مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران Strava در مورد تاریخچه بخش ها، پیشنهادات ازدواج Strava و درد از دست دادن سوابق خود برای یک نوجوان
دوچرخه سوار: شما برای اولین بار ایده Strava را در دهه 1990 داشتید اما آن را تنها در سال 2009 راه اندازی کردید. آیا باید منتظر می ماندید تا این فناوری به پیشرفت برسد؟
مارک گینی: بله، مایکل [هوروات، دیگر بنیانگذار استراوا] و من خانواده داشتیم، ما در سواحل مخالف آمریکا بودیم - او در ساحل شرقی بود. و من در کالیفرنیا بودم.
این دو پسر در اوایل چهل سالگی‌مان بودیم که هنوز به ورزش و رفاقت علاقه داشتیم، اما زندگی، تعهدات، بچه‌ها و کار مانع شد.
ما پس از پارو زدن با هم در هاروارد این ایده قدیمی را درباره "اتاق رختکن مجازی" داشتیم، اما تا سال 2009 دو چیز تغییر کرد.
یکی فناوری با بازار پوشیدنی و دستگاه های GPS بود. مفهوم دیگر به اشتراک گذاری اطلاعات با ظهور توییتر و فیس بوک بود.
Strava به اندازه کافی قدیمی است که به عنوان یک شرکت وب که از دستگاه های GPS مانند گارمین پشتیبانی می کند شروع به کار کرده است، سپس در سال 2011 دستگاه های اپل و اندروید به عمر باتری به اندازه کافی قوی و یک چیپ ست GPS به اندازه کافی قوی برای تبدیل شدن به ابزارهای قابل دوام رسیدند. استفاده کنید.
این بازی را برای ما تغییر داد و به ما امکان داد شبکه را به طور مؤثرتری رشد دهیم.
Cyc: ایده پشت بخش‌ها چه بود؟
MG: کل تاریخچه پشت بخش ها جذاب است. به نظر نمی رسید که ما این طرح جامع را در مورد اینکه چگونه قرار است کل جهان را پوشش دهد، داشتیم.
واقعاً ساده بود. دوچرخه سواران عاشق صعود هستند. بیایید ببینیم آیا می‌توانیم صعودها را شناسایی کنیم و به آنها نشان خواهیم داد که چگونه هستند، فقط خودشان. سلام، شما یک صعود سخت انجام دادید - باید در مورد آن بدانید.
سپس فکر کردیم که شاید اگر عضو دیگری همان صعود را سوار کند، شاید بتوانیم نشان دهیم که آنها چگونه با یکدیگر مقایسه می کنند.
این توانایی برای کنار هم قرار دادن افراد و اجازه دادن به آنها برای مقایسه به وجود آمد و ناگهان دیدیم که آشغال‌گویی، رفاقت، بازی و آن چیزهای کوچک به شور و شوق پشت این تجربه افزوده شد.
Cyc: آیا عنصر رقابتی به طور خودکار اتفاق افتاد؟
MG: در روزهای اولی که هنوز در حال تست آلفا بودیم، ۱۰ نفر را در ساحل غربی و ۱۰ نفر را در ساحل شرقی گرفتیم و از آنها خواستیم در این وب سایت شرکت کنند. به مدت یک ماه در طول تور دو فرانس.
آنچه ما را شوکه کرد میزان شوخی‌هایی بود که بین افرادی که اصلاً یکدیگر را نمی‌شناختند در جریان بود.
از روز اول می‌توانستیم ببینیم که این تعامل بین ورزشکاران وجود دارد - که همیشه بعد از آن با آبجو یا یک فنجان قهوه به هر حال انجام می‌شد - که اکنون می‌توانیم آن را به صورت دیجیتالی ترجمه کنیم.
همانجا بود که تحسین و نظرات مطرح شد.
Cyc: نام Strava سوئدی به معنای «تلاش کردن» است. آیا کاربران Strava خود را ورزشکار می بینند؟
MG: از روز اول همیشه گفتیم که در مورد انگیزه و سرگرمی هستیم.
بیایید آن را سرگرم کننده نگه داریم. ما می‌دانستیم که اگر بتوانیم آن را سرگرم‌کننده و الهام‌بخش نگه داریم، تناسب اندام، قدرت و سرعت را نیز به دست می‌آوریم، اما این باید در درجه دوم اهمیت قرار گیرد: آیا می‌توانیم این را سرگرم‌کننده نگه داریم؟
این برای هفت سال زندگی ما صادق است. ما خودمان را خیلی جدی نمی‌گیریم و نمی‌خواهیم ورزشکاران ما را خیلی جدی بگیرند.
Cyc: آیا دفتر Strava در کالیفرنیا پر از کارمندان بسیار فعال است؟
MG: اوه بله. روزهای خاصی وجود دارد که بوی مطب از سرورها و رایانه ها نیست.
یک سبک زندگی فعال وجود دارد - به روشی خوب. اخلاق ما بسیار ساده است و یکی از ارزش های اصلی ما اصالت است. شما باید به سبک زندگی زندگی کنید.
ما همیشه گفته‌ایم که اگر از Strava استفاده نمی‌کنیم، چگونه می‌توانیم بقیه جهان را متقاعد کنیم که این کار خوبی است؟
به Strava بیایید و هفته ای یک یا دو بار یوگا و "چهارشنبه تمرینی" را خواهید دید که همه ظهر از زمین بلند می شوند و برای دویدن می روند.
Cyc: همه داده های Strava در مورد دوچرخه سواران به شما چه آموخته است؟
MG: من از اینکه دوچرخه سواری به عنوان یک ورزش اجتماعی است شگفت زده شدم. که واقعاً ظاهر می شود. می بینید که چند نفر همیشه با هم سوار می شوند.
تجربه خودم اینطور نبود، فقط به خاطر سبک زندگی ام. من یک ساعت برای دوچرخه کوهستان وقت می گذارم، اما دوچرخه سواری واقعاً اجتماعی است.
ما همچنین متوجه شدیم که دوچرخه سواران همیشه در حال کاوش هستند - آنها دوست دارند مسیرها و مکان های مختلف را پیدا کنند.
CYC: چگونه داده‌های مترو Strava می‌تواند به تأثیرگذاری بر زیرساخت‌های شهر کمک کند؟
MG: مترو یک سرمایه گذاری عالی بوده است. ماموریت در آنجا این بود که دوباره به این سوال برگردیم: چگونه می‌توانیم جهان را با محیط‌هایی که برای سواری، دویدن یا پیاده‌روی به سمت محل کار دعوت می‌کنند، به مکانی فعال‌تر تبدیل کنیم؟
همین روزهای اولیه است، اما ما در حال کار با ده‌ها شهر در سراسر جهان هستیم تا ببینیم چگونه می‌توانیم زیرساخت‌های دوچرخه‌سواری را با مسیرهای دوچرخه‌سواری و معابر عابر پیاده بهبود دهیم.
حتی می تواند یک مبنای زمانی وجود داشته باشد، بنابراین شاید آنچه لندن در روزهای دوشنبه تا جمعه نیاز دارد با آنچه در آخر هفته ها نیاز دارد متفاوت باشد.
Cyc: ممکن است Strava نکات مربیگری و مشاوره محصول را در آینده اضافه کند؟
MG: ما می دانیم که در مورد آموزش برای یک سواری در قرن اول متخصص نیستیم، اما می دانیم که متخصصانی وجود دارند، پس چگونه به آنها اجازه دهیم فرصتی برای داشتن صدایی در Strava و چگونه اعضا می توانند آن اطلاعات را پیدا کنند؟
ما به آن نگاه می کنیم: چگونه می توانیم صبح، ظهر و شب به شما خدمت کنیم؟ بخشی از این کار این است که مطمئن شویم مردم می توانند به اطلاعات دسترسی داشته باشند.
برای مثال، اگر آنها به خرید دوچرخه جدیدی فکر می کنند، شرط من این است که تخصص وجود دارد، نه فقط از فروشگاه های دوچرخه، بلکه از سایر اعضایی که از آن دوچرخه استفاده می کنند.
مزایا و معایب چیست؟ چگونه می توانیم Strava را توسعه دهیم تا اعضا صدای بیشتری داشته باشند؟
Cyc: در مورد کمک به مردم برای یافتن مسیرهای جدید چطور؟
MG: ما واقعاً در مورد آینده آنجا هیجان زده می شویم. ما می‌خواهیم به مردم کمک کنیم فرصت‌های جدید، دوستان جدید، مسیرهای جدید، مکان‌های جدید برای سفر و فهرست سطلی بعدی‌شان را پیدا کنند.
الان یک جورهایی وجود دارد، اما شما باید اطراف را جستجو کنید، بنابراین ما به این فکر می کنیم که چگونه این تجربه را برای خدمت بهتر به ورزشکاران توسعه دهیم.
بگذار بروم برای آخر هفته‌ام برنامه‌ریزی کنم، و چگونه Strava می‌تواند بخشی از آن باشد؟
Cyc: اثر هنری Strava مورد علاقه شما [جایی که مسیر کاربر یک تصویر را روی نقشه می کشد] چیست؟
MG: هنر شگفت انگیزی دیده ام اما برای من بیشتر در مورد پیام رسانی است.
اگر کسی به من می گفت که وقتی ما شروع به کار کردیم، مردم در Strava پیشنهاد ازدواج می دهند، می گفتم: "چی سیگار می کشی؟" و مردم می گفتند بله!
ما همه چیز را دیده‌ایم، از بیانیه‌های سیاسی گرفته تا افرادی که از تیم محبوب خود در سری جهانی حمایت می‌کنند. این پیام‌ها قلب من را تسخیر می‌کنند و دیدن آن لذت بخش است.
Cyc: آیا کاربران Strava عمداً سعی می کنند شما را شکست دهند؟
MG: یک داستان خنده دار - زمانی بود که من تعداد زیادی CR [سوابق دوره] در سراسر محله ام داشتم.
سپس سه سال پیش یک تصادف اسکی داشتم و ورزش خود را به صورت نایب از طریق افراد دیگر شروع کردم. دیدم یک نفر CR های من را هدف قرار می دهد.
هر روز داشتم یک CR دیگر را از دست می دادم و فکر می کردم، این مرد کیست؟ چرا او با من این کار را می کند؟'
کمی فست فوروارد و من با دو پسرم در یک رستوران مکزیکی نشسته بودم و یک تی شرت Strava پوشیده بودم.
یک زن خوب می آید و می گوید: "می خواهی بپرسم آن پیراهن را از کجا آوردی؟" به او گفتم که اتفاقاً در شرکت کار می کنم.
بنابراین او بیرون رفت و این بچه 16 ساله لاغر اندام را کشید و گفت که او عاشق استراوا است. او خودش را معرفی کرد و من متوجه شدم … شما هستید! شما یکی هستید!
البته، او مرا هدف قرار نداد، او فقط جوانتر بود، بنابراین طبیعتاً داشت من را نابود می کرد، اما ما با هم دوستی داشتیم و هنوز هم هر چند هفته یک بار به طعنه می پردازیم. او گاهی به من تحسین می کند.
