شهودی منطقی بود که این چیزی را ایجاد کنم که اکنون "بخش" است.
از این ایده متولد شد که این بخش های واقعاً مهم جاده وجود دارد که در وهله اول دلیل اصلی دوچرخه سواری مردم هستند.
'این قطعه ای از جغرافیا است که همیشه وجود دارد. دوی سرعت و چیزهای دیگری هستند که مهم و هیجانانگیز هستند، اما میتوانند در هر جایی اتفاق بیفتند.
'بالا رفتن، آنها برای همیشه آنجا هستند و داستان آنها دائماً توسط افرادی که سوار آنها می شوند نوشته می شود.'
او ادامه می دهد: واضح، خلوصی از معنای صعود برای دوچرخه سواران وجود دارد. وقتی در حال صعود هستید همه چیز دیگر از بین می رود.»